کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیستم چون یار ترکی گو ولی تا زنده ام

    چشم ترک و لعل ترکی گوی او را بنده ام

    ریزم از شیرین زبانی در سخن شکر ولی

    پیش آن لب از زبان خویشتن شرمنده ام

    نیست این شکل هلالی زخم ناخن بر تنم

    نقش نعل توسنش بر سینه خود کنده ام

    خلقی افکنده سپر از سهم تیر او و من

    تا نگردد مانع تیرش سپرافکنده ام

    آتش شوقم ز آب دیده افزون می شود

    وه که می آید چو ابر از گریه خود خنده ام

    گر دهد دستم که یابم دولت پابوس او

    باشد این معنی دلیل دولت پاینده ام

    یار اگر بگسست جامی کسوت فقرم حرام

    گر بود یک بخیه بی پیوند او بر ژنده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha