کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که چون آب روان آیینه خود ساده کرد

    سرو را چون بندگان در پیش خود استاده کرد

    کی به گرد من رسد مجنون، که کوه و دشت را

    دور باش وحشت من از غزالان ساده کرد

    نغمه رنگین نبرد از جای خود زهاد را

    گرچه خم را پایکوبان نشأه این باده کرد

    شد به چشمم توتیا گرد یتیمی تا محیط

    از صدف گهواره در یتیم آماده کرد

    از ملاحت مستی آن لعل میگون کم نشد

    کار صد بیهوشدارو این نمک با باده کرد

    پاک کرد از آرزوها عشق صادق سینه را

    صبح از نقش پریشان آسمان را ساده کرد

    تا شود بر پیروان آسان ره دیوانگی

    دشت را مجنون صحراگرد من پر جاده کرد

    عاشقان پیش تو بیقدرند، ورنه شمع را

    انتظار صحبت پروانه ها استاده کرد

    کم نشد چون غنچه صائب برگ عیش از خلوتش

    هر که از گلشن قناعت با دل نگشاده کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha