کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جنبش مژگان حضور از دیده و دل می برد

    چشم بسمل لذت از دیدار قاتل می برد

    شکر قطع راه، عارف را کند بیدارتر

    غافلان را خواب در دامان منزل می برد

    در دل شب دزد را جرأت یکی گردد هزار

    خال او در پرده خط بیشتر دل می برد

    می شود لطف خدا افتادگان را دستگیر

    خار و خس را موجه دریا به ساحل می برد

    وای بر آن کس که چون قمری درین بستانسرا

    حاجت خود پیش سر و پای در گل می برد

    لاله را از دل، سیاهی ابر نتوانست شست

    داغ خون ما که از دامان قاتل می برد؟

    از دل بیتاب یک مو بر تنم آسوده نیست

    این سپند شوخ آسایش ز محفل می برد

    گرچه می داند وسایل پرده بیگانگی است

    دل همان ما را به دنبال وسایل می برد

    حسن عالمگیر لیلی نیست در جایی که نیست

    عاشق از دامان صحرا فیض محمل می برد

    عالم پرکور را یک رهبر بینا بس است

    ره شناسی کاروانی را به منزل می برد

    شد زیک پیمانه صائب کشف بر من رازها

    صحبت آیینه رویان زنگ از دل می برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha