به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تنها نه اشک راز مرا جسته جسته گفت
غماز رنگ هم به زبان شکسته گفت
از سنگ سخت تر سخنان در سر شراب
چشم و دهان یار به بادام و پسته گفت!
رازی که بود پرده نشین همچو اشک من
مژگان شوخ چشم به مردم نشسته گفت
شرمنده ام ز خط که سیه بختی مرا
بر روی نازکش به زبان شکسته گفت
صائب تمام شعر تو یکدست و تازه است
این قسم شعرها نتوان جسته جسته گفت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.