کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی به خاک درت چشم خون فشان مشتاق

    به لب تو جانی و من بنده به جان مشتاق

    تو می روی ز جهان و جهانیان فارغ

    ستاده بر سر راهت جهان جهان مشتاق

    بیا بیا که به تشریف مقدمت هستیم

    چو میزبان توانگر به میهمان مشتاق

    به نام دلکش تو کارزوی جان من است

    دلم چو گوش بود گوش چون زبان مشتاق

    بر این شکسته افتاده کی کنی سایه

    همای سدره نباشد به استخوان مشتاق

    منم به خانه خود غایب از سگان درت

    مسافری به ملاقات دوستان مشتاق

    به خوابگاه سگانت کشید جامی رخت

    چو آن غریب که آید به خان و مان مشتاق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha