به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیات جامیشمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده

1460عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده

هر چه جز عشق تو ز آلایش آن پاک شده

مرهم ریش کسانی و ازین درد مرا

سینه مجروح و دل افگار و جگر چاک شده

تند مخرام و ببین هر طرفی شیفته ای

فتنه بر شیوه آن قامت چالاک شده

منکر عشق مشو خواجه که بدنامی عشق

همه زین هرزه روی چند هوسناک شده

شعله در خوشه پروین زده و خرمن ماه

شرری کز دل گرمم سوی افلاک شده

چشم مست تو که می داشت به مردم نظری

دور ما آمده خونخواره و بی باک شده

هم عنان با دگرانی تو و مسکین جامی

مانده از دور دلی بسته فتراک شده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۷۴: رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده 2شمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده 3شمارهٔ ۸۷۶: یا رب این منشور اقبال از کجا واصل ...4شمارهٔ ۸۷۷: تا بسته ای به طره عنبرفشان گره 5شمارهٔ ۸۷۸: ای سر زلف تو گره بر گره 6شمارهٔ ۸۷۹: ای طره تو خم خم و گیسو گره گره 7شمارهٔ ۸۸۰: باز آی و مرهمی به دل ریش خسته نه 8شمارهٔ ۸۸۱: بر برگ گل رقم ز خط عنبرین منه 9شمارهٔ ۸۸۲: هر کس که نیست زنده به عشق تو مرده ...10شمارهٔ ۸۸۳: ساقیا صاف می عیش به خودکامان ده 11شمارهٔ ۸۸۴: ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته 12شمارهٔ ۸۸۵: دل کان میان نازک با خود خیال بسته 13شمارهٔ ۸۸۶: ای به قصد ملک دل حسنت سپاه آراسته 14شمارهٔ ۸۸۷: کی بود جانم ز بند غم رهایی یافته 15شمارهٔ ۸۸۸: ای بی تو ز دیده خواب رفته 16شمارهٔ ۸۸۹: کیست می آید قبا پوشیده دامن بر زد ...17شمارهٔ ۸۹۰: برفت آن ماه و ما را در دل از وی ص ...18شمارهٔ ۸۹۱: نشاید ای مه خورشید رخ تو را روزه 19شمارهٔ ۸۹۲: خوش آن دو یار که دل صاف کرده چون ...20شمارهٔ ۸۹۳: چشم نگشایی ز ناز آخر چه ناز است ا ...21شمارهٔ ۸۹۴: گشاد گنج جواهر به بوستان ژاله 22شمارهٔ ۸۹۵: اشکی که تو را بر گل رخسار دویده 23شمارهٔ ۸۹۶: بی منت کس راست نشد زان قد و بالا 24شمارهٔ ۸۹۷: عشق جانان نهاد خوان بلا 25شمارهٔ ۸۹۸: ای تو را رخ فتنه و بالا بلا 26شمارهٔ ۸۹۹: زان تازه خط سبز که بر لب فزوده ای 27شمارهٔ ۹۰۰: بازم طفیل خیل سگان نام برده ای 28شمارهٔ ۹۰۱: حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ...29شمارهٔ ۹۰۲: ای سرو راستین که کله کج نهاده ای 30شمارهٔ ۹۰۳: ای کزان آرام جانها مانده تنها زند ...31شمارهٔ ۹۰۴: ای که مرا به صد جفا سینه فگار کرد ...32شمارهٔ ۹۰۵: جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای 33شمارهٔ ۹۰۶: رخ برافروخته ای ماه منور شده ای 34شمارهٔ ۹۰۷: الله الله چه نازنین شده ای 35شمارهٔ ۹۰۸: شبها من و خیال تو و کنج خانه ای 36شمارهٔ ۹۰۹: ای تو را چون من به هر ویرانه ای د ...37شمارهٔ ۹۱۰: گفتمش با لعل جان بخش از مسیحا کم ...38شمارهٔ ۹۱۱: لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی 39شمارهٔ ۹۱۲: ز شیخ چله نشین دور باش و چله وی 40شمارهٔ ۹۱۳: چند گردم بهر لیلی گرد حی 41شمارهٔ ۹۱۴: نشان نبود ز عهد الست و قول بلی 42شمارهٔ ۹۱۵: ای صورت زیبای تو مجموعه معنی 43شمارهٔ ۹۱۶: نسیم صبحدم ای روح بخش روح فزای 44شمارهٔ ۹۱۷: وای من وای من ز عشق تو وای 45شمارهٔ ۹۱۸: ساختم چشم راست بهر تو جای 46شمارهٔ ۹۱۹: بگشای ساقیا به لب شط سر سبوی 47شمارهٔ ۹۲۰: نشان جام جم و آب خضر می طلبی 48شمارهٔ ۹۲۱: زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی 49شمارهٔ ۹۲۲: ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی 50شمارهٔ ۹۲۳: به شهر نیکوان مسکین غریبی 51شمارهٔ ۹۲۴: عاشق و رندم و خراباتی 52شمارهٔ ۹۲۵: همچو مه طالع شدی در دیده منزل ساخ ...53شمارهٔ ۹۲۶: دل ز مهر دیگران برداشتی 54شمارهٔ ۹۲۷: ساقی بیا که به ز خودی عشق و بی خو ...55شمارهٔ ۹۲۸: مرید توام زان که جان را مرادی 56شمارهٔ ۹۲۹: هوای نیکوان عیش است و شادی 57شمارهٔ ۹۳۰: به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی 58شمارهٔ ۹۳۱: در لباس نیلگون تا جلوه کردی ای پر ...59شمارهٔ ۹۳۲: ای که از شاخ گل لطیف تری 60شمارهٔ ۹۳۳: به روی من از لطف بگشا دری 61شمارهٔ ۹۳۴: ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری 62شمارهٔ ۹۳۵: مرا بر دل است از تو چون کوه باری 63شمارهٔ ۹۳۶: کیم من بیدلی بی اعتباری 64شمارهٔ ۹۳۷: مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافر ...65شمارهٔ ۹۳۸: زهی از خط سبزت تازه رسم فتنه انگی ...66شمارهٔ ۹۳۹: الله الله چه شوخ دیده کسی 67شمارهٔ ۹۴۰: ای که جز قتل محبان هنری نشناسی 68شمارهٔ ۹۴۱: لی حبیب عربی مدنی قرشی 69شمارهٔ ۹۴۲: با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خو ...70شمارهٔ ۹۴۳: گهی در دل گهی در دیده باشی 71شمارهٔ ۹۴۴: باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی 72شمارهٔ ۹۴۵: خسته زخم عشقم ای ساقی 73شمارهٔ ۹۴۶: صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی 74شمارهٔ ۹۴۷: ای ز خورشید جمالت ماه را شرمندگی 75شمارهٔ ۹۴۸: ای فسون چشم مستت مایه دیوانگی 76شمارهٔ ۹۴۹: نه خرد راست قصوری و نه دین را خلل ...77شمارهٔ ۹۵۰: نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی 78شمارهٔ ۹۵۱: می زد صفیر شوق خزان دیده بلبلی 79شمارهٔ ۹۵۲: زهی دور زلفت به هر چین دلی 80شمارهٔ ۹۵۳: به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی 81شمارهٔ ۹۵۴: سر تا به قدم غرقه دریای زلالی 82شمارهٔ ۹۵۵: ای مظهر حسن لایزالی 83شمارهٔ ۹۵۶: ز مشک تر خطی داری و خالی 84شمارهٔ ۹۵۷: ای باغ حسن را جمال تو خرمی 85شمارهٔ ۹۵۸: دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی 86شمارهٔ ۹۵۹: ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی 87شمارهٔ ۹۶۰: سینه روزن روزن است از ناوک صیدافک ...88شمارهٔ ۹۶۱: آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی 89شمارهٔ ۹۶۲: ای مرا از عشق تو در کار خود حیران ...90شمارهٔ ۹۶۳: خوش آنکه وارهاند ما را ز ما زمانی 91شمارهٔ ۹۶۴: وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی 92شمارهٔ ۹۶۵: تو شمع مجلس انسی و شاه عالم جانی 93شمارهٔ ۹۶۶: هر چند ز چشم ما نهانی 94شمارهٔ ۹۶۷: ای فتنه چشم تو جهانی 95شمارهٔ ۹۶۸: به کوی می فروشان خرده بینی 96شمارهٔ ۹۶۹: نی کیست همدمی شده از خویشتن تهی 97شمارهٔ ۹۷۰: به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگ ...98شمارهٔ ۹۷۱: ز چشمت چشم آن دارم که گاهی 99شمارهٔ ۹۷۲: هر نازنین که بینم جولان کنان به ر ...100شمارهٔ ۹۷۳: ای که در پرده به بازار جهان می آی ...101شمارهٔ ۹۷۴: هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی 102شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعن ...103شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی 104شمارهٔ ۹۷۷: ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی 105شمارهٔ ۹۷۸: شنیده ام که ز من یاد کرده ای جایی 106شمارهٔ ۹۷۹: گر بدانی که چها می کشم از درد جدا ...107شمارهٔ ۹۸۰: از سبزه بر گل خط می فزایی 108شمارهٔ ۹۸۱: سینه ام را چاک کن وآنجا درآی 109شمارهٔ ۹۸۲: هر سر مو بر دل من گر زبانی داشتی 110شمارهٔ ۹۸۳: گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی 111شمارهٔ ۹۸۴: در دل چاکم درون از چشم روشن آمدی 112شمارهٔ ۹۸۵: کاش من بیدل از سگان تو بودی 113شمارهٔ ۹۸۶: من آواره را گر دل به جای خویشتن ب ...114شمارهٔ ۹۸۷: شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری 115شمارهٔ ۹۸۸: اگر چه در لب جانبخش انگبین داری 116شمارهٔ ۹۸۹: ز شهر تن نکنی دل به ملک جان نرسی 117شمارهٔ ۹۹۰: ای غمت آرزوی جان کسی 118شمارهٔ ۹۹۱: ای سرشک من ز لعلت با می گلگون یکی 119شمارهٔ ۹۹۲: ای دو چشمت در ستیز و کین یکی 120شمارهٔ ۹۹۳: خیل بتان برون ز شمار است و شه یکی 121شمارهٔ ۹۹۴: بر سر آن کو سر من خاک بودی کاشکی 122شمارهٔ ۹۹۵: قسم به صفوت جام و صفای جوهر می 123شمارهٔ ۹۹۶: ای به بالا همانک می دانی 124شمارهٔ ۹۹۷: آسوده دلا حال دل زار چه دانی 125شمارهٔ ۹۹۸: با همه سنگدلان ساغر گلرنگ زنی 126شمارهٔ ۹۹۹: گاهی ز هجر چشم مرا خون فشانی کنی 127شمارهٔ ۱۰۰۰: تا کیم خاطر آسوده به غم رنجه کنی 128شمارهٔ ۱۰۰۱: هر دم به دیده دگری خانه می کنی 129شمارهٔ ۱۰۰۲: جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی 130شمارهٔ ۱۰۰۳: تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی 131شمارهٔ ۱۰۰۴: بازم ز دیده ای گل خندان چه می رو ...132شمارهٔ ۱۰۰۵: از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی 133شمارهٔ ۱۰۰۶: اگر وصف مه می کنم مه تویی 134شمارهٔ ۱۰۰۷: نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی 135شمارهٔ ۱۰۰۸: با چنین قامت و بالا که تویی 136شمارهٔ ۱۰۰۹: این چنین خوب و نازنین که تویی 137شمارهٔ ۱۰۱۰: بس که در جان فگار و چشم بیدارم ت ...138شمارهٔ ۱۰۱۱: ای صبا گر یاد مهجوران ناشادش دهی 139شمارهٔ ۱۰۱۲: اغیار را مدام می از جام زر دهی 140شمارهٔ ۱۰۱۳: ای عمر گرانمایه و ای جان گرامی 141شمارهٔ ۱۰۱۴: هر قطره می لعل که ریزد به زمینی 142شمارهٔ ۱۰۱۵: هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ