به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
زهی قدت نهال گلشن چشم
مه رویت چراغ روشن چشم
خراب آباد دل مردم نشین نیست
فرود آی ای پری در مسکن چشم
ز خون دل چنان پر شد درونم
که می ریزد برون از روزن چشم
ز کویت هر خس و خاری که چینم
نشانم چون مژه پیرامن چشم
ز گریه تا به گردن غرق خونم
چو میرم خون من در گردن چشم
به یک غمزه کنی صد شیردل را
شکار آهوی شیرافکن چشم
چو گردد درفشان لعل تو جامی
ز لعل در کند پر دامن چشم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.