کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با طره او مشک ختا دود کبابی است

    با چهره او صورت چین موج سرابی است

    با شوخی آن چشم، رم چشم غزالان

    در دیده صاحب نظران پرده خوابی است

    چشم است سراپا که به رخسار تو نو شد

    هر شاخ گلی را که به کف جام شرابی است

    می نوش و برافروز که شاخ گل سیراب

    هنگامه پر شور ترا سیخ کبابی است

    در دلبری اندام تو کم نیست ز رخسار

    هر بند قبای تو مرا بند نقابی است

    روزی است که خط مشق پریشان کند آغاز

    مکتوب مرا از تو گر امید جوابی است

    از هر نگه ما و تو چون پرده برافتد

    پوشیده و سربسته سؤالی و جوابی است

    در دیده من جوهر بیرحمی شمشیر

    از سوختگی سایه بید و لب آبی است

    دستی که به احسان، فلک خشک گشاید

    در دیده روشن گوهران موج سرابی است

    پیداست که تا چند بود خانه نگهدار

    صائب که درین بحر پرآشوب حبابی است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha