کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برون ران ای سوار شوخ و قلب صد سپه بشکن

    برافکن برقع از رخسار و قدر مهر و مه بشکن

    گرفتی کشور جانها به سلطانی علم برکش

    تو را شد لشکر دلها سپاه پادشه بشکن

    گشاد کار ما خواهی لب شکرفشان بگشا

    شکست حال ما جویی سر زلف سیه بشکن

    به حسن خویش نازد مهر از بهر خدای ای مه

    مپوش آن عارض و بازار او هر چاشتگه بشکن

    مرا آن شکل قلاشانه کشت آوه نمی دانم

    که فرمودش که دامن بر زن و طرف کله بشکن

    سرم خود را برابر داشت با گوی تو تا دانی

    بزن چوگان و چون گویش جزای این گنه بشکن

    ز جام لعل او جامی ازین پس بازگو رمزی

    اساس زهد شیخ و عهد پیر خانقه بشکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha