به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن
خجسته تر که مه نو بر آسمان دیدن
به شب مهی و به روز آفتاب چهره مپوش
که جز به روی تو مشکل بود جهان دیدن
خوش است دل به ملاقات رهروان درت
چه چیز گمشده را به ز کاروان دیدن
ز بس که سینه به ناخن همی کنم ز غمت
توان ز چاک گریبانم استخوان دیدن
به جست و جوی میانش کمر مبند ای دل
که جز خیال محال است ازان میان دیدن
شدم ز دست چو آن مه عنان کشیده رسید
که راست طاقت آن دست و آن عنان دیدن
چنان ز شوق تو جامی گداخت کز دل او
چو می ز جام خیال لبت توان دیدن
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.