به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بسی سوزند ازان شمع دل افروزی که من دارم
ولی تاثر دیگر دارد این سوزی که من دارم
مگر روز تو را شب سازم از بی مهری ای گردون
که بی آن مه ز شب کم نیست این روزی که من دارم
چه رنجاند طبیبم چون بود صد درد را مرهم
ز تو در سینه هر پیکان دلدوزی که من دارم
چه غم دارم ز تاریکی شبها در درون جان
بدینسان آفتاب عالم افروزی که من دارم
شدم فیروز بر وصلت به رغم چرخ فیروزه
که دارد در جهان این بخت فیروزی که من دارم
من و غم های روزافزون تو کز شادی و عشرت
نمی آساید این جان غم اندوزی که من دارم
شد امشب خواب وحشی رام من افغان مکن جامی
مبادا رم کند مرغ نو آموزی که من دارم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.