کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از خود گذشتگان را آیینه بی غبارست

    پیوسته صاف باشد بحری که بیکنارست

    آن را که خلق خوش هست تنها نمی گذارند

    کی بی حریف ماند رندی که خوش قمارست؟

    با ناز برنیایند اهل نیاز هرگز

    گل گر پیاده باشد در بلبلان سوارست

    دیوانه را ملامت اسباب خنده گردد

    بر کبک مست سختی دامان کوهسارست

    عاشق ز خاکساری بی بهره است از وصل

    دیوار بوستان را از گل نصیب، خارست

    تا دل برید ازان زلف از سر نهاد شوخی

    چشم به خواب رفته است دامی که بی شکارست

    از خون مرده صائب سنگین ترست خوابت

    جایی که هر رگ سنگ چون نبض بیقرارست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha