کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز درد تا شده چشمت چو اشک ما گلگون

    نشسته اند ازین درد مردمان در خون

    نه درد چشم ز گردون رسید چشم تو را

    مرا رسید ز درد تو ناله بر گردون

    مرا تو چشمی و درد تو درد چشم من است

    گرفت چشم مرا درد چو ننالم چون

    ز درد اهل نظر پیش ازینت آنچه به گوش

    رسیده بود بدیدی به چشم خویش اکنون

    اگر تو خون نکنی کم به درد چشم ای کاش

    که دمبدم نکند غمزه تو خون افزون

    هزار چشم برون در تو فرش ره است

    بدان امید که یکدم قدم نهی بیرون

    سواد گفته جامی فسون هر درد است

    ولی به چشم تو مشکل درآید این افسون

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha