کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان داغ تو دارد جگر غرقه به خون هم

    تاراج غمت شد دل و دین صبر و سکون هم

    گفتی که به جان عاشق من بودی ازین پیش

    والله که همانم من و زان بیش کنون هم

    بس عشق که آن کم شد و بس حسن که آن کاست

    عشق من و حسن تو همان بلکه فزون هم

    گر زلف دلاویز تو این ست بسا کس

    در قید بلا افتد و زنجیر جنون هم

    انگیخت سپه اشک و برافراخت علم آه

    شد ملک غمت ملکت بیرون و درون هم

    عمری ست که خواهند وبال من بدروز

    آن ماه بلند اختر و این بخت نگون هم

    آن جادوی دلها نه چنان زد ره جامی

    کش چاره توان کرد به تعویذ و فسون هم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha