به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیات جامیشمارهٔ ۷۶۹: بیا جانا دل پر درد من بین

1400عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بیا جانا دل پر درد من بین

سرشک گرم و آه سرد من بین

غم مهجوری و بار صبوری

همه بر جان غم پرورد من بین

چو جان ازگرد تن دامن فشاند

به دامانت نشسته گرد من بین

تنم را سیل اشک آورد سویت

خس و خاشاک آب آورد من بین

مگو رنگی ندارد جامی از عشق

سرشک سرخ و روی زرد من بین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۶۸: الله الله کیست مست باده ناز این چ ...2شمارهٔ ۷۶۹: بیا جانا دل پر درد من بین 3شمارهٔ ۷۷۰: قبای ناز درپوش و نیاز پادشاهان بی ...4شمارهٔ ۷۷۱: طره شبرنگ و جعد مشکسای خویش بین 5شمارهٔ ۷۷۲: جلوه آن شوخ و جولان سمند او ببین 6شمارهٔ ۷۷۳: ای به رخسار چو مه چشم و چراغ دگرا ...7شمارهٔ ۷۷۴: من و فکر تو چه بینم به جمال دگران 8شمارهٔ ۷۷۵: دل به جان درمانده وان جان جهان با ...9شمارهٔ ۷۷۶: هر بامداد کان مه راند سواره بیرون 10شمارهٔ ۷۷۷: مرو زین چشم تر ای اشک خونین دمبدم ...11شمارهٔ ۷۷۸: باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برو ...12شمارهٔ ۷۷۹: بازم اندیشه یاری ست که گفتن نتوان 13شمارهٔ ۷۸۰: یافتن پیش تو راهی نتوان 14شمارهٔ ۷۸۱: ای فلک تا کی دل و جان خرابی سوختن 15شمارهٔ ۷۸۲: گر چه تنگ آمد دل از فکر محال انگی ...16شمارهٔ ۷۸۳: ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن 17شمارهٔ ۷۸۴: مرا تا کی ز کشتن بیم کردن 18شمارهٔ ۷۸۵: برون ران ای سوار شوخ و قلب صد سپه ...19شمارهٔ ۷۸۶: بیا وز لب لعل جامم بگردان 20شمارهٔ ۷۸۷: شدم بهر تو خاک راه خوبان 21شمارهٔ ۷۸۸: هر چند بینی عالمی صید کمند خویشتن 22شمارهٔ ۷۸۹: آمدم در دل اساس عشق محکم هم چنان 23شمارهٔ ۷۹۰: چو نای بر دل من تنگ شد فضای جهان 24شمارهٔ ۷۹۱: پرده ز رخ برفکن جامه جان چاک کن 25شمارهٔ ۷۹۲: مگر وزید نسیمی ز سرو سیمبر من 26شمارهٔ ۷۹۳: تو جان پاکی سر به سر نی آب و خاک ...27شمارهٔ ۷۹۴: با این جمال همدم مستان عشق شو 28شمارهٔ ۷۹۵: تا خم چرخ کهن باشد و جام مه نو 29شمارهٔ ۷۹۶: ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر م ...30شمارهٔ ۷۹۷: یشهد الله اینما یبدو 31شمارهٔ ۷۹۸: شبی چون مه نمودی روی نیکو 32شمارهٔ ۷۹۹: ز هر سو بدانند و رویت نکو 33شمارهٔ ۸۰۰: دلا کام از لبش با چشم تر جو 34شمارهٔ ۸۰۱: گر سرم خاک گشت بر در تو 35شمارهٔ ۸۰۲: چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم هم ...36شمارهٔ ۸۰۳: زینسان که خو گرفت دلم با وصال تو 37شمارهٔ ۸۰۴: شاه خوبانی و ترکان خطا هندوی تو 38شمارهٔ ۸۰۵: روی برتابی ز من هرگه که بینم سوی ...39شمارهٔ ۸۰۶: چون به مسجد بینمت ای قبله من روی ...40شمارهٔ ۸۰۷: من کیستم که چشم گشایم به روی تو 41شمارهٔ ۸۰۸: گر به خطا کنم نگه یک سر مو به روی ...42شمارهٔ ۸۰۹: داری به جان من کمین ای من کمین هن ...43شمارهٔ ۸۱۰: ای دل و دیده هر دو خانه تو 44شمارهٔ ۸۱۱: تو آن مهی که برد خجلت آفتاب از تو 45شمارهٔ ۸۱۲: زهی چشم جهان بین روشن از تو 46شمارهٔ ۸۱۳: من برنخواهم داشت دل از مهر یاری ه ...47شمارهٔ ۸۱۴: ای دل من صید دام زلف تو 48شمارهٔ ۸۱۵: گر به پای سرو بخرامد قد رعنای او 49شمارهٔ ۸۱۶: آن ترک نیم مست که جان شد خراب او 50شمارهٔ ۸۱۷: غمزه ات کز سعی چشم است این همه بی ...51شمارهٔ ۸۱۸: یارب از جانم ببر مهر مه رخسار او 52شمارهٔ ۸۱۹: حبذا پیر مغان کز فیض جام پاک او 53شمارهٔ ۸۲۰: مرغ جان کردی هوای دانه های خال او 54شمارهٔ ۸۲۱: آن سرو که شادند جهانی به غم او 55شمارهٔ ۸۲۲: نامه سربسته آمد غنچه و مضمون او 56شمارهٔ ۸۲۳: بریز ای هجر خونم چند سوزی جان من ...57شمارهٔ ۸۲۴: می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو 58شمارهٔ ۸۲۵: چرخ اخضر کز دو چشم خاست موج خون د ...59شمارهٔ ۸۲۶: ای ز ابروانت متصل عشاق را محراب د ...60شمارهٔ ۸۲۷: دو نرگس تو که مستند و ناتوان هر د ...61شمارهٔ ۸۲۸: ای اشک سرخ دمبدم از چشم تر مرو 62شمارهٔ ۸۲۹: ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو 63شمارهٔ ۸۳۰: خوی که تو را ز تاب می ریخته از جب ...64شمارهٔ ۸۳۱: ای جاودان به صورت اعیان برآمده 65شمارهٔ ۸۳۲: گشاد از چهره مشکین برقع آن مه 66شمارهٔ ۸۳۳: به لطف قد ره دلها زد آن مه 67شمارهٔ ۸۳۴: ای ز همه صورت خوب تو به 68شمارهٔ ۸۳۵: سیب زنخدان تو را به ز به 69شمارهٔ ۸۳۶: میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به 70شمارهٔ ۸۳۷: ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه 71شمارهٔ ۸۳۸: آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا ب ...72شمارهٔ ۸۳۹: اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه 73شمارهٔ ۸۴۰: آن دو رخ را که نبینیم مگر ماه به ...74شمارهٔ ۸۴۱: همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه 75شمارهٔ ۸۴۲: حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه 76شمارهٔ ۸۴۳: رمید آن آهوی مشکین ز من آه 77شمارهٔ ۸۴۴: دلم شبها کشد زان دام زلف آه 78شمارهٔ ۸۴۵: ای بر سریر حسن جم آیین و کی شکوه 79شمارهٔ ۸۴۶: منع سماع نغمه نی می کند فقیه 80شمارهٔ ۸۴۷: حدیث جم و جام لاغ است و لابه 81شمارهٔ ۸۴۸: آن که بالای تو را افراخته 82شمارهٔ ۸۴۹: ای خطت نقشی ز نو انگیخته 83شمارهٔ ۸۵۰: رسید از ره آن شاه خوبان پیاده 84شمارهٔ ۸۵۱: منم ز مهر تو شبها به فکر ماه فتاد ...85شمارهٔ ۸۵۲: زهی رویت ز هر رویی نموده 86شمارهٔ ۸۵۳: آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزید ...87شمارهٔ ۸۵۴: مرا دلی ست به صد گونه درد پرورده 88شمارهٔ ۸۵۵: میفکن به روز دگر قتل بنده 89شمارهٔ ۸۵۶: ای گشته دلم هزار باره 90شمارهٔ ۸۵۷: آن شوخ رسید اینک و خلقی به نظاره 91شمارهٔ ۸۵۸: گوید نگار من چو ز هجران کنم گله 92شمارهٔ ۸۵۹: ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیال ...93شمارهٔ ۸۶۰: گر بنالم ز دل خاره برآید ناله 94شمارهٔ ۸۶۱: خوشا می از کف آن ماه چارده ساله 95شمارهٔ ۸۶۲: سلام الله ما ناحت حمامه 96شمارهٔ ۸۶۳: قبول خاص طلب چند بهر خاطر عامه 97شمارهٔ ۸۶۴: تعالی الله زهی شاه یگانه 98شمارهٔ ۸۶۵: مغنی به آواز چنگ و چغانه 99شمارهٔ ۸۶۶: منم امروز و اشک دانه دانه 100شمارهٔ ۸۶۷: شدم ز مدرسه و خانقاه بیگانه 101شمارهٔ ۸۶۸: گهی بوسم به مستی پای خم گه دست پی ...102شمارهٔ ۸۶۹: آیینه باش و عکس رخش بین در آینه 103شمارهٔ ۸۷۰: باری دگرم کش به جفا داغ به سینه 104شمارهٔ ۸۷۱: رسید یار طریق جفا رها کرده 105شمارهٔ ۸۷۲: رسید ترک من از تاب می عرق کرده 106شمارهٔ ۸۷۳: منم چو صبح ز شوق تو جامه شق کرده 107شمارهٔ ۸۷۴: رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده 108شمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده 109شمارهٔ ۸۷۶: یا رب این منشور اقبال از کجا واصل ...110شمارهٔ ۸۷۷: تا بسته ای به طره عنبرفشان گره 111شمارهٔ ۸۷۸: ای سر زلف تو گره بر گره 112شمارهٔ ۸۷۹: ای طره تو خم خم و گیسو گره گره 113شمارهٔ ۸۸۰: باز آی و مرهمی به دل ریش خسته نه 114شمارهٔ ۸۸۱: بر برگ گل رقم ز خط عنبرین منه 115شمارهٔ ۸۸۲: هر کس که نیست زنده به عشق تو مرده ...116شمارهٔ ۸۸۳: ساقیا صاف می عیش به خودکامان ده 117شمارهٔ ۸۸۴: ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته 118شمارهٔ ۸۸۵: دل کان میان نازک با خود خیال بسته 119شمارهٔ ۸۸۶: ای به قصد ملک دل حسنت سپاه آراسته 120شمارهٔ ۸۸۷: کی بود جانم ز بند غم رهایی یافته 121شمارهٔ ۸۸۸: ای بی تو ز دیده خواب رفته 122شمارهٔ ۸۸۹: کیست می آید قبا پوشیده دامن بر زد ...123شمارهٔ ۸۹۰: برفت آن ماه و ما را در دل از وی ص ...124شمارهٔ ۸۹۱: نشاید ای مه خورشید رخ تو را روزه 125شمارهٔ ۸۹۲: خوش آن دو یار که دل صاف کرده چون ...126شمارهٔ ۸۹۳: چشم نگشایی ز ناز آخر چه ناز است ا ...127شمارهٔ ۸۹۴: گشاد گنج جواهر به بوستان ژاله 128شمارهٔ ۸۹۵: اشکی که تو را بر گل رخسار دویده 129شمارهٔ ۸۹۶: بی منت کس راست نشد زان قد و بالا 130شمارهٔ ۸۹۷: عشق جانان نهاد خوان بلا 131شمارهٔ ۸۹۸: ای تو را رخ فتنه و بالا بلا 132شمارهٔ ۸۹۹: زان تازه خط سبز که بر لب فزوده ای 133شمارهٔ ۹۰۰: بازم طفیل خیل سگان نام برده ای 134شمارهٔ ۹۰۱: حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ...135شمارهٔ ۹۰۲: ای سرو راستین که کله کج نهاده ای 136شمارهٔ ۹۰۳: ای کزان آرام جانها مانده تنها زند ...137شمارهٔ ۹۰۴: ای که مرا به صد جفا سینه فگار کرد ...138شمارهٔ ۹۰۵: جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای 139شمارهٔ ۹۰۶: رخ برافروخته ای ماه منور شده ای 140شمارهٔ ۹۰۷: الله الله چه نازنین شده ای 141شمارهٔ ۹۰۸: شبها من و خیال تو و کنج خانه ای 142شمارهٔ ۹۰۹: ای تو را چون من به هر ویرانه ای د ...143شمارهٔ ۹۱۰: گفتمش با لعل جان بخش از مسیحا کم ...144شمارهٔ ۹۱۱: لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی 145شمارهٔ ۹۱۲: ز شیخ چله نشین دور باش و چله وی 146شمارهٔ ۹۱۳: چند گردم بهر لیلی گرد حی 147شمارهٔ ۹۱۴: نشان نبود ز عهد الست و قول بلی 148شمارهٔ ۹۱۵: ای صورت زیبای تو مجموعه معنی 149شمارهٔ ۹۱۶: نسیم صبحدم ای روح بخش روح فزای 150شمارهٔ ۹۱۷: وای من وای من ز عشق تو وای 151شمارهٔ ۹۱۸: ساختم چشم راست بهر تو جای 152شمارهٔ ۹۱۹: بگشای ساقیا به لب شط سر سبوی 153شمارهٔ ۹۲۰: نشان جام جم و آب خضر می طلبی 154شمارهٔ ۹۲۱: زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی 155شمارهٔ ۹۲۲: ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی 156شمارهٔ ۹۲۳: به شهر نیکوان مسکین غریبی 157شمارهٔ ۹۲۴: عاشق و رندم و خراباتی 158شمارهٔ ۹۲۵: همچو مه طالع شدی در دیده منزل ساخ ...159شمارهٔ ۹۲۶: دل ز مهر دیگران برداشتی 160شمارهٔ ۹۲۷: ساقی بیا که به ز خودی عشق و بی خو ...161شمارهٔ ۹۲۸: مرید توام زان که جان را مرادی 162شمارهٔ ۹۲۹: هوای نیکوان عیش است و شادی 163شمارهٔ ۹۳۰: به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی 164شمارهٔ ۹۳۱: در لباس نیلگون تا جلوه کردی ای پر ...165شمارهٔ ۹۳۲: ای که از شاخ گل لطیف تری 166شمارهٔ ۹۳۳: به روی من از لطف بگشا دری 167شمارهٔ ۹۳۴: ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری 168شمارهٔ ۹۳۵: مرا بر دل است از تو چون کوه باری 169شمارهٔ ۹۳۶: کیم من بیدلی بی اعتباری 170شمارهٔ ۹۳۷: مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافر ...171شمارهٔ ۹۳۸: زهی از خط سبزت تازه رسم فتنه انگی ...172شمارهٔ ۹۳۹: الله الله چه شوخ دیده کسی 173شمارهٔ ۹۴۰: ای که جز قتل محبان هنری نشناسی 174شمارهٔ ۹۴۱: لی حبیب عربی مدنی قرشی 175شمارهٔ ۹۴۲: با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خو ...176شمارهٔ ۹۴۳: گهی در دل گهی در دیده باشی 177شمارهٔ ۹۴۴: باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی 178شمارهٔ ۹۴۵: خسته زخم عشقم ای ساقی 179شمارهٔ ۹۴۶: صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی 180شمارهٔ ۹۴۷: ای ز خورشید جمالت ماه را شرمندگی 181شمارهٔ ۹۴۸: ای فسون چشم مستت مایه دیوانگی 182شمارهٔ ۹۴۹: نه خرد راست قصوری و نه دین را خلل ...183شمارهٔ ۹۵۰: نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی 184شمارهٔ ۹۵۱: می زد صفیر شوق خزان دیده بلبلی 185شمارهٔ ۹۵۲: زهی دور زلفت به هر چین دلی 186شمارهٔ ۹۵۳: به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی 187شمارهٔ ۹۵۴: سر تا به قدم غرقه دریای زلالی 188شمارهٔ ۹۵۵: ای مظهر حسن لایزالی 189شمارهٔ ۹۵۶: ز مشک تر خطی داری و خالی 190شمارهٔ ۹۵۷: ای باغ حسن را جمال تو خرمی 191شمارهٔ ۹۵۸: دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی 192شمارهٔ ۹۵۹: ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی 193شمارهٔ ۹۶۰: سینه روزن روزن است از ناوک صیدافک ...194شمارهٔ ۹۶۱: آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی 195شمارهٔ ۹۶۲: ای مرا از عشق تو در کار خود حیران ...196شمارهٔ ۹۶۳: خوش آنکه وارهاند ما را ز ما زمانی 197شمارهٔ ۹۶۴: وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی 198شمارهٔ ۹۶۵: تو شمع مجلس انسی و شاه عالم جانی 199شمارهٔ ۹۶۶: هر چند ز چشم ما نهانی 200شمارهٔ ۹۶۷: ای فتنه چشم تو جهانی 201شمارهٔ ۹۶۸: به کوی می فروشان خرده بینی 202شمارهٔ ۹۶۹: نی کیست همدمی شده از خویشتن تهی 203شمارهٔ ۹۷۰: به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگ ...204شمارهٔ ۹۷۱: ز چشمت چشم آن دارم که گاهی 205شمارهٔ ۹۷۲: هر نازنین که بینم جولان کنان به ر ...206شمارهٔ ۹۷۳: ای که در پرده به بازار جهان می آی ...207شمارهٔ ۹۷۴: هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی 208شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعن ...209شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی 210شمارهٔ ۹۷۷: ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی 211شمارهٔ ۹۷۸: شنیده ام که ز من یاد کرده ای جایی 212شمارهٔ ۹۷۹: گر بدانی که چها می کشم از درد جدا ...213شمارهٔ ۹۸۰: از سبزه بر گل خط می فزایی 214شمارهٔ ۹۸۱: سینه ام را چاک کن وآنجا درآی 215شمارهٔ ۹۸۲: هر سر مو بر دل من گر زبانی داشتی 216شمارهٔ ۹۸۳: گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی 217شمارهٔ ۹۸۴: در دل چاکم درون از چشم روشن آمدی 218شمارهٔ ۹۸۵: کاش من بیدل از سگان تو بودی 219شمارهٔ ۹۸۶: من آواره را گر دل به جای خویشتن ب ...220شمارهٔ ۹۸۷: شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری 221شمارهٔ ۹۸۸: اگر چه در لب جانبخش انگبین داری 222شمارهٔ ۹۸۹: ز شهر تن نکنی دل به ملک جان نرسی 223شمارهٔ ۹۹۰: ای غمت آرزوی جان کسی 224شمارهٔ ۹۹۱: ای سرشک من ز لعلت با می گلگون یکی 225شمارهٔ ۹۹۲: ای دو چشمت در ستیز و کین یکی 226شمارهٔ ۹۹۳: خیل بتان برون ز شمار است و شه یکی 227شمارهٔ ۹۹۴: بر سر آن کو سر من خاک بودی کاشکی 228شمارهٔ ۹۹۵: قسم به صفوت جام و صفای جوهر می 229شمارهٔ ۹۹۶: ای به بالا همانک می دانی 230شمارهٔ ۹۹۷: آسوده دلا حال دل زار چه دانی 231شمارهٔ ۹۹۸: با همه سنگدلان ساغر گلرنگ زنی 232شمارهٔ ۹۹۹: گاهی ز هجر چشم مرا خون فشانی کنی 233شمارهٔ ۱۰۰۰: تا کیم خاطر آسوده به غم رنجه کنی 234شمارهٔ ۱۰۰۱: هر دم به دیده دگری خانه می کنی 235شمارهٔ ۱۰۰۲: جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی 236شمارهٔ ۱۰۰۳: تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی 237شمارهٔ ۱۰۰۴: بازم ز دیده ای گل خندان چه می رو ...238شمارهٔ ۱۰۰۵: از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی 239شمارهٔ ۱۰۰۶: اگر وصف مه می کنم مه تویی 240شمارهٔ ۱۰۰۷: نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی 241شمارهٔ ۱۰۰۸: با چنین قامت و بالا که تویی 242شمارهٔ ۱۰۰۹: این چنین خوب و نازنین که تویی 243شمارهٔ ۱۰۱۰: بس که در جان فگار و چشم بیدارم ت ...244شمارهٔ ۱۰۱۱: ای صبا گر یاد مهجوران ناشادش دهی 245شمارهٔ ۱۰۱۲: اغیار را مدام می از جام زر دهی 246شمارهٔ ۱۰۱۳: ای عمر گرانمایه و ای جان گرامی 247شمارهٔ ۱۰۱۴: هر قطره می لعل که ریزد به زمینی 248شمارهٔ ۱۰۱۵: هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ