کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا کی کشم به صومعه حرمان ز بخت خویش

    خرم کسی که برد به میخانه رخت خویش

    بر فرق گرد درد به خاک درت خوشیم

    جمشید و تاج او و سلیمان و تخت خویش

    گل نیست آن ز شاخ درخشان که آتشی ست

    کش باغبان ز رشک تو زد در درخت خویش

    داریم بار شیشه و خوبان به جنگ ما

    در برگرفته سنگ ز دلهای سخت خویش

    تشریف خرقه زاهد یک لخت را دهید

    رسوای عشق و پیرهن لخت لخت خویش

    بنمای لب که صاحب تسبیح و طیلسان

    در وجه نقل و باده نهد رخت و پخت خویش

    جامی به شهر عشق مشو رهنمون ما

    ما آزموده ایم درین شهر بخت خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha