صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۳۰۲: تا بر لب تو افتاد چشم ستاره صبح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا بر لب تو افتاد چشم ستاره صبح شد آب از خجالت قند دوباره صبح از سرمه دل شب روشن شود چراغش هر کس ز خواب خیزد پیش از ستاره صبح تا آتشین نکرده است از آفتاب پستان آبی به روی خود زن ای شیرخواره صبح نقد حیات خود را صرف پری رخان کن کز وصل آفتاب است عمر دوباره صبح در سینه های صاف است دلهای زنده را جای خورشید شیر مست است در گاهواره صبح در بحر و بر عالم شبها دلیل گردد چشمی که شد چو انجم محو نظاره صبح پیران صاف طینت رای صواب دارند صائب مگرد غافل از استشاره صبح صائب تبریزی