کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل نقطه بسم الله دیوان جنون است

    جان رشته شیرازه فرقان جنون است

    پیکان قدر، غنچه پژمرده عشق است

    شمشیر قضا، موجه عمان جنون است

    این عقل که هنگامه گفتار فرو چید

    موری است که در دست سلیمان جنون است

    شوری که نمکسود کند مغز زمین را

    گردی ز نمکدان سر خوان جنون است

    یونان خرد را صدف بحر نمودن

    موقوف به یک موجه طوفان جنون است

    مغزم به سر از خشک دماغی کف خاکی است

    کو روغن بادام، که طغیان جنون است

    لاحول خرد شد سر دیوانه ما را

    زنجیر که بسم الله دیوان جنون است

    صائب سر من پوچ شد از زمزمه عقل

    خرم سر آن کس که به فرمان جنون است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha