کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیایم سوی تو هر چند سوزد شوق دیدارم

    که با اغیار همدم دیدنت طاقت نمی آرم

    تو را گر در حق یاران بود اندیشه قتلی

    به حق دوستی یارا که با آن نیز هم یارم

    ز شوق آن لب نوشین ز دیده تا سحر هر شب

    عقیق ناب می ریزم سرشک لعل می بارم

    ازان لب نیم جانی عاریت دارم بیا جانا

    بنه لب بر لبم کان عاریت را با تو بسپارم

    مکوش ای عقل در اصلاح کار من که من زین پس

    ز سودای پریرویی سر دیوانگی دارم

    همی بینم به بستان سرو و قد توست می گویم

    همی تابد ز گردون ماه و روی توست پندارم

    سوی خود خواندم از کوی تو دل را گفت رو جامی

    که من اینجا به دام عشق بدخویی گرفتارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha