به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیات جامیشمارهٔ ۷۸۶: بیا وز لب لعل جامم بگردان

1540عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بیا وز لب لعل جامم بگردان

دل از باده لعل فامم بگردان

به کوی خودم خوان و روی ارادت

ز احرام بیت الحرامم بگردان

سگم نام کردی ورم فخر نبود

بدین نام فرخنده نامم بگردان

علیک ار نگویی به دشنامی آخر

زبان در جواب سلامم بگردان

نهان ساز در آستین سیم ساعد

درون از طمع های خامم بگردان

کشد محملم بخت ازان کوی و جانم

خروشان کزین ره زمامم بگردان

چو با لطف عام خودم خاص کردی

چو جامی رخ از خاص و عامم بگردان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۸۵: برون ران ای سوار شوخ و قلب صد سپه ...2شمارهٔ ۷۸۶: بیا وز لب لعل جامم بگردان 3شمارهٔ ۷۸۷: شدم بهر تو خاک راه خوبان 4شمارهٔ ۷۸۸: هر چند بینی عالمی صید کمند خویشتن 5شمارهٔ ۷۸۹: آمدم در دل اساس عشق محکم هم چنان 6شمارهٔ ۷۹۰: چو نای بر دل من تنگ شد فضای جهان 7شمارهٔ ۷۹۱: پرده ز رخ برفکن جامه جان چاک کن 8شمارهٔ ۷۹۲: مگر وزید نسیمی ز سرو سیمبر من 9شمارهٔ ۷۹۳: تو جان پاکی سر به سر نی آب و خاک ...10شمارهٔ ۷۹۴: با این جمال همدم مستان عشق شو 11شمارهٔ ۷۹۵: تا خم چرخ کهن باشد و جام مه نو 12شمارهٔ ۷۹۶: ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر م ...13شمارهٔ ۷۹۷: یشهد الله اینما یبدو 14شمارهٔ ۷۹۸: شبی چون مه نمودی روی نیکو 15شمارهٔ ۷۹۹: ز هر سو بدانند و رویت نکو 16شمارهٔ ۸۰۰: دلا کام از لبش با چشم تر جو 17شمارهٔ ۸۰۱: گر سرم خاک گشت بر در تو 18شمارهٔ ۸۰۲: چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم هم ...19شمارهٔ ۸۰۳: زینسان که خو گرفت دلم با وصال تو 20شمارهٔ ۸۰۴: شاه خوبانی و ترکان خطا هندوی تو 21شمارهٔ ۸۰۵: روی برتابی ز من هرگه که بینم سوی ...22شمارهٔ ۸۰۶: چون به مسجد بینمت ای قبله من روی ...23شمارهٔ ۸۰۷: من کیستم که چشم گشایم به روی تو 24شمارهٔ ۸۰۸: گر به خطا کنم نگه یک سر مو به روی ...25شمارهٔ ۸۰۹: داری به جان من کمین ای من کمین هن ...26شمارهٔ ۸۱۰: ای دل و دیده هر دو خانه تو 27شمارهٔ ۸۱۱: تو آن مهی که برد خجلت آفتاب از تو 28شمارهٔ ۸۱۲: زهی چشم جهان بین روشن از تو 29شمارهٔ ۸۱۳: من برنخواهم داشت دل از مهر یاری ه ...30شمارهٔ ۸۱۴: ای دل من صید دام زلف تو 31شمارهٔ ۸۱۵: گر به پای سرو بخرامد قد رعنای او 32شمارهٔ ۸۱۶: آن ترک نیم مست که جان شد خراب او 33شمارهٔ ۸۱۷: غمزه ات کز سعی چشم است این همه بی ...34شمارهٔ ۸۱۸: یارب از جانم ببر مهر مه رخسار او 35شمارهٔ ۸۱۹: حبذا پیر مغان کز فیض جام پاک او 36شمارهٔ ۸۲۰: مرغ جان کردی هوای دانه های خال او 37شمارهٔ ۸۲۱: آن سرو که شادند جهانی به غم او 38شمارهٔ ۸۲۲: نامه سربسته آمد غنچه و مضمون او 39شمارهٔ ۸۲۳: بریز ای هجر خونم چند سوزی جان من ...40شمارهٔ ۸۲۴: می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو 41شمارهٔ ۸۲۵: چرخ اخضر کز دو چشم خاست موج خون د ...42شمارهٔ ۸۲۶: ای ز ابروانت متصل عشاق را محراب د ...43شمارهٔ ۸۲۷: دو نرگس تو که مستند و ناتوان هر د ...44شمارهٔ ۸۲۸: ای اشک سرخ دمبدم از چشم تر مرو 45شمارهٔ ۸۲۹: ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو 46شمارهٔ ۸۳۰: خوی که تو را ز تاب می ریخته از جب ...47شمارهٔ ۸۳۱: ای جاودان به صورت اعیان برآمده 48شمارهٔ ۸۳۲: گشاد از چهره مشکین برقع آن مه 49شمارهٔ ۸۳۳: به لطف قد ره دلها زد آن مه 50شمارهٔ ۸۳۴: ای ز همه صورت خوب تو به 51شمارهٔ ۸۳۵: سیب زنخدان تو را به ز به 52شمارهٔ ۸۳۶: میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به 53شمارهٔ ۸۳۷: ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه 54شمارهٔ ۸۳۸: آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا ب ...55شمارهٔ ۸۳۹: اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه 56شمارهٔ ۸۴۰: آن دو رخ را که نبینیم مگر ماه به ...57شمارهٔ ۸۴۱: همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه 58شمارهٔ ۸۴۲: حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه 59شمارهٔ ۸۴۳: رمید آن آهوی مشکین ز من آه 60شمارهٔ ۸۴۴: دلم شبها کشد زان دام زلف آه 61شمارهٔ ۸۴۵: ای بر سریر حسن جم آیین و کی شکوه 62شمارهٔ ۸۴۶: منع سماع نغمه نی می کند فقیه 63شمارهٔ ۸۴۷: حدیث جم و جام لاغ است و لابه 64شمارهٔ ۸۴۸: آن که بالای تو را افراخته 65شمارهٔ ۸۴۹: ای خطت نقشی ز نو انگیخته 66شمارهٔ ۸۵۰: رسید از ره آن شاه خوبان پیاده 67شمارهٔ ۸۵۱: منم ز مهر تو شبها به فکر ماه فتاد ...68شمارهٔ ۸۵۲: زهی رویت ز هر رویی نموده 69شمارهٔ ۸۵۳: آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزید ...70شمارهٔ ۸۵۴: مرا دلی ست به صد گونه درد پرورده 71شمارهٔ ۸۵۵: میفکن به روز دگر قتل بنده 72شمارهٔ ۸۵۶: ای گشته دلم هزار باره 73شمارهٔ ۸۵۷: آن شوخ رسید اینک و خلقی به نظاره 74شمارهٔ ۸۵۸: گوید نگار من چو ز هجران کنم گله 75شمارهٔ ۸۵۹: ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیال ...76شمارهٔ ۸۶۰: گر بنالم ز دل خاره برآید ناله 77شمارهٔ ۸۶۱: خوشا می از کف آن ماه چارده ساله 78شمارهٔ ۸۶۲: سلام الله ما ناحت حمامه 79شمارهٔ ۸۶۳: قبول خاص طلب چند بهر خاطر عامه 80شمارهٔ ۸۶۴: تعالی الله زهی شاه یگانه 81شمارهٔ ۸۶۵: مغنی به آواز چنگ و چغانه 82شمارهٔ ۸۶۶: منم امروز و اشک دانه دانه 83شمارهٔ ۸۶۷: شدم ز مدرسه و خانقاه بیگانه 84شمارهٔ ۸۶۸: گهی بوسم به مستی پای خم گه دست پی ...85شمارهٔ ۸۶۹: آیینه باش و عکس رخش بین در آینه 86شمارهٔ ۸۷۰: باری دگرم کش به جفا داغ به سینه 87شمارهٔ ۸۷۱: رسید یار طریق جفا رها کرده 88شمارهٔ ۸۷۲: رسید ترک من از تاب می عرق کرده 89شمارهٔ ۸۷۳: منم چو صبح ز شوق تو جامه شق کرده 90شمارهٔ ۸۷۴: رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده 91شمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده 92شمارهٔ ۸۷۶: یا رب این منشور اقبال از کجا واصل ...93شمارهٔ ۸۷۷: تا بسته ای به طره عنبرفشان گره 94شمارهٔ ۸۷۸: ای سر زلف تو گره بر گره 95شمارهٔ ۸۷۹: ای طره تو خم خم و گیسو گره گره 96شمارهٔ ۸۸۰: باز آی و مرهمی به دل ریش خسته نه 97شمارهٔ ۸۸۱: بر برگ گل رقم ز خط عنبرین منه 98شمارهٔ ۸۸۲: هر کس که نیست زنده به عشق تو مرده ...99شمارهٔ ۸۸۳: ساقیا صاف می عیش به خودکامان ده 100شمارهٔ ۸۸۴: ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته 101شمارهٔ ۸۸۵: دل کان میان نازک با خود خیال بسته 102شمارهٔ ۸۸۶: ای به قصد ملک دل حسنت سپاه آراسته 103شمارهٔ ۸۸۷: کی بود جانم ز بند غم رهایی یافته 104شمارهٔ ۸۸۸: ای بی تو ز دیده خواب رفته 105شمارهٔ ۸۸۹: کیست می آید قبا پوشیده دامن بر زد ...106شمارهٔ ۸۹۰: برفت آن ماه و ما را در دل از وی ص ...107شمارهٔ ۸۹۱: نشاید ای مه خورشید رخ تو را روزه 108شمارهٔ ۸۹۲: خوش آن دو یار که دل صاف کرده چون ...109شمارهٔ ۸۹۳: چشم نگشایی ز ناز آخر چه ناز است ا ...110شمارهٔ ۸۹۴: گشاد گنج جواهر به بوستان ژاله 111شمارهٔ ۸۹۵: اشکی که تو را بر گل رخسار دویده 112شمارهٔ ۸۹۶: بی منت کس راست نشد زان قد و بالا 113شمارهٔ ۸۹۷: عشق جانان نهاد خوان بلا 114شمارهٔ ۸۹۸: ای تو را رخ فتنه و بالا بلا 115شمارهٔ ۸۹۹: زان تازه خط سبز که بر لب فزوده ای 116شمارهٔ ۹۰۰: بازم طفیل خیل سگان نام برده ای 117شمارهٔ ۹۰۱: حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ...118شمارهٔ ۹۰۲: ای سرو راستین که کله کج نهاده ای 119شمارهٔ ۹۰۳: ای کزان آرام جانها مانده تنها زند ...120شمارهٔ ۹۰۴: ای که مرا به صد جفا سینه فگار کرد ...121شمارهٔ ۹۰۵: جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای 122شمارهٔ ۹۰۶: رخ برافروخته ای ماه منور شده ای 123شمارهٔ ۹۰۷: الله الله چه نازنین شده ای 124شمارهٔ ۹۰۸: شبها من و خیال تو و کنج خانه ای 125شمارهٔ ۹۰۹: ای تو را چون من به هر ویرانه ای د ...126شمارهٔ ۹۱۰: گفتمش با لعل جان بخش از مسیحا کم ...127شمارهٔ ۹۱۱: لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی 128شمارهٔ ۹۱۲: ز شیخ چله نشین دور باش و چله وی 129شمارهٔ ۹۱۳: چند گردم بهر لیلی گرد حی 130شمارهٔ ۹۱۴: نشان نبود ز عهد الست و قول بلی 131شمارهٔ ۹۱۵: ای صورت زیبای تو مجموعه معنی 132شمارهٔ ۹۱۶: نسیم صبحدم ای روح بخش روح فزای 133شمارهٔ ۹۱۷: وای من وای من ز عشق تو وای 134شمارهٔ ۹۱۸: ساختم چشم راست بهر تو جای 135شمارهٔ ۹۱۹: بگشای ساقیا به لب شط سر سبوی 136شمارهٔ ۹۲۰: نشان جام جم و آب خضر می طلبی 137شمارهٔ ۹۲۱: زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی 138شمارهٔ ۹۲۲: ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی 139شمارهٔ ۹۲۳: به شهر نیکوان مسکین غریبی 140شمارهٔ ۹۲۴: عاشق و رندم و خراباتی 141شمارهٔ ۹۲۵: همچو مه طالع شدی در دیده منزل ساخ ...142شمارهٔ ۹۲۶: دل ز مهر دیگران برداشتی 143شمارهٔ ۹۲۷: ساقی بیا که به ز خودی عشق و بی خو ...144شمارهٔ ۹۲۸: مرید توام زان که جان را مرادی 145شمارهٔ ۹۲۹: هوای نیکوان عیش است و شادی 146شمارهٔ ۹۳۰: به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی 147شمارهٔ ۹۳۱: در لباس نیلگون تا جلوه کردی ای پر ...148شمارهٔ ۹۳۲: ای که از شاخ گل لطیف تری 149شمارهٔ ۹۳۳: به روی من از لطف بگشا دری 150شمارهٔ ۹۳۴: ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری 151شمارهٔ ۹۳۵: مرا بر دل است از تو چون کوه باری 152شمارهٔ ۹۳۶: کیم من بیدلی بی اعتباری 153شمارهٔ ۹۳۷: مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافر ...154شمارهٔ ۹۳۸: زهی از خط سبزت تازه رسم فتنه انگی ...155شمارهٔ ۹۳۹: الله الله چه شوخ دیده کسی 156شمارهٔ ۹۴۰: ای که جز قتل محبان هنری نشناسی 157شمارهٔ ۹۴۱: لی حبیب عربی مدنی قرشی 158شمارهٔ ۹۴۲: با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خو ...159شمارهٔ ۹۴۳: گهی در دل گهی در دیده باشی 160شمارهٔ ۹۴۴: باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی 161شمارهٔ ۹۴۵: خسته زخم عشقم ای ساقی 162شمارهٔ ۹۴۶: صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی 163شمارهٔ ۹۴۷: ای ز خورشید جمالت ماه را شرمندگی 164شمارهٔ ۹۴۸: ای فسون چشم مستت مایه دیوانگی 165شمارهٔ ۹۴۹: نه خرد راست قصوری و نه دین را خلل ...166شمارهٔ ۹۵۰: نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی 167شمارهٔ ۹۵۱: می زد صفیر شوق خزان دیده بلبلی 168شمارهٔ ۹۵۲: زهی دور زلفت به هر چین دلی 169شمارهٔ ۹۵۳: به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی 170شمارهٔ ۹۵۴: سر تا به قدم غرقه دریای زلالی 171شمارهٔ ۹۵۵: ای مظهر حسن لایزالی 172شمارهٔ ۹۵۶: ز مشک تر خطی داری و خالی 173شمارهٔ ۹۵۷: ای باغ حسن را جمال تو خرمی 174شمارهٔ ۹۵۸: دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی 175شمارهٔ ۹۵۹: ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی 176شمارهٔ ۹۶۰: سینه روزن روزن است از ناوک صیدافک ...177شمارهٔ ۹۶۱: آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی 178شمارهٔ ۹۶۲: ای مرا از عشق تو در کار خود حیران ...179شمارهٔ ۹۶۳: خوش آنکه وارهاند ما را ز ما زمانی 180شمارهٔ ۹۶۴: وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی 181شمارهٔ ۹۶۵: تو شمع مجلس انسی و شاه عالم جانی 182شمارهٔ ۹۶۶: هر چند ز چشم ما نهانی 183شمارهٔ ۹۶۷: ای فتنه چشم تو جهانی 184شمارهٔ ۹۶۸: به کوی می فروشان خرده بینی 185شمارهٔ ۹۶۹: نی کیست همدمی شده از خویشتن تهی 186شمارهٔ ۹۷۰: به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگ ...187شمارهٔ ۹۷۱: ز چشمت چشم آن دارم که گاهی 188شمارهٔ ۹۷۲: هر نازنین که بینم جولان کنان به ر ...189شمارهٔ ۹۷۳: ای که در پرده به بازار جهان می آی ...190شمارهٔ ۹۷۴: هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی 191شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعن ...192شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی 193شمارهٔ ۹۷۷: ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی 194شمارهٔ ۹۷۸: شنیده ام که ز من یاد کرده ای جایی 195شمارهٔ ۹۷۹: گر بدانی که چها می کشم از درد جدا ...196شمارهٔ ۹۸۰: از سبزه بر گل خط می فزایی 197شمارهٔ ۹۸۱: سینه ام را چاک کن وآنجا درآی 198شمارهٔ ۹۸۲: هر سر مو بر دل من گر زبانی داشتی 199شمارهٔ ۹۸۳: گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی 200شمارهٔ ۹۸۴: در دل چاکم درون از چشم روشن آمدی 201شمارهٔ ۹۸۵: کاش من بیدل از سگان تو بودی 202شمارهٔ ۹۸۶: من آواره را گر دل به جای خویشتن ب ...203شمارهٔ ۹۸۷: شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری 204شمارهٔ ۹۸۸: اگر چه در لب جانبخش انگبین داری 205شمارهٔ ۹۸۹: ز شهر تن نکنی دل به ملک جان نرسی 206شمارهٔ ۹۹۰: ای غمت آرزوی جان کسی 207شمارهٔ ۹۹۱: ای سرشک من ز لعلت با می گلگون یکی 208شمارهٔ ۹۹۲: ای دو چشمت در ستیز و کین یکی 209شمارهٔ ۹۹۳: خیل بتان برون ز شمار است و شه یکی 210شمارهٔ ۹۹۴: بر سر آن کو سر من خاک بودی کاشکی 211شمارهٔ ۹۹۵: قسم به صفوت جام و صفای جوهر می 212شمارهٔ ۹۹۶: ای به بالا همانک می دانی 213شمارهٔ ۹۹۷: آسوده دلا حال دل زار چه دانی 214شمارهٔ ۹۹۸: با همه سنگدلان ساغر گلرنگ زنی 215شمارهٔ ۹۹۹: گاهی ز هجر چشم مرا خون فشانی کنی 216شمارهٔ ۱۰۰۰: تا کیم خاطر آسوده به غم رنجه کنی 217شمارهٔ ۱۰۰۱: هر دم به دیده دگری خانه می کنی 218شمارهٔ ۱۰۰۲: جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی 219شمارهٔ ۱۰۰۳: تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی 220شمارهٔ ۱۰۰۴: بازم ز دیده ای گل خندان چه می رو ...221شمارهٔ ۱۰۰۵: از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی 222شمارهٔ ۱۰۰۶: اگر وصف مه می کنم مه تویی 223شمارهٔ ۱۰۰۷: نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی 224شمارهٔ ۱۰۰۸: با چنین قامت و بالا که تویی 225شمارهٔ ۱۰۰۹: این چنین خوب و نازنین که تویی 226شمارهٔ ۱۰۱۰: بس که در جان فگار و چشم بیدارم ت ...227شمارهٔ ۱۰۱۱: ای صبا گر یاد مهجوران ناشادش دهی 228شمارهٔ ۱۰۱۲: اغیار را مدام می از جام زر دهی 229شمارهٔ ۱۰۱۳: ای عمر گرانمایه و ای جان گرامی 230شمارهٔ ۱۰۱۴: هر قطره می لعل که ریزد به زمینی 231شمارهٔ ۱۰۱۵: هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ