کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر دل خود هر که چون فرهاد کوه غم نهاد

    از سبکدستی بنای عشق را محکم نهاد

    از دل پرخون شکایت می تراود بی سخن

    مهر نتوان بر دهان لاله از شبنم نهاد

    اختیاری نیست در گهواره طفل شیر را

    دست در مهد زمین باید به روی هم نهاد

    خامسوزان هوس را روی در بهبود نیست

    ساده لوح آن کس که داغ لاله را مرهم نهاد

    دل زهمدردان شود از گریه خالی زودتر

    وقت شمعی خوش که پا در حلقه ماتم نهاد

    طی کند هر کس بساط آرزوی خام را

    می تواند دست رد بر سینه حاتم نهاد

    منع نتوان کرد خوبان را زخودبینی که گل

    بر سر زانوی خود آیینه شبنم نهاد

    تا سفال تشنه ای را می توان سیراب کرد

    لب چو بیدردان نمی باید به جام جم نهاد

    یک دم خوش قسمت اولاد او صائب نشد

    در چه ساعت یارب آدم پا درین عالم نهاد؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha