کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خیالی بود یارب دوش یا در خواب می دیدم

    که رویش در نظر بر کف شراب ناب می دیدم

    به اکسیر سعادت یافتم آخر بحمدالله

    وصالش را که همچون کیمیا نایاب می دیدم

    چه حاجت بود شمع افروختن در بزم او یارب

    چو از عکس رخش عالم همه مهتاب می دیدم

    به داغ نامرادی جان و دل می سوخت دشمن را

    چو خود را بر مراد خاطر احباب می دیدم

    بسی بر خاک سودم پیش پای ساقی از مستی

    سری کش سجده گه در گوشه محراب می دیدم

    به آب زندگی پی برد زاقبال وصال او

    دلی کز آتش مهجوریش در تاب می دیدم

    جهانی جان همی دادند بهر جرعه ای اما

    ز جامش جامی لب تشنه را سیراب می دیدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha