کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آشنای حق شد آن کس کز جهان بیگانه شد

    هر که زین دریا برآمد گوهر یکدانه شد

    گرچه از زنجیر هر دیوانه ای عاقل شود

    دید تا زنجیر زلف او دلم دیوانه شد

    کاش برمی داشت از خاکش در ایام حیات

    این که آخر شمع نخل ماتم پروانه شد

    با کدامین آبرو در کعبه آرم روی خویش؟

    من که سرجوش حیاتم صرف در بتخانه شد

    کار مردم جز فضولی نیست در زیر فلک

    هر که شد مهمان درین غمخانه، صاحبخانه شد

    یکقلم بیگانه گردد ز آشنایان دگر

    هر که صائب آشنا با معنی بیگانه شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha