کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روز ما را ساخت چون شب تیره آن ماه از فراق

    چند سوزیم از فراق آه از فراق آه از فراق

    آگهند از ماه تا ماهی که هر شب می رود

    آب چشمم تا به ماهی آه تا ماه از فراق

    وصل جانان شایدم روزی شود پیش از اجل

    یک دو روز ای جان غمدیده امان خواه از فراق

    محنت دوری مپرس از ساکنان کوی دوست

    نازپرورد وصال آخر چه آگاه از فراق

    تا به کی سرگشته گردم در فراق ای برق وصل

    نور ده یک لحظه تا بیرون برم راه از فراق

    روز وصل یار ما را غیرت اغیار گشت

    چون وصال این وحشت آرد لوحش الله از فراق

    در صبوری گر چه جامی بود پا بر جا چو کوه

    گردش گردون به بادش داد چون کاه از فراق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha