به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیات جامیشمارهٔ ۸۲۹: ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو

1500عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو

موی سفید در پی زلف سیه مرو

بنگر مه شباب خود اندر محاق شیب

زین بیش در نظاره روی چو مه مرو

دنبال قد فراخته طفلان بی گناه

با قامت خمیده ز بار گنه مرو

فکر حساب هر کجی و راستی بکن

پیش بتان راست قد کج کله مرو

دل پر هوس مزاحمت اهل دل مکن

بتخانه زیر خرقه سوی خانقه مرو

خواهی به صوب کعبه تحقیق ره بری

پی بر پی مقلد گم کرده ره مرو

دام حیات جز پی صید کمال نیست

صیدی نکرده جامی ازین دامگه مرو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۲۸: ای اشک سرخ دمبدم از چشم تر مرو 2شمارهٔ ۸۲۹: ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو 3شمارهٔ ۸۳۰: خوی که تو را ز تاب می ریخته از جب ...4شمارهٔ ۸۳۱: ای جاودان به صورت اعیان برآمده 5شمارهٔ ۸۳۲: گشاد از چهره مشکین برقع آن مه 6شمارهٔ ۸۳۳: به لطف قد ره دلها زد آن مه 7شمارهٔ ۸۳۴: ای ز همه صورت خوب تو به 8شمارهٔ ۸۳۵: سیب زنخدان تو را به ز به 9شمارهٔ ۸۳۶: میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به 10شمارهٔ ۸۳۷: ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه 11شمارهٔ ۸۳۸: آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا ب ...12شمارهٔ ۸۳۹: اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه 13شمارهٔ ۸۴۰: آن دو رخ را که نبینیم مگر ماه به ...14شمارهٔ ۸۴۱: همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه 15شمارهٔ ۸۴۲: حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه 16شمارهٔ ۸۴۳: رمید آن آهوی مشکین ز من آه 17شمارهٔ ۸۴۴: دلم شبها کشد زان دام زلف آه 18شمارهٔ ۸۴۵: ای بر سریر حسن جم آیین و کی شکوه 19شمارهٔ ۸۴۶: منع سماع نغمه نی می کند فقیه 20شمارهٔ ۸۴۷: حدیث جم و جام لاغ است و لابه 21شمارهٔ ۸۴۸: آن که بالای تو را افراخته 22شمارهٔ ۸۴۹: ای خطت نقشی ز نو انگیخته 23شمارهٔ ۸۵۰: رسید از ره آن شاه خوبان پیاده 24شمارهٔ ۸۵۱: منم ز مهر تو شبها به فکر ماه فتاد ...25شمارهٔ ۸۵۲: زهی رویت ز هر رویی نموده 26شمارهٔ ۸۵۳: آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزید ...27شمارهٔ ۸۵۴: مرا دلی ست به صد گونه درد پرورده 28شمارهٔ ۸۵۵: میفکن به روز دگر قتل بنده 29شمارهٔ ۸۵۶: ای گشته دلم هزار باره 30شمارهٔ ۸۵۷: آن شوخ رسید اینک و خلقی به نظاره 31شمارهٔ ۸۵۸: گوید نگار من چو ز هجران کنم گله 32شمارهٔ ۸۵۹: ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیال ...33شمارهٔ ۸۶۰: گر بنالم ز دل خاره برآید ناله 34شمارهٔ ۸۶۱: خوشا می از کف آن ماه چارده ساله 35شمارهٔ ۸۶۲: سلام الله ما ناحت حمامه 36شمارهٔ ۸۶۳: قبول خاص طلب چند بهر خاطر عامه 37شمارهٔ ۸۶۴: تعالی الله زهی شاه یگانه 38شمارهٔ ۸۶۵: مغنی به آواز چنگ و چغانه 39شمارهٔ ۸۶۶: منم امروز و اشک دانه دانه 40شمارهٔ ۸۶۷: شدم ز مدرسه و خانقاه بیگانه 41شمارهٔ ۸۶۸: گهی بوسم به مستی پای خم گه دست پی ...42شمارهٔ ۸۶۹: آیینه باش و عکس رخش بین در آینه 43شمارهٔ ۸۷۰: باری دگرم کش به جفا داغ به سینه 44شمارهٔ ۸۷۱: رسید یار طریق جفا رها کرده 45شمارهٔ ۸۷۲: رسید ترک من از تاب می عرق کرده 46شمارهٔ ۸۷۳: منم چو صبح ز شوق تو جامه شق کرده 47شمارهٔ ۸۷۴: رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده 48شمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده 49شمارهٔ ۸۷۶: یا رب این منشور اقبال از کجا واصل ...50شمارهٔ ۸۷۷: تا بسته ای به طره عنبرفشان گره 51شمارهٔ ۸۷۸: ای سر زلف تو گره بر گره 52شمارهٔ ۸۷۹: ای طره تو خم خم و گیسو گره گره 53شمارهٔ ۸۸۰: باز آی و مرهمی به دل ریش خسته نه 54شمارهٔ ۸۸۱: بر برگ گل رقم ز خط عنبرین منه 55شمارهٔ ۸۸۲: هر کس که نیست زنده به عشق تو مرده ...56شمارهٔ ۸۸۳: ساقیا صاف می عیش به خودکامان ده 57شمارهٔ ۸۸۴: ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته 58شمارهٔ ۸۸۵: دل کان میان نازک با خود خیال بسته 59شمارهٔ ۸۸۶: ای به قصد ملک دل حسنت سپاه آراسته 60شمارهٔ ۸۸۷: کی بود جانم ز بند غم رهایی یافته 61شمارهٔ ۸۸۸: ای بی تو ز دیده خواب رفته 62شمارهٔ ۸۸۹: کیست می آید قبا پوشیده دامن بر زد ...63شمارهٔ ۸۹۰: برفت آن ماه و ما را در دل از وی ص ...64شمارهٔ ۸۹۱: نشاید ای مه خورشید رخ تو را روزه 65شمارهٔ ۸۹۲: خوش آن دو یار که دل صاف کرده چون ...66شمارهٔ ۸۹۳: چشم نگشایی ز ناز آخر چه ناز است ا ...67شمارهٔ ۸۹۴: گشاد گنج جواهر به بوستان ژاله 68شمارهٔ ۸۹۵: اشکی که تو را بر گل رخسار دویده 69شمارهٔ ۸۹۶: بی منت کس راست نشد زان قد و بالا 70شمارهٔ ۸۹۷: عشق جانان نهاد خوان بلا 71شمارهٔ ۸۹۸: ای تو را رخ فتنه و بالا بلا 72شمارهٔ ۸۹۹: زان تازه خط سبز که بر لب فزوده ای 73شمارهٔ ۹۰۰: بازم طفیل خیل سگان نام برده ای 74شمارهٔ ۹۰۱: حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ...75شمارهٔ ۹۰۲: ای سرو راستین که کله کج نهاده ای 76شمارهٔ ۹۰۳: ای کزان آرام جانها مانده تنها زند ...77شمارهٔ ۹۰۴: ای که مرا به صد جفا سینه فگار کرد ...78شمارهٔ ۹۰۵: جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای 79شمارهٔ ۹۰۶: رخ برافروخته ای ماه منور شده ای 80شمارهٔ ۹۰۷: الله الله چه نازنین شده ای 81شمارهٔ ۹۰۸: شبها من و خیال تو و کنج خانه ای 82شمارهٔ ۹۰۹: ای تو را چون من به هر ویرانه ای د ...83شمارهٔ ۹۱۰: گفتمش با لعل جان بخش از مسیحا کم ...84شمارهٔ ۹۱۱: لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی 85شمارهٔ ۹۱۲: ز شیخ چله نشین دور باش و چله وی 86شمارهٔ ۹۱۳: چند گردم بهر لیلی گرد حی 87شمارهٔ ۹۱۴: نشان نبود ز عهد الست و قول بلی 88شمارهٔ ۹۱۵: ای صورت زیبای تو مجموعه معنی 89شمارهٔ ۹۱۶: نسیم صبحدم ای روح بخش روح فزای 90شمارهٔ ۹۱۷: وای من وای من ز عشق تو وای 91شمارهٔ ۹۱۸: ساختم چشم راست بهر تو جای 92شمارهٔ ۹۱۹: بگشای ساقیا به لب شط سر سبوی 93شمارهٔ ۹۲۰: نشان جام جم و آب خضر می طلبی 94شمارهٔ ۹۲۱: زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی 95شمارهٔ ۹۲۲: ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی 96شمارهٔ ۹۲۳: به شهر نیکوان مسکین غریبی 97شمارهٔ ۹۲۴: عاشق و رندم و خراباتی 98شمارهٔ ۹۲۵: همچو مه طالع شدی در دیده منزل ساخ ...99شمارهٔ ۹۲۶: دل ز مهر دیگران برداشتی 100شمارهٔ ۹۲۷: ساقی بیا که به ز خودی عشق و بی خو ...101شمارهٔ ۹۲۸: مرید توام زان که جان را مرادی 102شمارهٔ ۹۲۹: هوای نیکوان عیش است و شادی 103شمارهٔ ۹۳۰: به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی 104شمارهٔ ۹۳۱: در لباس نیلگون تا جلوه کردی ای پر ...105شمارهٔ ۹۳۲: ای که از شاخ گل لطیف تری 106شمارهٔ ۹۳۳: به روی من از لطف بگشا دری 107شمارهٔ ۹۳۴: ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری 108شمارهٔ ۹۳۵: مرا بر دل است از تو چون کوه باری 109شمارهٔ ۹۳۶: کیم من بیدلی بی اعتباری 110شمارهٔ ۹۳۷: مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافر ...111شمارهٔ ۹۳۸: زهی از خط سبزت تازه رسم فتنه انگی ...112شمارهٔ ۹۳۹: الله الله چه شوخ دیده کسی 113شمارهٔ ۹۴۰: ای که جز قتل محبان هنری نشناسی 114شمارهٔ ۹۴۱: لی حبیب عربی مدنی قرشی 115شمارهٔ ۹۴۲: با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خو ...116شمارهٔ ۹۴۳: گهی در دل گهی در دیده باشی 117شمارهٔ ۹۴۴: باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی 118شمارهٔ ۹۴۵: خسته زخم عشقم ای ساقی 119شمارهٔ ۹۴۶: صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی 120شمارهٔ ۹۴۷: ای ز خورشید جمالت ماه را شرمندگی 121شمارهٔ ۹۴۸: ای فسون چشم مستت مایه دیوانگی 122شمارهٔ ۹۴۹: نه خرد راست قصوری و نه دین را خلل ...123شمارهٔ ۹۵۰: نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی 124شمارهٔ ۹۵۱: می زد صفیر شوق خزان دیده بلبلی 125شمارهٔ ۹۵۲: زهی دور زلفت به هر چین دلی 126شمارهٔ ۹۵۳: به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی 127شمارهٔ ۹۵۴: سر تا به قدم غرقه دریای زلالی 128شمارهٔ ۹۵۵: ای مظهر حسن لایزالی 129شمارهٔ ۹۵۶: ز مشک تر خطی داری و خالی 130شمارهٔ ۹۵۷: ای باغ حسن را جمال تو خرمی 131شمارهٔ ۹۵۸: دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی 132شمارهٔ ۹۵۹: ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی 133شمارهٔ ۹۶۰: سینه روزن روزن است از ناوک صیدافک ...134شمارهٔ ۹۶۱: آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی 135شمارهٔ ۹۶۲: ای مرا از عشق تو در کار خود حیران ...136شمارهٔ ۹۶۳: خوش آنکه وارهاند ما را ز ما زمانی 137شمارهٔ ۹۶۴: وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی 138شمارهٔ ۹۶۵: تو شمع مجلس انسی و شاه عالم جانی 139شمارهٔ ۹۶۶: هر چند ز چشم ما نهانی 140شمارهٔ ۹۶۷: ای فتنه چشم تو جهانی 141شمارهٔ ۹۶۸: به کوی می فروشان خرده بینی 142شمارهٔ ۹۶۹: نی کیست همدمی شده از خویشتن تهی 143شمارهٔ ۹۷۰: به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگ ...144شمارهٔ ۹۷۱: ز چشمت چشم آن دارم که گاهی 145شمارهٔ ۹۷۲: هر نازنین که بینم جولان کنان به ر ...146شمارهٔ ۹۷۳: ای که در پرده به بازار جهان می آی ...147شمارهٔ ۹۷۴: هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی 148شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعن ...149شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی 150شمارهٔ ۹۷۷: ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی 151شمارهٔ ۹۷۸: شنیده ام که ز من یاد کرده ای جایی 152شمارهٔ ۹۷۹: گر بدانی که چها می کشم از درد جدا ...153شمارهٔ ۹۸۰: از سبزه بر گل خط می فزایی 154شمارهٔ ۹۸۱: سینه ام را چاک کن وآنجا درآی 155شمارهٔ ۹۸۲: هر سر مو بر دل من گر زبانی داشتی 156شمارهٔ ۹۸۳: گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی 157شمارهٔ ۹۸۴: در دل چاکم درون از چشم روشن آمدی 158شمارهٔ ۹۸۵: کاش من بیدل از سگان تو بودی 159شمارهٔ ۹۸۶: من آواره را گر دل به جای خویشتن ب ...160شمارهٔ ۹۸۷: شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری 161شمارهٔ ۹۸۸: اگر چه در لب جانبخش انگبین داری 162شمارهٔ ۹۸۹: ز شهر تن نکنی دل به ملک جان نرسی 163شمارهٔ ۹۹۰: ای غمت آرزوی جان کسی 164شمارهٔ ۹۹۱: ای سرشک من ز لعلت با می گلگون یکی 165شمارهٔ ۹۹۲: ای دو چشمت در ستیز و کین یکی 166شمارهٔ ۹۹۳: خیل بتان برون ز شمار است و شه یکی 167شمارهٔ ۹۹۴: بر سر آن کو سر من خاک بودی کاشکی 168شمارهٔ ۹۹۵: قسم به صفوت جام و صفای جوهر می 169شمارهٔ ۹۹۶: ای به بالا همانک می دانی 170شمارهٔ ۹۹۷: آسوده دلا حال دل زار چه دانی 171شمارهٔ ۹۹۸: با همه سنگدلان ساغر گلرنگ زنی 172شمارهٔ ۹۹۹: گاهی ز هجر چشم مرا خون فشانی کنی 173شمارهٔ ۱۰۰۰: تا کیم خاطر آسوده به غم رنجه کنی 174شمارهٔ ۱۰۰۱: هر دم به دیده دگری خانه می کنی 175شمارهٔ ۱۰۰۲: جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی 176شمارهٔ ۱۰۰۳: تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی 177شمارهٔ ۱۰۰۴: بازم ز دیده ای گل خندان چه می رو ...178شمارهٔ ۱۰۰۵: از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی 179شمارهٔ ۱۰۰۶: اگر وصف مه می کنم مه تویی 180شمارهٔ ۱۰۰۷: نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی 181شمارهٔ ۱۰۰۸: با چنین قامت و بالا که تویی 182شمارهٔ ۱۰۰۹: این چنین خوب و نازنین که تویی 183شمارهٔ ۱۰۱۰: بس که در جان فگار و چشم بیدارم ت ...184شمارهٔ ۱۰۱۱: ای صبا گر یاد مهجوران ناشادش دهی 185شمارهٔ ۱۰۱۲: اغیار را مدام می از جام زر دهی 186شمارهٔ ۱۰۱۳: ای عمر گرانمایه و ای جان گرامی 187شمارهٔ ۱۰۱۴: هر قطره می لعل که ریزد به زمینی 188شمارهٔ ۱۰۱۵: هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ