کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می خرامد سوی بستان شاهد رعنای گل

    می رود آب روان تا سر نهد در پای گل

    تافت ابر از سیم رشته سوزن از زر ساخت مهر

    تا صبا دوزد قبای لطف بر بالای گل

    جلوه گل را بود چیزی ورای رنگ و بوی

    نیست بی چیزی که بلبل شد چنین شیدای گل

    وقت گل کامی بگیر از دلبر نارسته خط

    پیش ازان روزی که بینی خارها بر جای گل

    بزم مستان را بیارای از گل ای ساقی که شد

    بزم باغ آراسته از روی بزم آرای گل

    لب لب جوی آ و گل را بین به صدر و عشوه جوی

    ای که چون آب روانی لب به لب جویای گل

    وصف گل تا چند جامی هر که را زان لاله رخ

    چون تو باشد داغ بر دل کی کند پروای گل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha