به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بود آیا که من آن شکل همایون بینم
آن رخ فرخ و آن قامت موزون بینم
زیستن دور ز روی تو نه از طور وفاست
شرمساری که دگر روی تو را چون بینم
تا گرفته ست غمت ملک دل از خیل سرشک
هر شبی بر سپه خواب شبیخون بینم
باد از خنجر کین تو به صد پاره دلم
گر نه هر لحظه در او مهر تو افزون بینم
داشت لیلی به همه حی عرب یک مجنون
من ز تو خلق جهان را همه مجنون بینم
نیست جز عشق تو مقصود ز هر گفت و شنید
هر چه جز آن همه افسانه و افسون بینم
شربت وصل کرم کن که ز بیماری هجر
جامی سوخته را حال دگرگون بینم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.