جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۶۴۹: ز فرقت تو چه گویم چه ناتوان شده ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز فرقت تو چه گویم چه ناتوان شده ام ز قحط آب چمن چون شود چنان شده ام زمان وصل تو چون زود همچو برق گذشت ز نوک هر مژه من ابر خون فشان شده ام ز بس که گشته ام از فکر آن میان باریک ز چشم مردم باریک بین نهان شده ام سموم هجر توام پی بر استخوان نگذاشت پی سگان درت مشتی استخوان شده ام بر آستان تو آمد سریر عزت من بر آستان که کم از خاک آستان شده ام طفیل خیل سگانم تفقدی می کن به کوی تو دو سه روز که میهمان شده ام مگو که پیر شدی ترک عشق گو جامی که من به عشق تو پیرانه سر جوان شده ام جامی هروی