به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیات جامیشمارهٔ ۵۴۷: مرا شد جامه جان از غمت چاک

1440عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مرا شد جامه جان از غمت چاک

بیا ای آرزوی جان غمناک

نرفت از لوح دل نامت اگر چند

ز لوح آب و گل شد نقش من پاک

به یک رفتار بردی صد دل از راه

تعالی الله عجب چستی و چالاک

نهانی هر شبی آیم به کویت

گریبانی دریده دامنی چاک

گهی از درد ریزم خاک بر سر

گهی از شوق مالم روی بر خاک

ز حسرت با در و دیوار گویم

الا یا ربع سلمی این سلماک

ز جامی گر کشی سر چیست تدبیر

تو شاخ نازکی او خار و خاشاک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴۶: باده پاک است و قدح پاک و حریفان ه ...2شمارهٔ ۵۴۷: مرا شد جامه جان از غمت چاک 3شمارهٔ ۵۴۸: ز هجران بر لب آمد جان غمناک 4شمارهٔ ۵۴۹: برانم از عقب کوچ کرده خود بوک 5شمارهٔ ۵۵۰: فاح ریح الصبا و صاح الدیک 6شمارهٔ ۵۵۱: درین مقرنس زنگارگون مینا رنگ 7شمارهٔ ۵۵۲: ای که چون غنچه دلی دارم از اندوه ...8شمارهٔ ۵۵۳: زهی اشک من و لعل تو یکرنگ 9شمارهٔ ۵۵۴: من که مهر عارضت می ورزم از صبح از ...10شمارهٔ ۵۵۵: قتل من خواهد ز یکسو غم ز دیگر سو ...11شمارهٔ ۵۵۶: لعل جانبخش تو لا یبخل فیما یسال 12شمارهٔ ۵۵۷: دل به زمین بوس درت شد مثل 13شمارهٔ ۵۵۸: برون آی از نقاب غنچه ای گل 14شمارهٔ ۵۵۹: حق آفتاب و جهان همچو سایه است ای ...15شمارهٔ ۵۶۰: زد شیخ شهر طعنه بر اسرار اهل دل 16شمارهٔ ۵۶۱: مسلمانان چه سازم چاره با آن شوخ س ...17شمارهٔ ۵۶۲: آمدی سوی من و ز اشک خودم مانده خج ...18شمارهٔ ۵۶۳: شتربانا مبند امروز محمل 19شمارهٔ ۵۶۴: کل ما فی الکون وهم او خیال 20شمارهٔ ۵۶۵: هودج کیست بر این ناقه زرین خلخال 21شمارهٔ ۵۶۶: سروی ست قامت تو ز بستان اعتدال 22شمارهٔ ۵۶۷: ای به وصف لب شیرین سخنت ناطقه لال 23شمارهٔ ۵۶۸: چشم تو صاد است و سر زلف دال 24شمارهٔ ۵۶۹: می رسی خندان و می گویی به پایم چش ...25شمارهٔ ۵۷۰: ساقیا زین هنر و فضل ملولیم ملول 26شمارهٔ ۵۷۱: گرچه گشتم به تیغ هجر قتیل 27شمارهٔ ۵۷۲: دوستان چند کنم ناله ز بیماری دل 28شمارهٔ ۵۷۳: دیدم تو را و رفت ز دست اختیار دل 29شمارهٔ ۵۷۴: آن ماهرو که چشم من است و چراغ دل 30شمارهٔ ۵۷۵: چه گویم کز غمت چون می طپد دل 31شمارهٔ ۵۷۶: زد ز غنچه بار دیگر خیمه بر گلزار ...32شمارهٔ ۵۷۷: دوشم آورد از چمن باد صبا پیغام گل 33شمارهٔ ۵۷۸: می خرامد سوی بستان شاهد رعنای گل 34شمارهٔ ۵۷۹: سلام من الله فی کل حال 35شمارهٔ ۵۸۰: من بنده حقیر و تو سلطان محتشم 36شمارهٔ ۵۸۱: خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خ ...37شمارهٔ ۵۸۲: با غم و درد تو کنم دمبدم 38شمارهٔ ۵۸۳: ای ز روی تو ماه چارده کم 39شمارهٔ ۵۸۴: زهی رسیده تو را هر دم از خدای پیا ...40شمارهٔ ۵۸۵: ساری ست سر عشق در اعیان علی الدوا ...41شمارهٔ ۵۸۶: ز لعلش کام جستم داد دشنام 42شمارهٔ ۵۸۷: مایل به قامت تو بود طبع مستقیم 43شمارهٔ ۵۸۸: خبر مقدم عیسی نفسی داد نسیم 44شمارهٔ ۵۸۹: گر دهد بوی صحبت تو نسیم 45شمارهٔ ۵۹۰: ای دل ز دست برده به مشکین خط خودم 46شمارهٔ ۵۹۱: امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم 47شمارهٔ ۵۹۲: معاذالله ازان شبها که بود از حد ب ...48شمارهٔ ۵۹۳: تند می راندی و می سوخت سراپای وجو ...49شمارهٔ ۵۹۴: نادیده رخت عمری سودای تو ورزیدم 50شمارهٔ ۵۹۵: نیایم سوی تو هر چند سوزد شوق دیدا ...51شمارهٔ ۵۹۶: چون خاک شوم گر گذری سوی مزارم 52شمارهٔ ۵۹۷: چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گ ...53شمارهٔ ۵۹۸: نوید آمدنت می دهند هر روزم 54شمارهٔ ۵۹۹: نه صبر آنکه از خاک سر آن کوی برخی ...55شمارهٔ ۶۰۰: این چنین کز دیده و دل غرق آب و آت ...56شمارهٔ ۶۰۱: من غایبانه عاشق آن روی مهوشم 57شمارهٔ ۶۰۲: به ناخن سینه خود می خراشم 58شمارهٔ ۶۰۳: شدم دیوانه وان طفل پری پیکر نزد س ...59شمارهٔ ۶۰۴: سینه شکافم هر سحر کاید صبا زان من ...60شمارهٔ ۶۰۵: بنمای ساعد ز آستین آن دم که خواهی ...61شمارهٔ ۶۰۶: زار می نالم و کس نیست که گوید حال ...62شمارهٔ ۶۰۷: این چنین واله و شیدا که ز عشق تو ...63شمارهٔ ۶۰۸: ای که دیدی رخ آن دلبر پیمان شکنم 64شمارهٔ ۶۰۹: زهی به وعده وصل تو تازه جان و جها ...65شمارهٔ ۶۱۰: می رسد عید و کشته آنم 66شمارهٔ ۶۱۱: گل شد حریم کویت از اشک لاله گونم 67شمارهٔ ۶۱۲: ای بی تو چو غنچه خون درونم 68شمارهٔ ۶۱۳: ندارم وقت گل طاقت که بی تو روی گل ...69شمارهٔ ۶۱۴: تو شاه مسند حسنی و من گدای کمینم 70شمارهٔ ۶۱۵: خوش آنکه تو شب خواب کنی من بنشینم 71شمارهٔ ۶۱۶: چو نتوانم که با آن مه نشینم 72شمارهٔ ۶۱۷: نفس از درون و دیو ز بیرون زند رهم 73شمارهٔ ۶۱۸: بیا که وصل تو را از خدای می خواهم 74شمارهٔ ۶۱۹: من بیدل گهی ز آمد شد کویت نیاسایم 75شمارهٔ ۶۲۰: هستم ز جان غلامت اما گریز پایم 76شمارهٔ ۶۲۱: من آن نیم که زبان را به هرزه آلای ...77شمارهٔ ۶۲۲: شب تا به سحر گرد سر کوی تو پویم 78شمارهٔ ۶۲۳: عشق به کشور وفا داد نوید شاهیم 79شمارهٔ ۶۲۴: بر سر کوی مغان بس بود این مرتبه ا ...80شمارهٔ ۶۲۵: نیستم چون یار ترکی گو ولی تا زنده ...81شمارهٔ ۶۲۶: مانده ام از یار دور و زنده ام 82شمارهٔ ۶۲۷: چشم منی و خانه تو چشم خانه ام 83شمارهٔ ۶۲۸: منزل نکرده دل هنوز اندر حریم سینه ...84شمارهٔ ۶۲۹: ما به رنجوری و مهجوری و دوری ساخت ...85شمارهٔ ۶۳۰: ما به یادت نشسته خاموشیم 86شمارهٔ ۶۳۱: به مسجدی که خم ابروی تو را نگریم 87شمارهٔ ۶۳۲: ز آرزوی تو سرگشته در بیابانیم 88شمارهٔ ۶۳۳: هر چند تو شاه و ما گداییم 89شمارهٔ ۶۳۴: عمری ست دل به مهر و وفای تو بسته ...90شمارهٔ ۶۳۵: در هر گذر که بی گه و گاهی نشسته ا ...91شمارهٔ ۶۳۶: تنگ دل مانده به فکر دهن تنگ توام 92شمارهٔ ۶۳۷: چند روزی می برد بخت بد از کوی توا ...93شمارهٔ ۶۳۸: به ناز برمشکن چون نیازمند توییم 94شمارهٔ ۶۳۹: چنین کافتاده دور از جان خویشم 95شمارهٔ ۶۴۰: اگر چه پاره شد از غم هزار باره دل ...96شمارهٔ ۶۴۱: هر دم ار تیرت فتادی بر دلم 97شمارهٔ ۶۴۲: ای دلم از تو غرق خون دیده اشکبار ...98شمارهٔ ۶۴۳: خواهد تنم ز آتش دل سوخت خانه هم 99شمارهٔ ۶۴۴: شکر خدا که شیخ نیم، شیخ زاده هم 100شمارهٔ ۶۴۵: جان داغ تو دارد جگر غرقه به خون ه ...101شمارهٔ ۶۴۶: زهی رخسار و خطت آیت لطف و ستم با ...102شمارهٔ ۶۴۷: زهی قدت نهال گلشن چشم 103شمارهٔ ۶۴۸: عاشقم بیچاره ام درمانده ام 104شمارهٔ ۶۴۹: ز فرقت تو چه گویم چه ناتوان شده ا ...105شمارهٔ ۶۵۰: هر جا که کنم خانه هم خانه تو را ی ...106شمارهٔ ۶۵۱: بادی که گذارش به سر کوی تو یابم 107شمارهٔ ۶۵۲: نه نامه ای که در آنجا نشان نام تو ...108شمارهٔ ۶۵۳: خواهم که دمی در قدم آن پسر افتم 109شمارهٔ ۶۵۴: به کعبه رفتم و زانجا هوای کوی تو ...110شمارهٔ ۶۵۵: خیالی بود یارب دوش یا در خواب می ...111شمارهٔ ۶۵۶: خاک آن در که چو کحل بصرش می دارم 112شمارهٔ ۶۵۷: بسی سوزند ازان شمع دل افروزی که م ...113شمارهٔ ۶۵۸: گر چه بر دل ز غم عشق تو باری دارم 114شمارهٔ ۶۵۹: خوشم که رو به ملاقات یار خود دارم 115شمارهٔ ۶۶۰: هر شبی کز ماه مهرافروز خود یاد آو ...116شمارهٔ ۶۶۱: هر شب دم گرم از دل غمناک برآرم 117شمارهٔ ۶۶۲: چو می دور ازان لعل میگون خورم 118شمارهٔ ۶۶۳: دهی شراب که بر نغمه رباب خورم 119شمارهٔ ۶۶۴: وقت آن شد که ره دیر مغان برگیرم 120شمارهٔ ۶۶۵: من دلخسته هر دم بهر آن نازک بدن م ...121شمارهٔ ۶۶۶: گهر کز وصف آن لبهای شکرخند می ریز ...122شمارهٔ ۶۶۷: من ای ساقی نه آنم کز می گلرنگ بگر ...123شمارهٔ ۶۶۸: نام آن ماه ندانم ز که نامش پرسم 124شمارهٔ ۶۶۹: بس که درد سر ز فریاد و فغان خود ک ...125شمارهٔ ۶۷۰: شبها که داغ فرقت آن ماه می کشم 126شمارهٔ ۶۷۱: ماه نه آن قومیم کز بار کسی گردن ک ...127شمارهٔ ۶۷۲: خیز تا رخت به سر منزل انصاف کشیم 128شمارهٔ ۶۷۳: نیاساید کس از افغان من جایی که من ...129شمارهٔ ۶۷۴: چو نتوانم که بر خوان وصالت میهمان ...130شمارهٔ ۶۷۵: در دور لبت بی می و پیمانه نباشم 131شمارهٔ ۶۷۶: چو نتوانم که بر خاک کف پایش جبین ...132شمارهٔ ۶۷۷: ز زلف تو رگی با جان و دل پیوسته م ...133شمارهٔ ۶۷۸: من بی صبر و دل کان شکل زیباهر زما ...134شمارهٔ ۶۷۹: چه حسن است این که گر هر دم رخت را ...135شمارهٔ ۶۸۰: بود آیا که من آن شکل همایون بینم 136شمارهٔ ۶۸۱: به راه توسنش صد نازنین را خاک می ...137شمارهٔ ۶۸۲: چون مرا دولت آن نیست که دیدار تو ...138شمارهٔ ۶۸۳: ز عشقت سینه بی غم نبینم 139شمارهٔ ۶۸۴: بس که شبها دور ازان گل خاک بر سر ...140شمارهٔ ۶۸۵: روی تو غایب از نظر گل را تماشا چو ...141شمارهٔ ۶۸۶: جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم 142شمارهٔ ۶۸۷: غم رخم زرد می کند چه کنم 143شمارهٔ ۶۸۸: کی بود یارب که رو در یثرب و بطحا ...144شمارهٔ ۶۸۹: هر زمان گویم که مهر او ز دل بیرون ...145شمارهٔ ۶۹۰: من که با یاد رخت آن آستان مسکن کن ...146شمارهٔ ۶۹۱: هر زمانت پیش چشم خود تخیل می کنم 147شمارهٔ ۶۹۲: آرزوی دل خونین جگرانت خوانم 148شمارهٔ ۶۹۳: از عشق تبرا چه کنم چون نتوانم 149شمارهٔ ۶۹۴: تا با تو من دلشده یکجا ننشینم 150شمارهٔ ۶۹۵: سوی صحرا نی پی عیش و تماشا می روم 151شمارهٔ ۶۹۶: گر همی باشم به کنج خانه شیدا می ش ...152شمارهٔ ۶۹۷: از هر که نامت ای بت غماز بشنوم 153شمارهٔ ۶۹۸: اگر به کوی تو یک شب سری به خشت نه ...154شمارهٔ ۶۹۹: هر شب به پاسبان تو جان در میان نه ...155شمارهٔ ۷۰۰: من کیم تا رو به آن رخساره زیبا نه ...156شمارهٔ ۷۰۱: کی بود کی که ازین سوز درون باز ره ...157شمارهٔ ۷۰۲: هر دم ز تو بر سینه صد داغ جفا خوا ...158شمارهٔ ۷۰۳: چو نبود روی جانان دیده روشن نمی خ ...159شمارهٔ ۷۰۴: هر صبح خروشی ز دل تنگ برآریم 160شمارهٔ ۷۰۵: از چشم خوابناک تو بی خواب مانده ا ...161شمارهٔ ۷۰۶: دمی نگذرد کز غمت خون نگریم 162شمارهٔ ۷۰۷: به عارض تو ز ماه تمام چون گویم 163شمارهٔ ۷۰۸: بیا ای اشک تا بر روزگار خویشتن گر ...164شمارهٔ ۷۰۹: زلف تو عمر ماست می گویم 165شمارهٔ ۷۱۰: جز آنکه مهر تو را جا به جان خود ک ...166شمارهٔ ۷۱۱: به دیده ای که ز راه تو خار و خس چ ...167شمارهٔ ۷۱۲: کجا باشد چو تو شوخی کماندار و کمن ...168شمارهٔ ۷۱۳: همچو نقطه خال آن شیرین دهن 169شمارهٔ ۷۱۴: آن کان حسن بود و نبود از جهان نشا ...170شمارهٔ ۷۱۵: بیا ای ساقی مهوش بده جام می رخشان 171شمارهٔ ۷۱۶: تو در پرده نهان ای کعبه جان 172شمارهٔ ۷۱۷: بناز ای چشم شوخت فتنه خوبان ترکست ...173شمارهٔ ۷۱۸: هر کس که بیند آن لعل خندان 174شمارهٔ ۷۱۹: چند ز آشوب می فتنه برانگیختن 175شمارهٔ ۷۲۰: چند از دگران وصف جمال تو شنیدن 176شمارهٔ ۷۲۱: ای شه تنگ قبایان مه زرین کمران 177شمارهٔ ۷۲۲: بگشاد نقاب از رخ گل باد بهاران 178شمارهٔ ۷۲۳: شد وزان سوی رزان باد خزان باز وزا ...179شمارهٔ ۷۲۴: بودم آن روز درین میکده از دردکشان 180شمارهٔ ۷۲۵: ای خاک نعل توسن تو تاج سرکشان 181شمارهٔ ۷۲۶: نه زهد آید مرا مانع ز بزم عشرت ان ...182شمارهٔ ۷۲۷: فزاید ز خط حسن نازک عذاران 183شمارهٔ ۷۲۸: ای همه سیمبران سنگ تو بر سینه زنا ...184شمارهٔ ۷۲۹: حکایت کرد باد از گل، گل از پیراهن ...185شمارهٔ ۷۳۰: زهی ابرویت قبله پاک دینان 186شمارهٔ ۷۳۱: موسم عید و بهار خرم و شاه جهان 187شمارهٔ ۷۳۲: کنا شئون ذاتک فی وحدة البطون 188شمارهٔ ۷۳۳: ای به رخت هر نفس مهر دل ما فزون 189شمارهٔ ۷۳۴: دل چشمه چشمه شد ز خدنگ تو و کنون 190شمارهٔ ۷۳۵: ز درد تا شده چشمت چو اشک ما گلگون 191شمارهٔ ۷۳۶: تبارک الله ازین شکل و شیوه موزون 192شمارهٔ ۷۳۷: ای با لب تو طوطی شیرین زبان زبون 193شمارهٔ ۷۳۸: صوفی چه فغان است که من این الی ای ...194شمارهٔ ۷۳۹: ای ز خورشید رخت تا ماه بعد المشرق ...195شمارهٔ ۷۴۰: بیا ای اهل دل را قرة العین 196شمارهٔ ۷۴۱: ای ز لعلت کامجو روح الامین 197شمارهٔ ۷۴۲: ترک شهر آشوب من زینسان که شد صحرا ...198شمارهٔ ۷۴۳: مشو سنگین دلا مشغول چوگان باختن چ ...199شمارهٔ ۷۴۴: کشیده بود مه از حسن سر به چرخ بری ...200شمارهٔ ۷۴۵: پس از مردن به خاک من گذر کن غمگذا ...201شمارهٔ ۷۴۶: ای ز عشقت صد بلا بر جان غم پرورد ...202شمارهٔ ۷۴۷: روزی که می سرشت فلک آب و خاک من 203شمارهٔ ۷۴۸: نوبهاران که دمد شاخ گلی از گل من 204شمارهٔ ۷۴۹: زان خط کرام الکاتبین تا خواند حسب ...205شمارهٔ ۷۵۰: با یار کوچ کرده که گوید پیام من 206شمارهٔ ۷۵۱: ای ز تو کوه کوه غم بر دل مبتلای م ...207شمارهٔ ۷۵۲: ای خاک پای توسنت افزوده آب روی من 208شمارهٔ ۷۵۳: نگار شوخ چشم تیز خشم تندخوی من 209شمارهٔ ۷۵۴: کس وصالت چنین نخواست که من 210شمارهٔ ۷۵۵: ای غمت شادکامی دل من 211شمارهٔ ۷۵۶: چه کمر بسته ای به کین با من 212شمارهٔ ۷۵۷: صوفی متاع صومعه رهن شراب کن 213شمارهٔ ۷۵۸: عاشقان را قوت جان از لعل شکرخند ک ...214شمارهٔ ۷۵۹: پیاده سوی چمن سرو من گذار مکن 215شمارهٔ ۷۶۰: ای دیده بشنو گفت من نظاره آن رو م ...216شمارهٔ ۷۶۱: با اسیران ای رقیب آغاز بدخویی مکن 217شمارهٔ ۷۶۲: بنمای رخ که مطلع صبح صفاست این 218شمارهٔ ۷۶۳: بیمار غمت را نفس بازپس است این 219شمارهٔ ۷۶۴: مهی از راه برآمد نه که افزون ز مه ...220شمارهٔ ۷۶۵: هر سو مرو جولان کنان چابک سوارا ب ...221شمارهٔ ۷۶۶: مردم شکارا کین مجو با دوستداران ب ...222شمارهٔ ۷۶۷: این منم یارب ز درد عاشقی زار این ...223شمارهٔ ۷۶۸: الله الله کیست مست باده ناز این چ ...224شمارهٔ ۷۶۹: بیا جانا دل پر درد من بین 225شمارهٔ ۷۷۰: قبای ناز درپوش و نیاز پادشاهان بی ...226شمارهٔ ۷۷۱: طره شبرنگ و جعد مشکسای خویش بین 227شمارهٔ ۷۷۲: جلوه آن شوخ و جولان سمند او ببین 228شمارهٔ ۷۷۳: ای به رخسار چو مه چشم و چراغ دگرا ...229شمارهٔ ۷۷۴: من و فکر تو چه بینم به جمال دگران 230شمارهٔ ۷۷۵: دل به جان درمانده وان جان جهان با ...231شمارهٔ ۷۷۶: هر بامداد کان مه راند سواره بیرون 232شمارهٔ ۷۷۷: مرو زین چشم تر ای اشک خونین دمبدم ...233شمارهٔ ۷۷۸: باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برو ...234شمارهٔ ۷۷۹: بازم اندیشه یاری ست که گفتن نتوان 235شمارهٔ ۷۸۰: یافتن پیش تو راهی نتوان 236شمارهٔ ۷۸۱: ای فلک تا کی دل و جان خرابی سوختن 237شمارهٔ ۷۸۲: گر چه تنگ آمد دل از فکر محال انگی ...238شمارهٔ ۷۸۳: ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن 239شمارهٔ ۷۸۴: مرا تا کی ز کشتن بیم کردن 240شمارهٔ ۷۸۵: برون ران ای سوار شوخ و قلب صد سپه ...241شمارهٔ ۷۸۶: بیا وز لب لعل جامم بگردان 242شمارهٔ ۷۸۷: شدم بهر تو خاک راه خوبان 243شمارهٔ ۷۸۸: هر چند بینی عالمی صید کمند خویشتن 244شمارهٔ ۷۸۹: آمدم در دل اساس عشق محکم هم چنان 245شمارهٔ ۷۹۰: چو نای بر دل من تنگ شد فضای جهان 246شمارهٔ ۷۹۱: پرده ز رخ برفکن جامه جان چاک کن 247شمارهٔ ۷۹۲: مگر وزید نسیمی ز سرو سیمبر من 248شمارهٔ ۷۹۳: تو جان پاکی سر به سر نی آب و خاک ...249شمارهٔ ۷۹۴: با این جمال همدم مستان عشق شو 250شمارهٔ ۷۹۵: تا خم چرخ کهن باشد و جام مه نو 251شمارهٔ ۷۹۶: ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر م ...252شمارهٔ ۷۹۷: یشهد الله اینما یبدو 253شمارهٔ ۷۹۸: شبی چون مه نمودی روی نیکو 254شمارهٔ ۷۹۹: ز هر سو بدانند و رویت نکو 255شمارهٔ ۸۰۰: دلا کام از لبش با چشم تر جو 256شمارهٔ ۸۰۱: گر سرم خاک گشت بر در تو 257شمارهٔ ۸۰۲: چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم هم ...258شمارهٔ ۸۰۳: زینسان که خو گرفت دلم با وصال تو 259شمارهٔ ۸۰۴: شاه خوبانی و ترکان خطا هندوی تو 260شمارهٔ ۸۰۵: روی برتابی ز من هرگه که بینم سوی ...261شمارهٔ ۸۰۶: چون به مسجد بینمت ای قبله من روی ...262شمارهٔ ۸۰۷: من کیستم که چشم گشایم به روی تو 263شمارهٔ ۸۰۸: گر به خطا کنم نگه یک سر مو به روی ...264شمارهٔ ۸۰۹: داری به جان من کمین ای من کمین هن ...265شمارهٔ ۸۱۰: ای دل و دیده هر دو خانه تو 266شمارهٔ ۸۱۱: تو آن مهی که برد خجلت آفتاب از تو 267شمارهٔ ۸۱۲: زهی چشم جهان بین روشن از تو 268شمارهٔ ۸۱۳: من برنخواهم داشت دل از مهر یاری ه ...269شمارهٔ ۸۱۴: ای دل من صید دام زلف تو 270شمارهٔ ۸۱۵: گر به پای سرو بخرامد قد رعنای او 271شمارهٔ ۸۱۶: آن ترک نیم مست که جان شد خراب او 272شمارهٔ ۸۱۷: غمزه ات کز سعی چشم است این همه بی ...273شمارهٔ ۸۱۸: یارب از جانم ببر مهر مه رخسار او 274شمارهٔ ۸۱۹: حبذا پیر مغان کز فیض جام پاک او 275شمارهٔ ۸۲۰: مرغ جان کردی هوای دانه های خال او 276شمارهٔ ۸۲۱: آن سرو که شادند جهانی به غم او 277شمارهٔ ۸۲۲: نامه سربسته آمد غنچه و مضمون او 278شمارهٔ ۸۲۳: بریز ای هجر خونم چند سوزی جان من ...279شمارهٔ ۸۲۴: می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو 280شمارهٔ ۸۲۵: چرخ اخضر کز دو چشم خاست موج خون د ...281شمارهٔ ۸۲۶: ای ز ابروانت متصل عشاق را محراب د ...282شمارهٔ ۸۲۷: دو نرگس تو که مستند و ناتوان هر د ...283شمارهٔ ۸۲۸: ای اشک سرخ دمبدم از چشم تر مرو 284شمارهٔ ۸۲۹: ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو 285شمارهٔ ۸۳۰: خوی که تو را ز تاب می ریخته از جب ...286شمارهٔ ۸۳۱: ای جاودان به صورت اعیان برآمده 287شمارهٔ ۸۳۲: گشاد از چهره مشکین برقع آن مه 288شمارهٔ ۸۳۳: به لطف قد ره دلها زد آن مه 289شمارهٔ ۸۳۴: ای ز همه صورت خوب تو به 290شمارهٔ ۸۳۵: سیب زنخدان تو را به ز به 291شمارهٔ ۸۳۶: میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به 292شمارهٔ ۸۳۷: ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه 293شمارهٔ ۸۳۸: آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا ب ...294شمارهٔ ۸۳۹: اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه 295شمارهٔ ۸۴۰: آن دو رخ را که نبینیم مگر ماه به ...296شمارهٔ ۸۴۱: همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه 297شمارهٔ ۸۴۲: حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه 298شمارهٔ ۸۴۳: رمید آن آهوی مشکین ز من آه 299شمارهٔ ۸۴۴: دلم شبها کشد زان دام زلف آه 300شمارهٔ ۸۴۵: ای بر سریر حسن جم آیین و کی شکوه 301شمارهٔ ۸۴۶: منع سماع نغمه نی می کند فقیه 302شمارهٔ ۸۴۷: حدیث جم و جام لاغ است و لابه 303شمارهٔ ۸۴۸: آن که بالای تو را افراخته 304شمارهٔ ۸۴۹: ای خطت نقشی ز نو انگیخته 305شمارهٔ ۸۵۰: رسید از ره آن شاه خوبان پیاده 306شمارهٔ ۸۵۱: منم ز مهر تو شبها به فکر ماه فتاد ...307شمارهٔ ۸۵۲: زهی رویت ز هر رویی نموده 308شمارهٔ ۸۵۳: آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزید ...309شمارهٔ ۸۵۴: مرا دلی ست به صد گونه درد پرورده 310شمارهٔ ۸۵۵: میفکن به روز دگر قتل بنده 311شمارهٔ ۸۵۶: ای گشته دلم هزار باره 312شمارهٔ ۸۵۷: آن شوخ رسید اینک و خلقی به نظاره 313شمارهٔ ۸۵۸: گوید نگار من چو ز هجران کنم گله 314شمارهٔ ۸۵۹: ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیال ...315شمارهٔ ۸۶۰: گر بنالم ز دل خاره برآید ناله 316شمارهٔ ۸۶۱: خوشا می از کف آن ماه چارده ساله 317شمارهٔ ۸۶۲: سلام الله ما ناحت حمامه 318شمارهٔ ۸۶۳: قبول خاص طلب چند بهر خاطر عامه 319شمارهٔ ۸۶۴: تعالی الله زهی شاه یگانه 320شمارهٔ ۸۶۵: مغنی به آواز چنگ و چغانه 321شمارهٔ ۸۶۶: منم امروز و اشک دانه دانه 322شمارهٔ ۸۶۷: شدم ز مدرسه و خانقاه بیگانه 323شمارهٔ ۸۶۸: گهی بوسم به مستی پای خم گه دست پی ...324شمارهٔ ۸۶۹: آیینه باش و عکس رخش بین در آینه 325شمارهٔ ۸۷۰: باری دگرم کش به جفا داغ به سینه 326شمارهٔ ۸۷۱: رسید یار طریق جفا رها کرده 327شمارهٔ ۸۷۲: رسید ترک من از تاب می عرق کرده 328شمارهٔ ۸۷۳: منم چو صبح ز شوق تو جامه شق کرده 329شمارهٔ ۸۷۴: رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده 330شمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده 331شمارهٔ ۸۷۶: یا رب این منشور اقبال از کجا واصل ...332شمارهٔ ۸۷۷: تا بسته ای به طره عنبرفشان گره 333شمارهٔ ۸۷۸: ای سر زلف تو گره بر گره 334شمارهٔ ۸۷۹: ای طره تو خم خم و گیسو گره گره 335شمارهٔ ۸۸۰: باز آی و مرهمی به دل ریش خسته نه 336شمارهٔ ۸۸۱: بر برگ گل رقم ز خط عنبرین منه 337شمارهٔ ۸۸۲: هر کس که نیست زنده به عشق تو مرده ...338شمارهٔ ۸۸۳: ساقیا صاف می عیش به خودکامان ده 339شمارهٔ ۸۸۴: ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته 340شمارهٔ ۸۸۵: دل کان میان نازک با خود خیال بسته 341شمارهٔ ۸۸۶: ای به قصد ملک دل حسنت سپاه آراسته 342شمارهٔ ۸۸۷: کی بود جانم ز بند غم رهایی یافته 343شمارهٔ ۸۸۸: ای بی تو ز دیده خواب رفته 344شمارهٔ ۸۸۹: کیست می آید قبا پوشیده دامن بر زد ...345شمارهٔ ۸۹۰: برفت آن ماه و ما را در دل از وی ص ...346شمارهٔ ۸۹۱: نشاید ای مه خورشید رخ تو را روزه 347شمارهٔ ۸۹۲: خوش آن دو یار که دل صاف کرده چون ...348شمارهٔ ۸۹۳: چشم نگشایی ز ناز آخر چه ناز است ا ...349شمارهٔ ۸۹۴: گشاد گنج جواهر به بوستان ژاله 350شمارهٔ ۸۹۵: اشکی که تو را بر گل رخسار دویده 351شمارهٔ ۸۹۶: بی منت کس راست نشد زان قد و بالا 352شمارهٔ ۸۹۷: عشق جانان نهاد خوان بلا 353شمارهٔ ۸۹۸: ای تو را رخ فتنه و بالا بلا 354شمارهٔ ۸۹۹: زان تازه خط سبز که بر لب فزوده ای 355شمارهٔ ۹۰۰: بازم طفیل خیل سگان نام برده ای 356شمارهٔ ۹۰۱: حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ...357شمارهٔ ۹۰۲: ای سرو راستین که کله کج نهاده ای 358شمارهٔ ۹۰۳: ای کزان آرام جانها مانده تنها زند ...359شمارهٔ ۹۰۴: ای که مرا به صد جفا سینه فگار کرد ...360شمارهٔ ۹۰۵: جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای 361شمارهٔ ۹۰۶: رخ برافروخته ای ماه منور شده ای 362شمارهٔ ۹۰۷: الله الله چه نازنین شده ای 363شمارهٔ ۹۰۸: شبها من و خیال تو و کنج خانه ای 364شمارهٔ ۹۰۹: ای تو را چون من به هر ویرانه ای د ...365شمارهٔ ۹۱۰: گفتمش با لعل جان بخش از مسیحا کم ...366شمارهٔ ۹۱۱: لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی 367شمارهٔ ۹۱۲: ز شیخ چله نشین دور باش و چله وی 368شمارهٔ ۹۱۳: چند گردم بهر لیلی گرد حی 369شمارهٔ ۹۱۴: نشان نبود ز عهد الست و قول بلی 370شمارهٔ ۹۱۵: ای صورت زیبای تو مجموعه معنی 371شمارهٔ ۹۱۶: نسیم صبحدم ای روح بخش روح فزای 372شمارهٔ ۹۱۷: وای من وای من ز عشق تو وای 373شمارهٔ ۹۱۸: ساختم چشم راست بهر تو جای 374شمارهٔ ۹۱۹: بگشای ساقیا به لب شط سر سبوی 375شمارهٔ ۹۲۰: نشان جام جم و آب خضر می طلبی 376شمارهٔ ۹۲۱: زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی 377شمارهٔ ۹۲۲: ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی 378شمارهٔ ۹۲۳: به شهر نیکوان مسکین غریبی 379شمارهٔ ۹۲۴: عاشق و رندم و خراباتی 380شمارهٔ ۹۲۵: همچو مه طالع شدی در دیده منزل ساخ ...381شمارهٔ ۹۲۶: دل ز مهر دیگران برداشتی 382شمارهٔ ۹۲۷: ساقی بیا که به ز خودی عشق و بی خو ...383شمارهٔ ۹۲۸: مرید توام زان که جان را مرادی 384شمارهٔ ۹۲۹: هوای نیکوان عیش است و شادی 385شمارهٔ ۹۳۰: به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی 386شمارهٔ ۹۳۱: در لباس نیلگون تا جلوه کردی ای پر ...387شمارهٔ ۹۳۲: ای که از شاخ گل لطیف تری 388شمارهٔ ۹۳۳: به روی من از لطف بگشا دری 389شمارهٔ ۹۳۴: ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری 390شمارهٔ ۹۳۵: مرا بر دل است از تو چون کوه باری 391شمارهٔ ۹۳۶: کیم من بیدلی بی اعتباری 392شمارهٔ ۹۳۷: مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافر ...393شمارهٔ ۹۳۸: زهی از خط سبزت تازه رسم فتنه انگی ...394شمارهٔ ۹۳۹: الله الله چه شوخ دیده کسی 395شمارهٔ ۹۴۰: ای که جز قتل محبان هنری نشناسی 396شمارهٔ ۹۴۱: لی حبیب عربی مدنی قرشی 397شمارهٔ ۹۴۲: با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خو ...398شمارهٔ ۹۴۳: گهی در دل گهی در دیده باشی 399شمارهٔ ۹۴۴: باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی 400شمارهٔ ۹۴۵: خسته زخم عشقم ای ساقی 401شمارهٔ ۹۴۶: صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی 402شمارهٔ ۹۴۷: ای ز خورشید جمالت ماه را شرمندگی 403شمارهٔ ۹۴۸: ای فسون چشم مستت مایه دیوانگی 404شمارهٔ ۹۴۹: نه خرد راست قصوری و نه دین را خلل ...405شمارهٔ ۹۵۰: نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی 406شمارهٔ ۹۵۱: می زد صفیر شوق خزان دیده بلبلی 407شمارهٔ ۹۵۲: زهی دور زلفت به هر چین دلی 408شمارهٔ ۹۵۳: به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی 409شمارهٔ ۹۵۴: سر تا به قدم غرقه دریای زلالی 410شمارهٔ ۹۵۵: ای مظهر حسن لایزالی 411شمارهٔ ۹۵۶: ز مشک تر خطی داری و خالی 412شمارهٔ ۹۵۷: ای باغ حسن را جمال تو خرمی 413شمارهٔ ۹۵۸: دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی 414شمارهٔ ۹۵۹: ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی 415شمارهٔ ۹۶۰: سینه روزن روزن است از ناوک صیدافک ...416شمارهٔ ۹۶۱: آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی 417شمارهٔ ۹۶۲: ای مرا از عشق تو در کار خود حیران ...418شمارهٔ ۹۶۳: خوش آنکه وارهاند ما را ز ما زمانی 419شمارهٔ ۹۶۴: وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی 420شمارهٔ ۹۶۵: تو شمع مجلس انسی و شاه عالم جانی 421شمارهٔ ۹۶۶: هر چند ز چشم ما نهانی 422شمارهٔ ۹۶۷: ای فتنه چشم تو جهانی 423شمارهٔ ۹۶۸: به کوی می فروشان خرده بینی 424شمارهٔ ۹۶۹: نی کیست همدمی شده از خویشتن تهی 425شمارهٔ ۹۷۰: به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگ ...426شمارهٔ ۹۷۱: ز چشمت چشم آن دارم که گاهی 427شمارهٔ ۹۷۲: هر نازنین که بینم جولان کنان به ر ...428شمارهٔ ۹۷۳: ای که در پرده به بازار جهان می آی ...429شمارهٔ ۹۷۴: هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی 430شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعن ...431شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی 432شمارهٔ ۹۷۷: ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی 433شمارهٔ ۹۷۸: شنیده ام که ز من یاد کرده ای جایی 434شمارهٔ ۹۷۹: گر بدانی که چها می کشم از درد جدا ...435شمارهٔ ۹۸۰: از سبزه بر گل خط می فزایی 436شمارهٔ ۹۸۱: سینه ام را چاک کن وآنجا درآی 437شمارهٔ ۹۸۲: هر سر مو بر دل من گر زبانی داشتی 438شمارهٔ ۹۸۳: گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی 439شمارهٔ ۹۸۴: در دل چاکم درون از چشم روشن آمدی 440شمارهٔ ۹۸۵: کاش من بیدل از سگان تو بودی 441شمارهٔ ۹۸۶: من آواره را گر دل به جای خویشتن ب ...442شمارهٔ ۹۸۷: شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری 443شمارهٔ ۹۸۸: اگر چه در لب جانبخش انگبین داری 444شمارهٔ ۹۸۹: ز شهر تن نکنی دل به ملک جان نرسی 445شمارهٔ ۹۹۰: ای غمت آرزوی جان کسی 446شمارهٔ ۹۹۱: ای سرشک من ز لعلت با می گلگون یکی 447شمارهٔ ۹۹۲: ای دو چشمت در ستیز و کین یکی 448شمارهٔ ۹۹۳: خیل بتان برون ز شمار است و شه یکی 449شمارهٔ ۹۹۴: بر سر آن کو سر من خاک بودی کاشکی 450شمارهٔ ۹۹۵: قسم به صفوت جام و صفای جوهر می 451شمارهٔ ۹۹۶: ای به بالا همانک می دانی 452شمارهٔ ۹۹۷: آسوده دلا حال دل زار چه دانی 453شمارهٔ ۹۹۸: با همه سنگدلان ساغر گلرنگ زنی 454شمارهٔ ۹۹۹: گاهی ز هجر چشم مرا خون فشانی کنی 455شمارهٔ ۱۰۰۰: تا کیم خاطر آسوده به غم رنجه کنی 456شمارهٔ ۱۰۰۱: هر دم به دیده دگری خانه می کنی 457شمارهٔ ۱۰۰۲: جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی 458شمارهٔ ۱۰۰۳: تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی 459شمارهٔ ۱۰۰۴: بازم ز دیده ای گل خندان چه می رو ...460شمارهٔ ۱۰۰۵: از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی 461شمارهٔ ۱۰۰۶: اگر وصف مه می کنم مه تویی 462شمارهٔ ۱۰۰۷: نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی 463شمارهٔ ۱۰۰۸: با چنین قامت و بالا که تویی 464شمارهٔ ۱۰۰۹: این چنین خوب و نازنین که تویی 465شمارهٔ ۱۰۱۰: بس که در جان فگار و چشم بیدارم ت ...466شمارهٔ ۱۰۱۱: ای صبا گر یاد مهجوران ناشادش دهی 467شمارهٔ ۱۰۱۲: اغیار را مدام می از جام زر دهی 468شمارهٔ ۱۰۱۳: ای عمر گرانمایه و ای جان گرامی 469شمارهٔ ۱۰۱۴: هر قطره می لعل که ریزد به زمینی 470شمارهٔ ۱۰۱۵: هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ