کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دست چون عیسی زدنیا پاک می باید فشاند

    گرد ره در دامن افلاک می باید فشاند

    اتصال بحر بر بی دست و پایان مشکل است

    در گذار سیل این خاشاک می باید فشاند

    عالم انوار را نتوان غبارآلود ساخت

    گرد هستی را زدامن پاک می باید فشاند

    دور عیش نقطه از پرگار می گردد تمام

    خرده جان را بر آن فتراک می باید فشاند

    تا به وصل خوشه گوهر رسی در نوبهار

    فطره چندی به رنگ تاک می باید فشاند

    سرو را هر چند سرکش تر کند آب روان

    نقد جان در پای آن بیباک می باید فشاند

    گفتگوی عشق با تن پروران بی موقع است

    این نمک بر سینه های چاک می باید فشاند

    گریه کردن پیش بیدردان ندارد حاصلی

    تخم قابل در زمین پاک می باید فشاند

    می کند ریزش گوارا آبهای تلخ را

    جرعه اول به روی خاک می باید فشاند

    هست چون پروانه گر صائب ترا بال و پری

    پیش آن رخسار آتشناک می باید فشاند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha