کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل به جان درمانده وان جان جهان با دیگران

    من ز پا افتاده وان سرو روان با دیگران

    آن که از خود دیدن جولان او رشک آیدم

    چون توانم دیدنش جولان کنان با دیگران

    التفات او چه خرسندی دهد چون بینمش

    چشم ظاهر با خود و لطف نهان با دیگران

    ای اجل بستان ز من این جان بی آرام را

    تا به کی باشد مرا آرام جان با دیگران

    جان به انبازی نشاید وین عجب کان سنگدل

    یک زمان با ما نشیند یک زمان با دیگران

    با من ار نامهربان شد نیست غم غم زان بود

    کش به رغم خویش بینم مهربان با دیگران

    جان جامی با خیالش روز و شب در گفت و گوست

    جای آن دارد که نگشاید زبان با دیگران

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha