به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیات جامیشمارهٔ ۷۳۱: موسم عید و بهار خرم و شاه جهان

1650عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

موسم عید و بهار خرم و شاه جهان

سایه ابر و کنار سبزه و آب روان

مطرب خوش لهجه را بر لب نوای ارغنون

ساقی گلچهره را بر کف شراب ارغوان

ای که می لافی ز لطف طبع خود انصاف ده

در چنین حالی ز می پرهیز کردن چون توان

باده نوشین روان در جام زر ریز ای ندیم

قصه جم تا کی و افسانه نوشین روان

مطربا بر توست گوش آن مست را بشنو ز من

چند حرفی در بیان شوق و او را بشنوان

شد خراب از نیکوان هم دین و هم دنیا مرا

دیگران رنج از بدان بینند و من از نیکوان

بهر بزم شاه جامی را ز شهرستان غیب

می رسد نقل معانی کاروان در کاروان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۳۰: زهی ابرویت قبله پاک دینان 2شمارهٔ ۷۳۱: موسم عید و بهار خرم و شاه جهان 3شمارهٔ ۷۳۲: کنا شئون ذاتک فی وحدة البطون 4شمارهٔ ۷۳۳: ای به رخت هر نفس مهر دل ما فزون 5شمارهٔ ۷۳۴: دل چشمه چشمه شد ز خدنگ تو و کنون 6شمارهٔ ۷۳۵: ز درد تا شده چشمت چو اشک ما گلگون 7شمارهٔ ۷۳۶: تبارک الله ازین شکل و شیوه موزون 8شمارهٔ ۷۳۷: ای با لب تو طوطی شیرین زبان زبون 9شمارهٔ ۷۳۸: صوفی چه فغان است که من این الی ای ...10شمارهٔ ۷۳۹: ای ز خورشید رخت تا ماه بعد المشرق ...11شمارهٔ ۷۴۰: بیا ای اهل دل را قرة العین 12شمارهٔ ۷۴۱: ای ز لعلت کامجو روح الامین 13شمارهٔ ۷۴۲: ترک شهر آشوب من زینسان که شد صحرا ...14شمارهٔ ۷۴۳: مشو سنگین دلا مشغول چوگان باختن چ ...15شمارهٔ ۷۴۴: کشیده بود مه از حسن سر به چرخ بری ...16شمارهٔ ۷۴۵: پس از مردن به خاک من گذر کن غمگذا ...17شمارهٔ ۷۴۶: ای ز عشقت صد بلا بر جان غم پرورد ...18شمارهٔ ۷۴۷: روزی که می سرشت فلک آب و خاک من 19شمارهٔ ۷۴۸: نوبهاران که دمد شاخ گلی از گل من 20شمارهٔ ۷۴۹: زان خط کرام الکاتبین تا خواند حسب ...21شمارهٔ ۷۵۰: با یار کوچ کرده که گوید پیام من 22شمارهٔ ۷۵۱: ای ز تو کوه کوه غم بر دل مبتلای م ...23شمارهٔ ۷۵۲: ای خاک پای توسنت افزوده آب روی من 24شمارهٔ ۷۵۳: نگار شوخ چشم تیز خشم تندخوی من 25شمارهٔ ۷۵۴: کس وصالت چنین نخواست که من 26شمارهٔ ۷۵۵: ای غمت شادکامی دل من 27شمارهٔ ۷۵۶: چه کمر بسته ای به کین با من 28شمارهٔ ۷۵۷: صوفی متاع صومعه رهن شراب کن 29شمارهٔ ۷۵۸: عاشقان را قوت جان از لعل شکرخند ک ...30شمارهٔ ۷۵۹: پیاده سوی چمن سرو من گذار مکن 31شمارهٔ ۷۶۰: ای دیده بشنو گفت من نظاره آن رو م ...32شمارهٔ ۷۶۱: با اسیران ای رقیب آغاز بدخویی مکن 33شمارهٔ ۷۶۲: بنمای رخ که مطلع صبح صفاست این 34شمارهٔ ۷۶۳: بیمار غمت را نفس بازپس است این 35شمارهٔ ۷۶۴: مهی از راه برآمد نه که افزون ز مه ...36شمارهٔ ۷۶۵: هر سو مرو جولان کنان چابک سوارا ب ...37شمارهٔ ۷۶۶: مردم شکارا کین مجو با دوستداران ب ...38شمارهٔ ۷۶۷: این منم یارب ز درد عاشقی زار این ...39شمارهٔ ۷۶۸: الله الله کیست مست باده ناز این چ ...40شمارهٔ ۷۶۹: بیا جانا دل پر درد من بین 41شمارهٔ ۷۷۰: قبای ناز درپوش و نیاز پادشاهان بی ...42شمارهٔ ۷۷۱: طره شبرنگ و جعد مشکسای خویش بین 43شمارهٔ ۷۷۲: جلوه آن شوخ و جولان سمند او ببین 44شمارهٔ ۷۷۳: ای به رخسار چو مه چشم و چراغ دگرا ...45شمارهٔ ۷۷۴: من و فکر تو چه بینم به جمال دگران 46شمارهٔ ۷۷۵: دل به جان درمانده وان جان جهان با ...47شمارهٔ ۷۷۶: هر بامداد کان مه راند سواره بیرون 48شمارهٔ ۷۷۷: مرو زین چشم تر ای اشک خونین دمبدم ...49شمارهٔ ۷۷۸: باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برو ...50شمارهٔ ۷۷۹: بازم اندیشه یاری ست که گفتن نتوان 51شمارهٔ ۷۸۰: یافتن پیش تو راهی نتوان 52شمارهٔ ۷۸۱: ای فلک تا کی دل و جان خرابی سوختن 53شمارهٔ ۷۸۲: گر چه تنگ آمد دل از فکر محال انگی ...54شمارهٔ ۷۸۳: ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن 55شمارهٔ ۷۸۴: مرا تا کی ز کشتن بیم کردن 56شمارهٔ ۷۸۵: برون ران ای سوار شوخ و قلب صد سپه ...57شمارهٔ ۷۸۶: بیا وز لب لعل جامم بگردان 58شمارهٔ ۷۸۷: شدم بهر تو خاک راه خوبان 59شمارهٔ ۷۸۸: هر چند بینی عالمی صید کمند خویشتن 60شمارهٔ ۷۸۹: آمدم در دل اساس عشق محکم هم چنان 61شمارهٔ ۷۹۰: چو نای بر دل من تنگ شد فضای جهان 62شمارهٔ ۷۹۱: پرده ز رخ برفکن جامه جان چاک کن 63شمارهٔ ۷۹۲: مگر وزید نسیمی ز سرو سیمبر من 64شمارهٔ ۷۹۳: تو جان پاکی سر به سر نی آب و خاک ...65شمارهٔ ۷۹۴: با این جمال همدم مستان عشق شو 66شمارهٔ ۷۹۵: تا خم چرخ کهن باشد و جام مه نو 67شمارهٔ ۷۹۶: ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر م ...68شمارهٔ ۷۹۷: یشهد الله اینما یبدو 69شمارهٔ ۷۹۸: شبی چون مه نمودی روی نیکو 70شمارهٔ ۷۹۹: ز هر سو بدانند و رویت نکو 71شمارهٔ ۸۰۰: دلا کام از لبش با چشم تر جو 72شمارهٔ ۸۰۱: گر سرم خاک گشت بر در تو 73شمارهٔ ۸۰۲: چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم هم ...74شمارهٔ ۸۰۳: زینسان که خو گرفت دلم با وصال تو 75شمارهٔ ۸۰۴: شاه خوبانی و ترکان خطا هندوی تو 76شمارهٔ ۸۰۵: روی برتابی ز من هرگه که بینم سوی ...77شمارهٔ ۸۰۶: چون به مسجد بینمت ای قبله من روی ...78شمارهٔ ۸۰۷: من کیستم که چشم گشایم به روی تو 79شمارهٔ ۸۰۸: گر به خطا کنم نگه یک سر مو به روی ...80شمارهٔ ۸۰۹: داری به جان من کمین ای من کمین هن ...81شمارهٔ ۸۱۰: ای دل و دیده هر دو خانه تو 82شمارهٔ ۸۱۱: تو آن مهی که برد خجلت آفتاب از تو 83شمارهٔ ۸۱۲: زهی چشم جهان بین روشن از تو 84شمارهٔ ۸۱۳: من برنخواهم داشت دل از مهر یاری ه ...85شمارهٔ ۸۱۴: ای دل من صید دام زلف تو 86شمارهٔ ۸۱۵: گر به پای سرو بخرامد قد رعنای او 87شمارهٔ ۸۱۶: آن ترک نیم مست که جان شد خراب او 88شمارهٔ ۸۱۷: غمزه ات کز سعی چشم است این همه بی ...89شمارهٔ ۸۱۸: یارب از جانم ببر مهر مه رخسار او 90شمارهٔ ۸۱۹: حبذا پیر مغان کز فیض جام پاک او 91شمارهٔ ۸۲۰: مرغ جان کردی هوای دانه های خال او 92شمارهٔ ۸۲۱: آن سرو که شادند جهانی به غم او 93شمارهٔ ۸۲۲: نامه سربسته آمد غنچه و مضمون او 94شمارهٔ ۸۲۳: بریز ای هجر خونم چند سوزی جان من ...95شمارهٔ ۸۲۴: می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو 96شمارهٔ ۸۲۵: چرخ اخضر کز دو چشم خاست موج خون د ...97شمارهٔ ۸۲۶: ای ز ابروانت متصل عشاق را محراب د ...98شمارهٔ ۸۲۷: دو نرگس تو که مستند و ناتوان هر د ...99شمارهٔ ۸۲۸: ای اشک سرخ دمبدم از چشم تر مرو 100شمارهٔ ۸۲۹: ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو 101شمارهٔ ۸۳۰: خوی که تو را ز تاب می ریخته از جب ...102شمارهٔ ۸۳۱: ای جاودان به صورت اعیان برآمده 103شمارهٔ ۸۳۲: گشاد از چهره مشکین برقع آن مه 104شمارهٔ ۸۳۳: به لطف قد ره دلها زد آن مه 105شمارهٔ ۸۳۴: ای ز همه صورت خوب تو به 106شمارهٔ ۸۳۵: سیب زنخدان تو را به ز به 107شمارهٔ ۸۳۶: میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به 108شمارهٔ ۸۳۷: ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه 109شمارهٔ ۸۳۸: آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا ب ...110شمارهٔ ۸۳۹: اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه 111شمارهٔ ۸۴۰: آن دو رخ را که نبینیم مگر ماه به ...112شمارهٔ ۸۴۱: همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه 113شمارهٔ ۸۴۲: حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه 114شمارهٔ ۸۴۳: رمید آن آهوی مشکین ز من آه 115شمارهٔ ۸۴۴: دلم شبها کشد زان دام زلف آه 116شمارهٔ ۸۴۵: ای بر سریر حسن جم آیین و کی شکوه 117شمارهٔ ۸۴۶: منع سماع نغمه نی می کند فقیه 118شمارهٔ ۸۴۷: حدیث جم و جام لاغ است و لابه 119شمارهٔ ۸۴۸: آن که بالای تو را افراخته 120شمارهٔ ۸۴۹: ای خطت نقشی ز نو انگیخته 121شمارهٔ ۸۵۰: رسید از ره آن شاه خوبان پیاده 122شمارهٔ ۸۵۱: منم ز مهر تو شبها به فکر ماه فتاد ...123شمارهٔ ۸۵۲: زهی رویت ز هر رویی نموده 124شمارهٔ ۸۵۳: آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزید ...125شمارهٔ ۸۵۴: مرا دلی ست به صد گونه درد پرورده 126شمارهٔ ۸۵۵: میفکن به روز دگر قتل بنده 127شمارهٔ ۸۵۶: ای گشته دلم هزار باره 128شمارهٔ ۸۵۷: آن شوخ رسید اینک و خلقی به نظاره 129شمارهٔ ۸۵۸: گوید نگار من چو ز هجران کنم گله 130شمارهٔ ۸۵۹: ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیال ...131شمارهٔ ۸۶۰: گر بنالم ز دل خاره برآید ناله 132شمارهٔ ۸۶۱: خوشا می از کف آن ماه چارده ساله 133شمارهٔ ۸۶۲: سلام الله ما ناحت حمامه 134شمارهٔ ۸۶۳: قبول خاص طلب چند بهر خاطر عامه 135شمارهٔ ۸۶۴: تعالی الله زهی شاه یگانه 136شمارهٔ ۸۶۵: مغنی به آواز چنگ و چغانه 137شمارهٔ ۸۶۶: منم امروز و اشک دانه دانه 138شمارهٔ ۸۶۷: شدم ز مدرسه و خانقاه بیگانه 139شمارهٔ ۸۶۸: گهی بوسم به مستی پای خم گه دست پی ...140شمارهٔ ۸۶۹: آیینه باش و عکس رخش بین در آینه 141شمارهٔ ۸۷۰: باری دگرم کش به جفا داغ به سینه 142شمارهٔ ۸۷۱: رسید یار طریق جفا رها کرده 143شمارهٔ ۸۷۲: رسید ترک من از تاب می عرق کرده 144شمارهٔ ۸۷۳: منم چو صبح ز شوق تو جامه شق کرده 145شمارهٔ ۸۷۴: رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده 146شمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده 147شمارهٔ ۸۷۶: یا رب این منشور اقبال از کجا واصل ...148شمارهٔ ۸۷۷: تا بسته ای به طره عنبرفشان گره 149شمارهٔ ۸۷۸: ای سر زلف تو گره بر گره 150شمارهٔ ۸۷۹: ای طره تو خم خم و گیسو گره گره 151شمارهٔ ۸۸۰: باز آی و مرهمی به دل ریش خسته نه 152شمارهٔ ۸۸۱: بر برگ گل رقم ز خط عنبرین منه 153شمارهٔ ۸۸۲: هر کس که نیست زنده به عشق تو مرده ...154شمارهٔ ۸۸۳: ساقیا صاف می عیش به خودکامان ده 155شمارهٔ ۸۸۴: ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته 156شمارهٔ ۸۸۵: دل کان میان نازک با خود خیال بسته 157شمارهٔ ۸۸۶: ای به قصد ملک دل حسنت سپاه آراسته 158شمارهٔ ۸۸۷: کی بود جانم ز بند غم رهایی یافته 159شمارهٔ ۸۸۸: ای بی تو ز دیده خواب رفته 160شمارهٔ ۸۸۹: کیست می آید قبا پوشیده دامن بر زد ...161شمارهٔ ۸۹۰: برفت آن ماه و ما را در دل از وی ص ...162شمارهٔ ۸۹۱: نشاید ای مه خورشید رخ تو را روزه 163شمارهٔ ۸۹۲: خوش آن دو یار که دل صاف کرده چون ...164شمارهٔ ۸۹۳: چشم نگشایی ز ناز آخر چه ناز است ا ...165شمارهٔ ۸۹۴: گشاد گنج جواهر به بوستان ژاله 166شمارهٔ ۸۹۵: اشکی که تو را بر گل رخسار دویده 167شمارهٔ ۸۹۶: بی منت کس راست نشد زان قد و بالا 168شمارهٔ ۸۹۷: عشق جانان نهاد خوان بلا 169شمارهٔ ۸۹۸: ای تو را رخ فتنه و بالا بلا 170شمارهٔ ۸۹۹: زان تازه خط سبز که بر لب فزوده ای 171شمارهٔ ۹۰۰: بازم طفیل خیل سگان نام برده ای 172شمارهٔ ۹۰۱: حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ...173شمارهٔ ۹۰۲: ای سرو راستین که کله کج نهاده ای 174شمارهٔ ۹۰۳: ای کزان آرام جانها مانده تنها زند ...175شمارهٔ ۹۰۴: ای که مرا به صد جفا سینه فگار کرد ...176شمارهٔ ۹۰۵: جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای 177شمارهٔ ۹۰۶: رخ برافروخته ای ماه منور شده ای 178شمارهٔ ۹۰۷: الله الله چه نازنین شده ای 179شمارهٔ ۹۰۸: شبها من و خیال تو و کنج خانه ای 180شمارهٔ ۹۰۹: ای تو را چون من به هر ویرانه ای د ...181شمارهٔ ۹۱۰: گفتمش با لعل جان بخش از مسیحا کم ...182شمارهٔ ۹۱۱: لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی 183شمارهٔ ۹۱۲: ز شیخ چله نشین دور باش و چله وی 184شمارهٔ ۹۱۳: چند گردم بهر لیلی گرد حی 185شمارهٔ ۹۱۴: نشان نبود ز عهد الست و قول بلی 186شمارهٔ ۹۱۵: ای صورت زیبای تو مجموعه معنی 187شمارهٔ ۹۱۶: نسیم صبحدم ای روح بخش روح فزای 188شمارهٔ ۹۱۷: وای من وای من ز عشق تو وای 189شمارهٔ ۹۱۸: ساختم چشم راست بهر تو جای 190شمارهٔ ۹۱۹: بگشای ساقیا به لب شط سر سبوی 191شمارهٔ ۹۲۰: نشان جام جم و آب خضر می طلبی 192شمارهٔ ۹۲۱: زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی 193شمارهٔ ۹۲۲: ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی 194شمارهٔ ۹۲۳: به شهر نیکوان مسکین غریبی 195شمارهٔ ۹۲۴: عاشق و رندم و خراباتی 196شمارهٔ ۹۲۵: همچو مه طالع شدی در دیده منزل ساخ ...197شمارهٔ ۹۲۶: دل ز مهر دیگران برداشتی 198شمارهٔ ۹۲۷: ساقی بیا که به ز خودی عشق و بی خو ...199شمارهٔ ۹۲۸: مرید توام زان که جان را مرادی 200شمارهٔ ۹۲۹: هوای نیکوان عیش است و شادی 201شمارهٔ ۹۳۰: به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی 202شمارهٔ ۹۳۱: در لباس نیلگون تا جلوه کردی ای پر ...203شمارهٔ ۹۳۲: ای که از شاخ گل لطیف تری 204شمارهٔ ۹۳۳: به روی من از لطف بگشا دری 205شمارهٔ ۹۳۴: ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری 206شمارهٔ ۹۳۵: مرا بر دل است از تو چون کوه باری 207شمارهٔ ۹۳۶: کیم من بیدلی بی اعتباری 208شمارهٔ ۹۳۷: مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافر ...209شمارهٔ ۹۳۸: زهی از خط سبزت تازه رسم فتنه انگی ...210شمارهٔ ۹۳۹: الله الله چه شوخ دیده کسی 211شمارهٔ ۹۴۰: ای که جز قتل محبان هنری نشناسی 212شمارهٔ ۹۴۱: لی حبیب عربی مدنی قرشی 213شمارهٔ ۹۴۲: با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خو ...214شمارهٔ ۹۴۳: گهی در دل گهی در دیده باشی 215شمارهٔ ۹۴۴: باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی 216شمارهٔ ۹۴۵: خسته زخم عشقم ای ساقی 217شمارهٔ ۹۴۶: صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی 218شمارهٔ ۹۴۷: ای ز خورشید جمالت ماه را شرمندگی 219شمارهٔ ۹۴۸: ای فسون چشم مستت مایه دیوانگی 220شمارهٔ ۹۴۹: نه خرد راست قصوری و نه دین را خلل ...221شمارهٔ ۹۵۰: نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی 222شمارهٔ ۹۵۱: می زد صفیر شوق خزان دیده بلبلی 223شمارهٔ ۹۵۲: زهی دور زلفت به هر چین دلی 224شمارهٔ ۹۵۳: به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی 225شمارهٔ ۹۵۴: سر تا به قدم غرقه دریای زلالی 226شمارهٔ ۹۵۵: ای مظهر حسن لایزالی 227شمارهٔ ۹۵۶: ز مشک تر خطی داری و خالی 228شمارهٔ ۹۵۷: ای باغ حسن را جمال تو خرمی 229شمارهٔ ۹۵۸: دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی 230شمارهٔ ۹۵۹: ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی 231شمارهٔ ۹۶۰: سینه روزن روزن است از ناوک صیدافک ...232شمارهٔ ۹۶۱: آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی 233شمارهٔ ۹۶۲: ای مرا از عشق تو در کار خود حیران ...234شمارهٔ ۹۶۳: خوش آنکه وارهاند ما را ز ما زمانی 235شمارهٔ ۹۶۴: وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی 236شمارهٔ ۹۶۵: تو شمع مجلس انسی و شاه عالم جانی 237شمارهٔ ۹۶۶: هر چند ز چشم ما نهانی 238شمارهٔ ۹۶۷: ای فتنه چشم تو جهانی 239شمارهٔ ۹۶۸: به کوی می فروشان خرده بینی 240شمارهٔ ۹۶۹: نی کیست همدمی شده از خویشتن تهی 241شمارهٔ ۹۷۰: به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگ ...242شمارهٔ ۹۷۱: ز چشمت چشم آن دارم که گاهی 243شمارهٔ ۹۷۲: هر نازنین که بینم جولان کنان به ر ...244شمارهٔ ۹۷۳: ای که در پرده به بازار جهان می آی ...245شمارهٔ ۹۷۴: هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی 246شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعن ...247شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی 248شمارهٔ ۹۷۷: ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی 249شمارهٔ ۹۷۸: شنیده ام که ز من یاد کرده ای جایی 250شمارهٔ ۹۷۹: گر بدانی که چها می کشم از درد جدا ...251شمارهٔ ۹۸۰: از سبزه بر گل خط می فزایی 252شمارهٔ ۹۸۱: سینه ام را چاک کن وآنجا درآی 253شمارهٔ ۹۸۲: هر سر مو بر دل من گر زبانی داشتی 254شمارهٔ ۹۸۳: گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی 255شمارهٔ ۹۸۴: در دل چاکم درون از چشم روشن آمدی 256شمارهٔ ۹۸۵: کاش من بیدل از سگان تو بودی 257شمارهٔ ۹۸۶: من آواره را گر دل به جای خویشتن ب ...258شمارهٔ ۹۸۷: شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری 259شمارهٔ ۹۸۸: اگر چه در لب جانبخش انگبین داری 260شمارهٔ ۹۸۹: ز شهر تن نکنی دل به ملک جان نرسی 261شمارهٔ ۹۹۰: ای غمت آرزوی جان کسی 262شمارهٔ ۹۹۱: ای سرشک من ز لعلت با می گلگون یکی 263شمارهٔ ۹۹۲: ای دو چشمت در ستیز و کین یکی 264شمارهٔ ۹۹۳: خیل بتان برون ز شمار است و شه یکی 265شمارهٔ ۹۹۴: بر سر آن کو سر من خاک بودی کاشکی 266شمارهٔ ۹۹۵: قسم به صفوت جام و صفای جوهر می 267شمارهٔ ۹۹۶: ای به بالا همانک می دانی 268شمارهٔ ۹۹۷: آسوده دلا حال دل زار چه دانی 269شمارهٔ ۹۹۸: با همه سنگدلان ساغر گلرنگ زنی 270شمارهٔ ۹۹۹: گاهی ز هجر چشم مرا خون فشانی کنی 271شمارهٔ ۱۰۰۰: تا کیم خاطر آسوده به غم رنجه کنی 272شمارهٔ ۱۰۰۱: هر دم به دیده دگری خانه می کنی 273شمارهٔ ۱۰۰۲: جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی 274شمارهٔ ۱۰۰۳: تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی 275شمارهٔ ۱۰۰۴: بازم ز دیده ای گل خندان چه می رو ...276شمارهٔ ۱۰۰۵: از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی 277شمارهٔ ۱۰۰۶: اگر وصف مه می کنم مه تویی 278شمارهٔ ۱۰۰۷: نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی 279شمارهٔ ۱۰۰۸: با چنین قامت و بالا که تویی 280شمارهٔ ۱۰۰۹: این چنین خوب و نازنین که تویی 281شمارهٔ ۱۰۱۰: بس که در جان فگار و چشم بیدارم ت ...282شمارهٔ ۱۰۱۱: ای صبا گر یاد مهجوران ناشادش دهی 283شمارهٔ ۱۰۱۲: اغیار را مدام می از جام زر دهی 284شمارهٔ ۱۰۱۳: ای عمر گرانمایه و ای جان گرامی 285شمارهٔ ۱۰۱۴: هر قطره می لعل که ریزد به زمینی 286شمارهٔ ۱۰۱۵: هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ