کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا بر لب تو افتاد چشم ستاره صبح

    شد آب از خجالت قند دوباره صبح

    از سرمه دل شب روشن شود چراغش

    هر کس ز خواب خیزد پیش از ستاره صبح

    تا آتشین نکرده است از آفتاب پستان

    آبی به روی خود زن ای شیرخواره صبح

    نقد حیات خود را صرف پری رخان کن

    کز وصل آفتاب است عمر دوباره صبح

    در سینه های صاف است دلهای زنده را جای

    خورشید شیر مست است در گاهواره صبح

    در بحر و بر عالم شبها دلیل گردد

    چشمی که شد چو انجم محو نظاره صبح

    پیران صاف طینت رای صواب دارند

    صائب مگرد غافل از استشاره صبح

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha