کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق باید کز دو عالم فرد سازد مرد را

    درد این معنی نباشد مردم بی درد را

    وعده غم می دهد یار و نداند این قدر

    کین نوید عشق باشد جان غم پرورد را

    هر کجا گردد ز رویش حسن را هنگامه گرم

    گرد گشتن کی رسد خورشید عالم گرد را

    بی خود افتادم چو خوردم شربت هجران بلی

    جز چنان خوابی کجا لایق بود این خورد را

    گر چه گشتم خاک راه او بحمدالله که باد

    از سر راهش سوی دیگر نبرد این گرد را

    لاله نیمی سرخ و نیمی زرد روید از گلم

    چون برم در خاک اشک سرخ و رنگ زرد را

    برد جامی را به کویش سیل اشک اما چه قدر

    در چنان بستانی این خاشاک آب آورد را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha