به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیات جامیشمارهٔ ۵۰۷: بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش

1410عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین دل مباش

دردمندان توییم از حال ما غافل مباش

اختر فرخنده فالی ماه هر مجلس مشو

آفتاب بی زوالی شمع هر محفل مباش

پای بر جا همچو سروم در هوای قد تو

هر زمان چون شاخ گل سوی دگر مایل مباش

دانه خال توام بر روی گندمگون بس است

گو مرا از خرمن هستی جوی حاصل مباش

ساربان چون محمل لیلی ز حی بیرون برد

منع مجنون کی تواند کاندر پی محمل مباش

چند روزی بر در یارم اقامت آرزوست

ای اجل سرعت مکن وی عمر مستعجل مباش

پی به سر جان و دل بر جامی از عشق بتان

بیش ازین حیران شده در نقش آب و گل مباش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۰۶: دلا ملازم رندان دردکش می باش 2شمارهٔ ۵۰۷: بی وفا یارا چنین بی رحم و سنگین د ...3شمارهٔ ۵۰۸: هر که روزی در نظر آن روی گلرنگ آی ...4شمارهٔ ۵۰۹: ای کرده بر هلاک من از اهل عشق نص 5شمارهٔ ۵۱۰: چو بخت نیست که بارم دهی به مجلس خ ...6شمارهٔ ۵۱۱: ساقی بده ز خم صفا یک دو جام خاص 7شمارهٔ ۵۱۲: کی کنم با کان گوهر درج لعلت را عو ...8شمارهٔ ۵۱۳: چو عرض توبه کند بر تو زاهد مرتاض 9شمارهٔ ۵۱۴: خال مشکین چیست بر رخ گرد لب نارست ...10شمارهٔ ۵۱۵: گم کرده ایم راه برون شد ازین رباط 11شمارهٔ ۵۱۶: بر آب می کشد رخت از مشک ناب خط 12شمارهٔ ۵۱۷: از لب میگون تو پرهیزگاران را چه ح ...13شمارهٔ ۵۱۸: حدیث ماه رخت شد تمام در مطلع 14شمارهٔ ۵۱۹: یار قصد قتل من دارد به تیغ انقطاع 15شمارهٔ ۵۲۰: خلقی چو گل شکفته و خندان به طرف ب ...16شمارهٔ ۵۲۱: هر شب از آتش رخسار تو سوزم چو چرا ...17شمارهٔ ۵۲۲: کی به دعوی تاب آن روی چو مه دارد ...18شمارهٔ ۵۲۳: گفتم به عزم توبه نهم جام می ز کف 19شمارهٔ ۵۲۴: نقد عمر زاهدان در توبه از می شد ت ...20شمارهٔ ۵۲۵: باده صاف و محتسب با باده نوشان در ...21شمارهٔ ۵۲۶: سر به پای توام ای کعبه جان نیست گ ...22شمارهٔ ۵۲۷: حدیثی مشکل و سری ست مغلق 23شمارهٔ ۵۲۸: رهروی خوش سخنی گفت ز پیران طریق 24شمارهٔ ۵۲۹: چون تو در شهر مهی از من دلداده چه ...25شمارهٔ ۵۳۰: ای خرم از هوای رخت نوبهار عشق 26شمارهٔ ۵۳۱: بود عقیق سرشکی که ریزم از غم عشق 27شمارهٔ ۵۳۲: ای سر عقل از خطت بر خط فرمان عشق 28شمارهٔ ۵۳۳: هر خون که خورد بی تو دل از ساغر ف ...29شمارهٔ ۵۳۴: روز ما را ساخت چون شب تیره آن ماه ...30شمارهٔ ۵۳۵: زهی به خاک درت چشم خون فشان مشتاق 31شمارهٔ ۵۳۶: ای ذات تو از صفات ما پاک 32شمارهٔ ۵۳۷: زد به شکرخنده لعلت بر دل ریشم نمک 33شمارهٔ ۵۳۸: چون تو ناوک افکنی سویم دل و جان ی ...34شمارهٔ ۵۳۹: چو جزو لایتجزاست آن دهان بی شک 35شمارهٔ ۵۴۰: دلم شد جزو جزو از تیغ بی داد تو و ...36شمارهٔ ۵۴۱: سر دهانت ناگشته مدرک 37شمارهٔ ۵۴۲: دل خون و جان فگار و جگرریش و سینه ...38شمارهٔ ۵۴۳: جان می دهم به باد و غمت می برم به ...39شمارهٔ ۵۴۴: جان عاشق چون بود از آرزوی طبع پاک 40شمارهٔ ۵۴۵: به جوهر می رخشان که از زجاجه پاک 41شمارهٔ ۵۴۶: باده پاک است و قدح پاک و حریفان ه ...42شمارهٔ ۵۴۷: مرا شد جامه جان از غمت چاک 43شمارهٔ ۵۴۸: ز هجران بر لب آمد جان غمناک 44شمارهٔ ۵۴۹: برانم از عقب کوچ کرده خود بوک 45شمارهٔ ۵۵۰: فاح ریح الصبا و صاح الدیک 46شمارهٔ ۵۵۱: درین مقرنس زنگارگون مینا رنگ 47شمارهٔ ۵۵۲: ای که چون غنچه دلی دارم از اندوه ...48شمارهٔ ۵۵۳: زهی اشک من و لعل تو یکرنگ 49شمارهٔ ۵۵۴: من که مهر عارضت می ورزم از صبح از ...50شمارهٔ ۵۵۵: قتل من خواهد ز یکسو غم ز دیگر سو ...51شمارهٔ ۵۵۶: لعل جانبخش تو لا یبخل فیما یسال 52شمارهٔ ۵۵۷: دل به زمین بوس درت شد مثل 53شمارهٔ ۵۵۸: برون آی از نقاب غنچه ای گل 54شمارهٔ ۵۵۹: حق آفتاب و جهان همچو سایه است ای ...55شمارهٔ ۵۶۰: زد شیخ شهر طعنه بر اسرار اهل دل 56شمارهٔ ۵۶۱: مسلمانان چه سازم چاره با آن شوخ س ...57شمارهٔ ۵۶۲: آمدی سوی من و ز اشک خودم مانده خج ...58شمارهٔ ۵۶۳: شتربانا مبند امروز محمل 59شمارهٔ ۵۶۴: کل ما فی الکون وهم او خیال 60شمارهٔ ۵۶۵: هودج کیست بر این ناقه زرین خلخال 61شمارهٔ ۵۶۶: سروی ست قامت تو ز بستان اعتدال 62شمارهٔ ۵۶۷: ای به وصف لب شیرین سخنت ناطقه لال 63شمارهٔ ۵۶۸: چشم تو صاد است و سر زلف دال 64شمارهٔ ۵۶۹: می رسی خندان و می گویی به پایم چش ...65شمارهٔ ۵۷۰: ساقیا زین هنر و فضل ملولیم ملول 66شمارهٔ ۵۷۱: گرچه گشتم به تیغ هجر قتیل 67شمارهٔ ۵۷۲: دوستان چند کنم ناله ز بیماری دل 68شمارهٔ ۵۷۳: دیدم تو را و رفت ز دست اختیار دل 69شمارهٔ ۵۷۴: آن ماهرو که چشم من است و چراغ دل 70شمارهٔ ۵۷۵: چه گویم کز غمت چون می طپد دل 71شمارهٔ ۵۷۶: زد ز غنچه بار دیگر خیمه بر گلزار ...72شمارهٔ ۵۷۷: دوشم آورد از چمن باد صبا پیغام گل 73شمارهٔ ۵۷۸: می خرامد سوی بستان شاهد رعنای گل 74شمارهٔ ۵۷۹: سلام من الله فی کل حال 75شمارهٔ ۵۸۰: من بنده حقیر و تو سلطان محتشم 76شمارهٔ ۵۸۱: خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خ ...77شمارهٔ ۵۸۲: با غم و درد تو کنم دمبدم 78شمارهٔ ۵۸۳: ای ز روی تو ماه چارده کم 79شمارهٔ ۵۸۴: زهی رسیده تو را هر دم از خدای پیا ...80شمارهٔ ۵۸۵: ساری ست سر عشق در اعیان علی الدوا ...81شمارهٔ ۵۸۶: ز لعلش کام جستم داد دشنام 82شمارهٔ ۵۸۷: مایل به قامت تو بود طبع مستقیم 83شمارهٔ ۵۸۸: خبر مقدم عیسی نفسی داد نسیم 84شمارهٔ ۵۸۹: گر دهد بوی صحبت تو نسیم 85شمارهٔ ۵۹۰: ای دل ز دست برده به مشکین خط خودم 86شمارهٔ ۵۹۱: امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم 87شمارهٔ ۵۹۲: معاذالله ازان شبها که بود از حد ب ...88شمارهٔ ۵۹۳: تند می راندی و می سوخت سراپای وجو ...89شمارهٔ ۵۹۴: نادیده رخت عمری سودای تو ورزیدم 90شمارهٔ ۵۹۵: نیایم سوی تو هر چند سوزد شوق دیدا ...91شمارهٔ ۵۹۶: چون خاک شوم گر گذری سوی مزارم 92شمارهٔ ۵۹۷: چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گ ...93شمارهٔ ۵۹۸: نوید آمدنت می دهند هر روزم 94شمارهٔ ۵۹۹: نه صبر آنکه از خاک سر آن کوی برخی ...95شمارهٔ ۶۰۰: این چنین کز دیده و دل غرق آب و آت ...96شمارهٔ ۶۰۱: من غایبانه عاشق آن روی مهوشم 97شمارهٔ ۶۰۲: به ناخن سینه خود می خراشم 98شمارهٔ ۶۰۳: شدم دیوانه وان طفل پری پیکر نزد س ...99شمارهٔ ۶۰۴: سینه شکافم هر سحر کاید صبا زان من ...100شمارهٔ ۶۰۵: بنمای ساعد ز آستین آن دم که خواهی ...101شمارهٔ ۶۰۶: زار می نالم و کس نیست که گوید حال ...102شمارهٔ ۶۰۷: این چنین واله و شیدا که ز عشق تو ...103شمارهٔ ۶۰۸: ای که دیدی رخ آن دلبر پیمان شکنم 104شمارهٔ ۶۰۹: زهی به وعده وصل تو تازه جان و جها ...105شمارهٔ ۶۱۰: می رسد عید و کشته آنم 106شمارهٔ ۶۱۱: گل شد حریم کویت از اشک لاله گونم 107شمارهٔ ۶۱۲: ای بی تو چو غنچه خون درونم 108شمارهٔ ۶۱۳: ندارم وقت گل طاقت که بی تو روی گل ...109شمارهٔ ۶۱۴: تو شاه مسند حسنی و من گدای کمینم 110شمارهٔ ۶۱۵: خوش آنکه تو شب خواب کنی من بنشینم 111شمارهٔ ۶۱۶: چو نتوانم که با آن مه نشینم 112شمارهٔ ۶۱۷: نفس از درون و دیو ز بیرون زند رهم 113شمارهٔ ۶۱۸: بیا که وصل تو را از خدای می خواهم 114شمارهٔ ۶۱۹: من بیدل گهی ز آمد شد کویت نیاسایم 115شمارهٔ ۶۲۰: هستم ز جان غلامت اما گریز پایم 116شمارهٔ ۶۲۱: من آن نیم که زبان را به هرزه آلای ...117شمارهٔ ۶۲۲: شب تا به سحر گرد سر کوی تو پویم 118شمارهٔ ۶۲۳: عشق به کشور وفا داد نوید شاهیم 119شمارهٔ ۶۲۴: بر سر کوی مغان بس بود این مرتبه ا ...120شمارهٔ ۶۲۵: نیستم چون یار ترکی گو ولی تا زنده ...121شمارهٔ ۶۲۶: مانده ام از یار دور و زنده ام 122شمارهٔ ۶۲۷: چشم منی و خانه تو چشم خانه ام 123شمارهٔ ۶۲۸: منزل نکرده دل هنوز اندر حریم سینه ...124شمارهٔ ۶۲۹: ما به رنجوری و مهجوری و دوری ساخت ...125شمارهٔ ۶۳۰: ما به یادت نشسته خاموشیم 126شمارهٔ ۶۳۱: به مسجدی که خم ابروی تو را نگریم 127شمارهٔ ۶۳۲: ز آرزوی تو سرگشته در بیابانیم 128شمارهٔ ۶۳۳: هر چند تو شاه و ما گداییم 129شمارهٔ ۶۳۴: عمری ست دل به مهر و وفای تو بسته ...130شمارهٔ ۶۳۵: در هر گذر که بی گه و گاهی نشسته ا ...131شمارهٔ ۶۳۶: تنگ دل مانده به فکر دهن تنگ توام 132شمارهٔ ۶۳۷: چند روزی می برد بخت بد از کوی توا ...133شمارهٔ ۶۳۸: به ناز برمشکن چون نیازمند توییم 134شمارهٔ ۶۳۹: چنین کافتاده دور از جان خویشم 135شمارهٔ ۶۴۰: اگر چه پاره شد از غم هزار باره دل ...136شمارهٔ ۶۴۱: هر دم ار تیرت فتادی بر دلم 137شمارهٔ ۶۴۲: ای دلم از تو غرق خون دیده اشکبار ...138شمارهٔ ۶۴۳: خواهد تنم ز آتش دل سوخت خانه هم 139شمارهٔ ۶۴۴: شکر خدا که شیخ نیم، شیخ زاده هم 140شمارهٔ ۶۴۵: جان داغ تو دارد جگر غرقه به خون ه ...141شمارهٔ ۶۴۶: زهی رخسار و خطت آیت لطف و ستم با ...142شمارهٔ ۶۴۷: زهی قدت نهال گلشن چشم 143شمارهٔ ۶۴۸: عاشقم بیچاره ام درمانده ام 144شمارهٔ ۶۴۹: ز فرقت تو چه گویم چه ناتوان شده ا ...145شمارهٔ ۶۵۰: هر جا که کنم خانه هم خانه تو را ی ...146شمارهٔ ۶۵۱: بادی که گذارش به سر کوی تو یابم 147شمارهٔ ۶۵۲: نه نامه ای که در آنجا نشان نام تو ...148شمارهٔ ۶۵۳: خواهم که دمی در قدم آن پسر افتم 149شمارهٔ ۶۵۴: به کعبه رفتم و زانجا هوای کوی تو ...150شمارهٔ ۶۵۵: خیالی بود یارب دوش یا در خواب می ...151شمارهٔ ۶۵۶: خاک آن در که چو کحل بصرش می دارم 152شمارهٔ ۶۵۷: بسی سوزند ازان شمع دل افروزی که م ...153شمارهٔ ۶۵۸: گر چه بر دل ز غم عشق تو باری دارم 154شمارهٔ ۶۵۹: خوشم که رو به ملاقات یار خود دارم 155شمارهٔ ۶۶۰: هر شبی کز ماه مهرافروز خود یاد آو ...156شمارهٔ ۶۶۱: هر شب دم گرم از دل غمناک برآرم 157شمارهٔ ۶۶۲: چو می دور ازان لعل میگون خورم 158شمارهٔ ۶۶۳: دهی شراب که بر نغمه رباب خورم 159شمارهٔ ۶۶۴: وقت آن شد که ره دیر مغان برگیرم 160شمارهٔ ۶۶۵: من دلخسته هر دم بهر آن نازک بدن م ...161شمارهٔ ۶۶۶: گهر کز وصف آن لبهای شکرخند می ریز ...162شمارهٔ ۶۶۷: من ای ساقی نه آنم کز می گلرنگ بگر ...163شمارهٔ ۶۶۸: نام آن ماه ندانم ز که نامش پرسم 164شمارهٔ ۶۶۹: بس که درد سر ز فریاد و فغان خود ک ...165شمارهٔ ۶۷۰: شبها که داغ فرقت آن ماه می کشم 166شمارهٔ ۶۷۱: ماه نه آن قومیم کز بار کسی گردن ک ...167شمارهٔ ۶۷۲: خیز تا رخت به سر منزل انصاف کشیم 168شمارهٔ ۶۷۳: نیاساید کس از افغان من جایی که من ...169شمارهٔ ۶۷۴: چو نتوانم که بر خوان وصالت میهمان ...170شمارهٔ ۶۷۵: در دور لبت بی می و پیمانه نباشم 171شمارهٔ ۶۷۶: چو نتوانم که بر خاک کف پایش جبین ...172شمارهٔ ۶۷۷: ز زلف تو رگی با جان و دل پیوسته م ...173شمارهٔ ۶۷۸: من بی صبر و دل کان شکل زیباهر زما ...174شمارهٔ ۶۷۹: چه حسن است این که گر هر دم رخت را ...175شمارهٔ ۶۸۰: بود آیا که من آن شکل همایون بینم 176شمارهٔ ۶۸۱: به راه توسنش صد نازنین را خاک می ...177شمارهٔ ۶۸۲: چون مرا دولت آن نیست که دیدار تو ...178شمارهٔ ۶۸۳: ز عشقت سینه بی غم نبینم 179شمارهٔ ۶۸۴: بس که شبها دور ازان گل خاک بر سر ...180شمارهٔ ۶۸۵: روی تو غایب از نظر گل را تماشا چو ...181شمارهٔ ۶۸۶: جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم 182شمارهٔ ۶۸۷: غم رخم زرد می کند چه کنم 183شمارهٔ ۶۸۸: کی بود یارب که رو در یثرب و بطحا ...184شمارهٔ ۶۸۹: هر زمان گویم که مهر او ز دل بیرون ...185شمارهٔ ۶۹۰: من که با یاد رخت آن آستان مسکن کن ...186شمارهٔ ۶۹۱: هر زمانت پیش چشم خود تخیل می کنم 187شمارهٔ ۶۹۲: آرزوی دل خونین جگرانت خوانم 188شمارهٔ ۶۹۳: از عشق تبرا چه کنم چون نتوانم 189شمارهٔ ۶۹۴: تا با تو من دلشده یکجا ننشینم 190شمارهٔ ۶۹۵: سوی صحرا نی پی عیش و تماشا می روم 191شمارهٔ ۶۹۶: گر همی باشم به کنج خانه شیدا می ش ...192شمارهٔ ۶۹۷: از هر که نامت ای بت غماز بشنوم 193شمارهٔ ۶۹۸: اگر به کوی تو یک شب سری به خشت نه ...194شمارهٔ ۶۹۹: هر شب به پاسبان تو جان در میان نه ...195شمارهٔ ۷۰۰: من کیم تا رو به آن رخساره زیبا نه ...196شمارهٔ ۷۰۱: کی بود کی که ازین سوز درون باز ره ...197شمارهٔ ۷۰۲: هر دم ز تو بر سینه صد داغ جفا خوا ...198شمارهٔ ۷۰۳: چو نبود روی جانان دیده روشن نمی خ ...199شمارهٔ ۷۰۴: هر صبح خروشی ز دل تنگ برآریم 200شمارهٔ ۷۰۵: از چشم خوابناک تو بی خواب مانده ا ...201شمارهٔ ۷۰۶: دمی نگذرد کز غمت خون نگریم 202شمارهٔ ۷۰۷: به عارض تو ز ماه تمام چون گویم 203شمارهٔ ۷۰۸: بیا ای اشک تا بر روزگار خویشتن گر ...204شمارهٔ ۷۰۹: زلف تو عمر ماست می گویم 205شمارهٔ ۷۱۰: جز آنکه مهر تو را جا به جان خود ک ...206شمارهٔ ۷۱۱: به دیده ای که ز راه تو خار و خس چ ...207شمارهٔ ۷۱۲: کجا باشد چو تو شوخی کماندار و کمن ...208شمارهٔ ۷۱۳: همچو نقطه خال آن شیرین دهن 209شمارهٔ ۷۱۴: آن کان حسن بود و نبود از جهان نشا ...210شمارهٔ ۷۱۵: بیا ای ساقی مهوش بده جام می رخشان 211شمارهٔ ۷۱۶: تو در پرده نهان ای کعبه جان 212شمارهٔ ۷۱۷: بناز ای چشم شوخت فتنه خوبان ترکست ...213شمارهٔ ۷۱۸: هر کس که بیند آن لعل خندان 214شمارهٔ ۷۱۹: چند ز آشوب می فتنه برانگیختن 215شمارهٔ ۷۲۰: چند از دگران وصف جمال تو شنیدن 216شمارهٔ ۷۲۱: ای شه تنگ قبایان مه زرین کمران 217شمارهٔ ۷۲۲: بگشاد نقاب از رخ گل باد بهاران 218شمارهٔ ۷۲۳: شد وزان سوی رزان باد خزان باز وزا ...219شمارهٔ ۷۲۴: بودم آن روز درین میکده از دردکشان 220شمارهٔ ۷۲۵: ای خاک نعل توسن تو تاج سرکشان 221شمارهٔ ۷۲۶: نه زهد آید مرا مانع ز بزم عشرت ان ...222شمارهٔ ۷۲۷: فزاید ز خط حسن نازک عذاران 223شمارهٔ ۷۲۸: ای همه سیمبران سنگ تو بر سینه زنا ...224شمارهٔ ۷۲۹: حکایت کرد باد از گل، گل از پیراهن ...225شمارهٔ ۷۳۰: زهی ابرویت قبله پاک دینان 226شمارهٔ ۷۳۱: موسم عید و بهار خرم و شاه جهان 227شمارهٔ ۷۳۲: کنا شئون ذاتک فی وحدة البطون 228شمارهٔ ۷۳۳: ای به رخت هر نفس مهر دل ما فزون 229شمارهٔ ۷۳۴: دل چشمه چشمه شد ز خدنگ تو و کنون 230شمارهٔ ۷۳۵: ز درد تا شده چشمت چو اشک ما گلگون 231شمارهٔ ۷۳۶: تبارک الله ازین شکل و شیوه موزون 232شمارهٔ ۷۳۷: ای با لب تو طوطی شیرین زبان زبون 233شمارهٔ ۷۳۸: صوفی چه فغان است که من این الی ای ...234شمارهٔ ۷۳۹: ای ز خورشید رخت تا ماه بعد المشرق ...235شمارهٔ ۷۴۰: بیا ای اهل دل را قرة العین 236شمارهٔ ۷۴۱: ای ز لعلت کامجو روح الامین 237شمارهٔ ۷۴۲: ترک شهر آشوب من زینسان که شد صحرا ...238شمارهٔ ۷۴۳: مشو سنگین دلا مشغول چوگان باختن چ ...239شمارهٔ ۷۴۴: کشیده بود مه از حسن سر به چرخ بری ...240شمارهٔ ۷۴۵: پس از مردن به خاک من گذر کن غمگذا ...241شمارهٔ ۷۴۶: ای ز عشقت صد بلا بر جان غم پرورد ...242شمارهٔ ۷۴۷: روزی که می سرشت فلک آب و خاک من 243شمارهٔ ۷۴۸: نوبهاران که دمد شاخ گلی از گل من 244شمارهٔ ۷۴۹: زان خط کرام الکاتبین تا خواند حسب ...245شمارهٔ ۷۵۰: با یار کوچ کرده که گوید پیام من 246شمارهٔ ۷۵۱: ای ز تو کوه کوه غم بر دل مبتلای م ...247شمارهٔ ۷۵۲: ای خاک پای توسنت افزوده آب روی من 248شمارهٔ ۷۵۳: نگار شوخ چشم تیز خشم تندخوی من 249شمارهٔ ۷۵۴: کس وصالت چنین نخواست که من 250شمارهٔ ۷۵۵: ای غمت شادکامی دل من 251شمارهٔ ۷۵۶: چه کمر بسته ای به کین با من 252شمارهٔ ۷۵۷: صوفی متاع صومعه رهن شراب کن 253شمارهٔ ۷۵۸: عاشقان را قوت جان از لعل شکرخند ک ...254شمارهٔ ۷۵۹: پیاده سوی چمن سرو من گذار مکن 255شمارهٔ ۷۶۰: ای دیده بشنو گفت من نظاره آن رو م ...256شمارهٔ ۷۶۱: با اسیران ای رقیب آغاز بدخویی مکن 257شمارهٔ ۷۶۲: بنمای رخ که مطلع صبح صفاست این 258شمارهٔ ۷۶۳: بیمار غمت را نفس بازپس است این 259شمارهٔ ۷۶۴: مهی از راه برآمد نه که افزون ز مه ...260شمارهٔ ۷۶۵: هر سو مرو جولان کنان چابک سوارا ب ...261شمارهٔ ۷۶۶: مردم شکارا کین مجو با دوستداران ب ...262شمارهٔ ۷۶۷: این منم یارب ز درد عاشقی زار این ...263شمارهٔ ۷۶۸: الله الله کیست مست باده ناز این چ ...264شمارهٔ ۷۶۹: بیا جانا دل پر درد من بین 265شمارهٔ ۷۷۰: قبای ناز درپوش و نیاز پادشاهان بی ...266شمارهٔ ۷۷۱: طره شبرنگ و جعد مشکسای خویش بین 267شمارهٔ ۷۷۲: جلوه آن شوخ و جولان سمند او ببین 268شمارهٔ ۷۷۳: ای به رخسار چو مه چشم و چراغ دگرا ...269شمارهٔ ۷۷۴: من و فکر تو چه بینم به جمال دگران 270شمارهٔ ۷۷۵: دل به جان درمانده وان جان جهان با ...271شمارهٔ ۷۷۶: هر بامداد کان مه راند سواره بیرون 272شمارهٔ ۷۷۷: مرو زین چشم تر ای اشک خونین دمبدم ...273شمارهٔ ۷۷۸: باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برو ...274شمارهٔ ۷۷۹: بازم اندیشه یاری ست که گفتن نتوان 275شمارهٔ ۷۸۰: یافتن پیش تو راهی نتوان 276شمارهٔ ۷۸۱: ای فلک تا کی دل و جان خرابی سوختن 277شمارهٔ ۷۸۲: گر چه تنگ آمد دل از فکر محال انگی ...278شمارهٔ ۷۸۳: ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن 279شمارهٔ ۷۸۴: مرا تا کی ز کشتن بیم کردن 280شمارهٔ ۷۸۵: برون ران ای سوار شوخ و قلب صد سپه ...281شمارهٔ ۷۸۶: بیا وز لب لعل جامم بگردان 282شمارهٔ ۷۸۷: شدم بهر تو خاک راه خوبان 283شمارهٔ ۷۸۸: هر چند بینی عالمی صید کمند خویشتن 284شمارهٔ ۷۸۹: آمدم در دل اساس عشق محکم هم چنان 285شمارهٔ ۷۹۰: چو نای بر دل من تنگ شد فضای جهان 286شمارهٔ ۷۹۱: پرده ز رخ برفکن جامه جان چاک کن 287شمارهٔ ۷۹۲: مگر وزید نسیمی ز سرو سیمبر من 288شمارهٔ ۷۹۳: تو جان پاکی سر به سر نی آب و خاک ...289شمارهٔ ۷۹۴: با این جمال همدم مستان عشق شو 290شمارهٔ ۷۹۵: تا خم چرخ کهن باشد و جام مه نو 291شمارهٔ ۷۹۶: ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر م ...292شمارهٔ ۷۹۷: یشهد الله اینما یبدو 293شمارهٔ ۷۹۸: شبی چون مه نمودی روی نیکو 294شمارهٔ ۷۹۹: ز هر سو بدانند و رویت نکو 295شمارهٔ ۸۰۰: دلا کام از لبش با چشم تر جو 296شمارهٔ ۸۰۱: گر سرم خاک گشت بر در تو 297شمارهٔ ۸۰۲: چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم هم ...298شمارهٔ ۸۰۳: زینسان که خو گرفت دلم با وصال تو 299شمارهٔ ۸۰۴: شاه خوبانی و ترکان خطا هندوی تو 300شمارهٔ ۸۰۵: روی برتابی ز من هرگه که بینم سوی ...301شمارهٔ ۸۰۶: چون به مسجد بینمت ای قبله من روی ...302شمارهٔ ۸۰۷: من کیستم که چشم گشایم به روی تو 303شمارهٔ ۸۰۸: گر به خطا کنم نگه یک سر مو به روی ...304شمارهٔ ۸۰۹: داری به جان من کمین ای من کمین هن ...305شمارهٔ ۸۱۰: ای دل و دیده هر دو خانه تو 306شمارهٔ ۸۱۱: تو آن مهی که برد خجلت آفتاب از تو 307شمارهٔ ۸۱۲: زهی چشم جهان بین روشن از تو 308شمارهٔ ۸۱۳: من برنخواهم داشت دل از مهر یاری ه ...309شمارهٔ ۸۱۴: ای دل من صید دام زلف تو 310شمارهٔ ۸۱۵: گر به پای سرو بخرامد قد رعنای او 311شمارهٔ ۸۱۶: آن ترک نیم مست که جان شد خراب او 312شمارهٔ ۸۱۷: غمزه ات کز سعی چشم است این همه بی ...313شمارهٔ ۸۱۸: یارب از جانم ببر مهر مه رخسار او 314شمارهٔ ۸۱۹: حبذا پیر مغان کز فیض جام پاک او 315شمارهٔ ۸۲۰: مرغ جان کردی هوای دانه های خال او 316شمارهٔ ۸۲۱: آن سرو که شادند جهانی به غم او 317شمارهٔ ۸۲۲: نامه سربسته آمد غنچه و مضمون او 318شمارهٔ ۸۲۳: بریز ای هجر خونم چند سوزی جان من ...319شمارهٔ ۸۲۴: می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو 320شمارهٔ ۸۲۵: چرخ اخضر کز دو چشم خاست موج خون د ...321شمارهٔ ۸۲۶: ای ز ابروانت متصل عشاق را محراب د ...322شمارهٔ ۸۲۷: دو نرگس تو که مستند و ناتوان هر د ...323شمارهٔ ۸۲۸: ای اشک سرخ دمبدم از چشم تر مرو 324شمارهٔ ۸۲۹: ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو 325شمارهٔ ۸۳۰: خوی که تو را ز تاب می ریخته از جب ...326شمارهٔ ۸۳۱: ای جاودان به صورت اعیان برآمده 327شمارهٔ ۸۳۲: گشاد از چهره مشکین برقع آن مه 328شمارهٔ ۸۳۳: به لطف قد ره دلها زد آن مه 329شمارهٔ ۸۳۴: ای ز همه صورت خوب تو به 330شمارهٔ ۸۳۵: سیب زنخدان تو را به ز به 331شمارهٔ ۸۳۶: میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به 332شمارهٔ ۸۳۷: ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه 333شمارهٔ ۸۳۸: آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا ب ...334شمارهٔ ۸۳۹: اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه 335شمارهٔ ۸۴۰: آن دو رخ را که نبینیم مگر ماه به ...336شمارهٔ ۸۴۱: همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه 337شمارهٔ ۸۴۲: حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه 338شمارهٔ ۸۴۳: رمید آن آهوی مشکین ز من آه 339شمارهٔ ۸۴۴: دلم شبها کشد زان دام زلف آه 340شمارهٔ ۸۴۵: ای بر سریر حسن جم آیین و کی شکوه 341شمارهٔ ۸۴۶: منع سماع نغمه نی می کند فقیه 342شمارهٔ ۸۴۷: حدیث جم و جام لاغ است و لابه 343شمارهٔ ۸۴۸: آن که بالای تو را افراخته 344شمارهٔ ۸۴۹: ای خطت نقشی ز نو انگیخته 345شمارهٔ ۸۵۰: رسید از ره آن شاه خوبان پیاده 346شمارهٔ ۸۵۱: منم ز مهر تو شبها به فکر ماه فتاد ...347شمارهٔ ۸۵۲: زهی رویت ز هر رویی نموده 348شمارهٔ ۸۵۳: آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزید ...349شمارهٔ ۸۵۴: مرا دلی ست به صد گونه درد پرورده 350شمارهٔ ۸۵۵: میفکن به روز دگر قتل بنده 351شمارهٔ ۸۵۶: ای گشته دلم هزار باره 352شمارهٔ ۸۵۷: آن شوخ رسید اینک و خلقی به نظاره 353شمارهٔ ۸۵۸: گوید نگار من چو ز هجران کنم گله 354شمارهٔ ۸۵۹: ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیال ...355شمارهٔ ۸۶۰: گر بنالم ز دل خاره برآید ناله 356شمارهٔ ۸۶۱: خوشا می از کف آن ماه چارده ساله 357شمارهٔ ۸۶۲: سلام الله ما ناحت حمامه 358شمارهٔ ۸۶۳: قبول خاص طلب چند بهر خاطر عامه 359شمارهٔ ۸۶۴: تعالی الله زهی شاه یگانه 360شمارهٔ ۸۶۵: مغنی به آواز چنگ و چغانه 361شمارهٔ ۸۶۶: منم امروز و اشک دانه دانه 362شمارهٔ ۸۶۷: شدم ز مدرسه و خانقاه بیگانه 363شمارهٔ ۸۶۸: گهی بوسم به مستی پای خم گه دست پی ...364شمارهٔ ۸۶۹: آیینه باش و عکس رخش بین در آینه 365شمارهٔ ۸۷۰: باری دگرم کش به جفا داغ به سینه 366شمارهٔ ۸۷۱: رسید یار طریق جفا رها کرده 367شمارهٔ ۸۷۲: رسید ترک من از تاب می عرق کرده 368شمارهٔ ۸۷۳: منم چو صبح ز شوق تو جامه شق کرده 369شمارهٔ ۸۷۴: رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده 370شمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده 371شمارهٔ ۸۷۶: یا رب این منشور اقبال از کجا واصل ...372شمارهٔ ۸۷۷: تا بسته ای به طره عنبرفشان گره 373شمارهٔ ۸۷۸: ای سر زلف تو گره بر گره 374شمارهٔ ۸۷۹: ای طره تو خم خم و گیسو گره گره 375شمارهٔ ۸۸۰: باز آی و مرهمی به دل ریش خسته نه 376شمارهٔ ۸۸۱: بر برگ گل رقم ز خط عنبرین منه 377شمارهٔ ۸۸۲: هر کس که نیست زنده به عشق تو مرده ...378شمارهٔ ۸۸۳: ساقیا صاف می عیش به خودکامان ده 379شمارهٔ ۸۸۴: ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته 380شمارهٔ ۸۸۵: دل کان میان نازک با خود خیال بسته 381شمارهٔ ۸۸۶: ای به قصد ملک دل حسنت سپاه آراسته 382شمارهٔ ۸۸۷: کی بود جانم ز بند غم رهایی یافته 383شمارهٔ ۸۸۸: ای بی تو ز دیده خواب رفته 384شمارهٔ ۸۸۹: کیست می آید قبا پوشیده دامن بر زد ...385شمارهٔ ۸۹۰: برفت آن ماه و ما را در دل از وی ص ...386شمارهٔ ۸۹۱: نشاید ای مه خورشید رخ تو را روزه 387شمارهٔ ۸۹۲: خوش آن دو یار که دل صاف کرده چون ...388شمارهٔ ۸۹۳: چشم نگشایی ز ناز آخر چه ناز است ا ...389شمارهٔ ۸۹۴: گشاد گنج جواهر به بوستان ژاله 390شمارهٔ ۸۹۵: اشکی که تو را بر گل رخسار دویده 391شمارهٔ ۸۹۶: بی منت کس راست نشد زان قد و بالا 392شمارهٔ ۸۹۷: عشق جانان نهاد خوان بلا 393شمارهٔ ۸۹۸: ای تو را رخ فتنه و بالا بلا 394شمارهٔ ۸۹۹: زان تازه خط سبز که بر لب فزوده ای 395شمارهٔ ۹۰۰: بازم طفیل خیل سگان نام برده ای 396شمارهٔ ۹۰۱: حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ...397شمارهٔ ۹۰۲: ای سرو راستین که کله کج نهاده ای 398شمارهٔ ۹۰۳: ای کزان آرام جانها مانده تنها زند ...399شمارهٔ ۹۰۴: ای که مرا به صد جفا سینه فگار کرد ...400شمارهٔ ۹۰۵: جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای 401شمارهٔ ۹۰۶: رخ برافروخته ای ماه منور شده ای 402شمارهٔ ۹۰۷: الله الله چه نازنین شده ای 403شمارهٔ ۹۰۸: شبها من و خیال تو و کنج خانه ای 404شمارهٔ ۹۰۹: ای تو را چون من به هر ویرانه ای د ...405شمارهٔ ۹۱۰: گفتمش با لعل جان بخش از مسیحا کم ...406شمارهٔ ۹۱۱: لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی 407شمارهٔ ۹۱۲: ز شیخ چله نشین دور باش و چله وی 408شمارهٔ ۹۱۳: چند گردم بهر لیلی گرد حی 409شمارهٔ ۹۱۴: نشان نبود ز عهد الست و قول بلی 410شمارهٔ ۹۱۵: ای صورت زیبای تو مجموعه معنی 411شمارهٔ ۹۱۶: نسیم صبحدم ای روح بخش روح فزای 412شمارهٔ ۹۱۷: وای من وای من ز عشق تو وای 413شمارهٔ ۹۱۸: ساختم چشم راست بهر تو جای 414شمارهٔ ۹۱۹: بگشای ساقیا به لب شط سر سبوی 415شمارهٔ ۹۲۰: نشان جام جم و آب خضر می طلبی 416شمارهٔ ۹۲۱: زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی 417شمارهٔ ۹۲۲: ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی 418شمارهٔ ۹۲۳: به شهر نیکوان مسکین غریبی 419شمارهٔ ۹۲۴: عاشق و رندم و خراباتی 420شمارهٔ ۹۲۵: همچو مه طالع شدی در دیده منزل ساخ ...421شمارهٔ ۹۲۶: دل ز مهر دیگران برداشتی 422شمارهٔ ۹۲۷: ساقی بیا که به ز خودی عشق و بی خو ...423شمارهٔ ۹۲۸: مرید توام زان که جان را مرادی 424شمارهٔ ۹۲۹: هوای نیکوان عیش است و شادی 425شمارهٔ ۹۳۰: به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی 426شمارهٔ ۹۳۱: در لباس نیلگون تا جلوه کردی ای پر ...427شمارهٔ ۹۳۲: ای که از شاخ گل لطیف تری 428شمارهٔ ۹۳۳: به روی من از لطف بگشا دری 429شمارهٔ ۹۳۴: ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری 430شمارهٔ ۹۳۵: مرا بر دل است از تو چون کوه باری 431شمارهٔ ۹۳۶: کیم من بیدلی بی اعتباری 432شمارهٔ ۹۳۷: مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافر ...433شمارهٔ ۹۳۸: زهی از خط سبزت تازه رسم فتنه انگی ...434شمارهٔ ۹۳۹: الله الله چه شوخ دیده کسی 435شمارهٔ ۹۴۰: ای که جز قتل محبان هنری نشناسی 436شمارهٔ ۹۴۱: لی حبیب عربی مدنی قرشی 437شمارهٔ ۹۴۲: با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خو ...438شمارهٔ ۹۴۳: گهی در دل گهی در دیده باشی 439شمارهٔ ۹۴۴: باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی 440شمارهٔ ۹۴۵: خسته زخم عشقم ای ساقی 441شمارهٔ ۹۴۶: صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی 442شمارهٔ ۹۴۷: ای ز خورشید جمالت ماه را شرمندگی 443شمارهٔ ۹۴۸: ای فسون چشم مستت مایه دیوانگی 444شمارهٔ ۹۴۹: نه خرد راست قصوری و نه دین را خلل ...445شمارهٔ ۹۵۰: نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی 446شمارهٔ ۹۵۱: می زد صفیر شوق خزان دیده بلبلی 447شمارهٔ ۹۵۲: زهی دور زلفت به هر چین دلی 448شمارهٔ ۹۵۳: به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی 449شمارهٔ ۹۵۴: سر تا به قدم غرقه دریای زلالی 450شمارهٔ ۹۵۵: ای مظهر حسن لایزالی 451شمارهٔ ۹۵۶: ز مشک تر خطی داری و خالی 452شمارهٔ ۹۵۷: ای باغ حسن را جمال تو خرمی 453شمارهٔ ۹۵۸: دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی 454شمارهٔ ۹۵۹: ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی 455شمارهٔ ۹۶۰: سینه روزن روزن است از ناوک صیدافک ...456شمارهٔ ۹۶۱: آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی 457شمارهٔ ۹۶۲: ای مرا از عشق تو در کار خود حیران ...458شمارهٔ ۹۶۳: خوش آنکه وارهاند ما را ز ما زمانی 459شمارهٔ ۹۶۴: وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی 460شمارهٔ ۹۶۵: تو شمع مجلس انسی و شاه عالم جانی 461شمارهٔ ۹۶۶: هر چند ز چشم ما نهانی 462شمارهٔ ۹۶۷: ای فتنه چشم تو جهانی 463شمارهٔ ۹۶۸: به کوی می فروشان خرده بینی 464شمارهٔ ۹۶۹: نی کیست همدمی شده از خویشتن تهی 465شمارهٔ ۹۷۰: به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگ ...466شمارهٔ ۹۷۱: ز چشمت چشم آن دارم که گاهی 467شمارهٔ ۹۷۲: هر نازنین که بینم جولان کنان به ر ...468شمارهٔ ۹۷۳: ای که در پرده به بازار جهان می آی ...469شمارهٔ ۹۷۴: هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی 470شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعن ...471شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی 472شمارهٔ ۹۷۷: ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی 473شمارهٔ ۹۷۸: شنیده ام که ز من یاد کرده ای جایی 474شمارهٔ ۹۷۹: گر بدانی که چها می کشم از درد جدا ...475شمارهٔ ۹۸۰: از سبزه بر گل خط می فزایی 476شمارهٔ ۹۸۱: سینه ام را چاک کن وآنجا درآی 477شمارهٔ ۹۸۲: هر سر مو بر دل من گر زبانی داشتی 478شمارهٔ ۹۸۳: گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی 479شمارهٔ ۹۸۴: در دل چاکم درون از چشم روشن آمدی 480شمارهٔ ۹۸۵: کاش من بیدل از سگان تو بودی 481شمارهٔ ۹۸۶: من آواره را گر دل به جای خویشتن ب ...482شمارهٔ ۹۸۷: شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری 483شمارهٔ ۹۸۸: اگر چه در لب جانبخش انگبین داری 484شمارهٔ ۹۸۹: ز شهر تن نکنی دل به ملک جان نرسی 485شمارهٔ ۹۹۰: ای غمت آرزوی جان کسی 486شمارهٔ ۹۹۱: ای سرشک من ز لعلت با می گلگون یکی 487شمارهٔ ۹۹۲: ای دو چشمت در ستیز و کین یکی 488شمارهٔ ۹۹۳: خیل بتان برون ز شمار است و شه یکی 489شمارهٔ ۹۹۴: بر سر آن کو سر من خاک بودی کاشکی 490شمارهٔ ۹۹۵: قسم به صفوت جام و صفای جوهر می 491شمارهٔ ۹۹۶: ای به بالا همانک می دانی 492شمارهٔ ۹۹۷: آسوده دلا حال دل زار چه دانی 493شمارهٔ ۹۹۸: با همه سنگدلان ساغر گلرنگ زنی 494شمارهٔ ۹۹۹: گاهی ز هجر چشم مرا خون فشانی کنی 495شمارهٔ ۱۰۰۰: تا کیم خاطر آسوده به غم رنجه کنی 496شمارهٔ ۱۰۰۱: هر دم به دیده دگری خانه می کنی 497شمارهٔ ۱۰۰۲: جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی 498شمارهٔ ۱۰۰۳: تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی 499شمارهٔ ۱۰۰۴: بازم ز دیده ای گل خندان چه می رو ...500شمارهٔ ۱۰۰۵: از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی 501شمارهٔ ۱۰۰۶: اگر وصف مه می کنم مه تویی 502شمارهٔ ۱۰۰۷: نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی 503شمارهٔ ۱۰۰۸: با چنین قامت و بالا که تویی 504شمارهٔ ۱۰۰۹: این چنین خوب و نازنین که تویی 505شمارهٔ ۱۰۱۰: بس که در جان فگار و چشم بیدارم ت ...506شمارهٔ ۱۰۱۱: ای صبا گر یاد مهجوران ناشادش دهی 507شمارهٔ ۱۰۱۲: اغیار را مدام می از جام زر دهی 508شمارهٔ ۱۰۱۳: ای عمر گرانمایه و ای جان گرامی 509شمارهٔ ۱۰۱۴: هر قطره می لعل که ریزد به زمینی 510شمارهٔ ۱۰۱۵: هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ