به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آن گنج خفی در دل ویرانه زند موج
آن بحر درین گوهر یکدانه زند موج؟
عاشق کند ایجاد ز خود حسن گلوسوز
از شمع که دیده است که پروانه زند موج؟
پیشانی دریای کرم چین نپذیرد
چندان که گدا بر در این خانه زند موج
جز چشم سیاهش که فرنگی است نگاهش
در کعبه که دیده است که بتخانه زند موج؟
دل یک نفس از فکر و خیال تو تهی نیست
پیوسته درین قاف پریخانه زند موج
زنهار مجویید ز کس دیده بیدار
در خوابگه دهر که افسانه زند موج
دست از دو جهان شستن و آسوده نشستن
سهل است، اگر گریه مستانه زند موج
در سینه ما داغ جنون لاله خودروست
در دامن این دشت، سیه خانه زند موج
فیض سحر از دیده خونابه فشان است
شیر از کشش گریه طفلانه زند موج
در سد سکندر بتوان رخنه فکندن
گر داعیه همت مردانه زند موج
صد پرده گلوگیرتر از موج سراب است
بزمی که در او سبحه صد دانه زند موج
آنجا که شود خامه صائب گهرافشان
در شوره زمین گوهر یکدانه زند موج
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.