کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غیر را در بزم خاص آن سیمتن می پرورد

    یوسف ما گرگ را در پیرهن می پرورد

    خون چو گردد مشک هیهات است ماند در وطن

    نافه را بیهوده آهوی ختن می پرورد

    آن حریف خار زخمم من که صحرای جنون

    هر کجا خاری است بهر پای من می پرورد

    خوشه را هرگز نمی باشد دو سر، بگسل طمع

    می گدازد جان خود را هر که تن می پرورد

    گلرخان را می دهد تعلیم عاشق پروری

    گل که بلبل را در آغوش چمن می پرورد

    بی تأمل دم مزن، کز لب گهر می ریزدش

    چون صدف هر کس سخن را در دهن می پرورد

    پرده ای بر روی کار از جوی شیرافکنده است

    عشق، شیرین را به خون کوهکن می پرورد

    این غزل را هر که گوید صائب از اهل سخن

    می گدازد جان شیرین و سخن می پرورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha