کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روزی که عشق داغ مرا بر جگر گذاشت

    از شرم، لاله پای به کوه و کمر گذاشت

    عاقل ز دست دامن فرصت نمی دهد

    نتوان جنون خود به بهار دگر گذاشت

    آن گرمرو ز سردی ایام آگه است

    کز نقش پا چراغ به هر رهگذر گذاشت

    پیداست سعی آبله پایان کجا رسد

    در وادیی که برق سبکسیر پر گذاشت

    در پیچ و تاب عمر سر آورد چون کمند

    صیاد پیشه ای که مرا از نظر گذاشت

    محمود نیست ظلم به دلهای بیگناه

    زلف ایاز در سر این کار سر گذاشت

    آسوده ام که پیر خرابات چون سبو

    بالین ز دست خویش مرا زیر سر گذاشت

    از ساحل نجات به بحر خطر فتاد

    از حد خود کسی که قدم پیشتر گذاشت

    شبنم در آرزوی رخ لاله رنگ تو

    دندان ز برگ لاله و گل بر جگر گذاشت

    صائب مکش سر از خط تسلیم زینهار

    کان کس که پا کشید ازین راه، سر گذاشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha