کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پرده ز رخ برفکن جامه جان چاک کن

    طرفه کله برشکن تاج سران خاک کن

    خار و خس کوی دوست به ز گل است ای رفیق

    نخل سر خاک من زان خس و خاشاک کن

    در خور صید تو نیست این تن چون موی من

    لیک اگر نگسلد رشته فتراک کن

    ناله و فریاد من نیست ز سوز جگر

    یا دهنم را بدوز یا جگرم چاک کن

    بر سر بالینم آ همچو رفیقان دمی

    حال دلم بازپرس اشک رخم پاک کن

    مردم بی درد را ذوق جفای تو نیست

    هر چه کنی بعد ازین بر من غمناک کن

    جامی سرگشته را کشته شدن آرزوست

    تیغ به خونریزیش غمزه بی باک کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha