کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری

    ز شوق لاله رخی داغ بر جگر داری

    مکن مکن که ز خیل پریوشان هر سو

    هزار عاشق دیوانه بیشتر داری

    چو روی خویش در آیینه می توانی دید

    چرا نظر به جمال کسی دگر داری

    منه ز عشق به دل بار غم تو را آن به

    که بار غم ز دل اهل عشق برداری

    نشان پای تو باشد نشانه رحمت

    خوش آن زمین که تو گاهی بر آن گذر داری

    مگیر بی خبر از حال عاشقان خود را

    ز داغ شوق و غم عشق چون خبر داری

    چو نیست زهره خریدار او شدن جامی

    ز اشک و چهره چه حاصل که سیم و زر داری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha