کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز فرقت تو چه گویم چه ناتوان شده ام

    ز قحط آب چمن چون شود چنان شده ام

    زمان وصل تو چون زود همچو برق گذشت

    ز نوک هر مژه من ابر خون فشان شده ام

    ز بس که گشته ام از فکر آن میان باریک

    ز چشم مردم باریک بین نهان شده ام

    سموم هجر توام پی بر استخوان نگذاشت

    پی سگان درت مشتی استخوان شده ام

    بر آستان تو آمد سریر عزت من

    بر آستان که کم از خاک آستان شده ام

    طفیل خیل سگانم تفقدی می کن

    به کوی تو دو سه روز که میهمان شده ام

    مگو که پیر شدی ترک عشق گو جامی

    که من به عشق تو پیرانه سر جوان شده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha