به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیات جامیشمارهٔ ۵۴۱: سر دهانت ناگشته مدرک

1420عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سر دهانت ناگشته مدرک

اهل یقین را افکنده در شک

از روی و زلفت دارم همیشه

صبحی همایون شامی مبارک

صد تیغ رانی حاشا که گردد

حرف وفایت از لوح دل حک

بر آب چشمم می خندی آری

المزن یبکی والورد یضحک

طفلی و نادان لیکن نرسته

از دام عشقت پیران زیرک

دی با سگانت گفتم کزین در

بار اقامت می بندم اینک

دل شد مجاور آنجا که جامی

هذا فراق بینی و بینک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴۰: دلم شد جزو جزو از تیغ بی داد تو و ...2شمارهٔ ۵۴۱: سر دهانت ناگشته مدرک 3شمارهٔ ۵۴۲: دل خون و جان فگار و جگرریش و سینه ...4شمارهٔ ۵۴۳: جان می دهم به باد و غمت می برم به ...5شمارهٔ ۵۴۴: جان عاشق چون بود از آرزوی طبع پاک 6شمارهٔ ۵۴۵: به جوهر می رخشان که از زجاجه پاک 7شمارهٔ ۵۴۶: باده پاک است و قدح پاک و حریفان ه ...8شمارهٔ ۵۴۷: مرا شد جامه جان از غمت چاک 9شمارهٔ ۵۴۸: ز هجران بر لب آمد جان غمناک 10شمارهٔ ۵۴۹: برانم از عقب کوچ کرده خود بوک 11شمارهٔ ۵۵۰: فاح ریح الصبا و صاح الدیک 12شمارهٔ ۵۵۱: درین مقرنس زنگارگون مینا رنگ 13شمارهٔ ۵۵۲: ای که چون غنچه دلی دارم از اندوه ...14شمارهٔ ۵۵۳: زهی اشک من و لعل تو یکرنگ 15شمارهٔ ۵۵۴: من که مهر عارضت می ورزم از صبح از ...16شمارهٔ ۵۵۵: قتل من خواهد ز یکسو غم ز دیگر سو ...17شمارهٔ ۵۵۶: لعل جانبخش تو لا یبخل فیما یسال 18شمارهٔ ۵۵۷: دل به زمین بوس درت شد مثل 19شمارهٔ ۵۵۸: برون آی از نقاب غنچه ای گل 20شمارهٔ ۵۵۹: حق آفتاب و جهان همچو سایه است ای ...21شمارهٔ ۵۶۰: زد شیخ شهر طعنه بر اسرار اهل دل 22شمارهٔ ۵۶۱: مسلمانان چه سازم چاره با آن شوخ س ...23شمارهٔ ۵۶۲: آمدی سوی من و ز اشک خودم مانده خج ...24شمارهٔ ۵۶۳: شتربانا مبند امروز محمل 25شمارهٔ ۵۶۴: کل ما فی الکون وهم او خیال 26شمارهٔ ۵۶۵: هودج کیست بر این ناقه زرین خلخال 27شمارهٔ ۵۶۶: سروی ست قامت تو ز بستان اعتدال 28شمارهٔ ۵۶۷: ای به وصف لب شیرین سخنت ناطقه لال 29شمارهٔ ۵۶۸: چشم تو صاد است و سر زلف دال 30شمارهٔ ۵۶۹: می رسی خندان و می گویی به پایم چش ...31شمارهٔ ۵۷۰: ساقیا زین هنر و فضل ملولیم ملول 32شمارهٔ ۵۷۱: گرچه گشتم به تیغ هجر قتیل 33شمارهٔ ۵۷۲: دوستان چند کنم ناله ز بیماری دل 34شمارهٔ ۵۷۳: دیدم تو را و رفت ز دست اختیار دل 35شمارهٔ ۵۷۴: آن ماهرو که چشم من است و چراغ دل 36شمارهٔ ۵۷۵: چه گویم کز غمت چون می طپد دل 37شمارهٔ ۵۷۶: زد ز غنچه بار دیگر خیمه بر گلزار ...38شمارهٔ ۵۷۷: دوشم آورد از چمن باد صبا پیغام گل 39شمارهٔ ۵۷۸: می خرامد سوی بستان شاهد رعنای گل 40شمارهٔ ۵۷۹: سلام من الله فی کل حال 41شمارهٔ ۵۸۰: من بنده حقیر و تو سلطان محتشم 42شمارهٔ ۵۸۱: خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خ ...43شمارهٔ ۵۸۲: با غم و درد تو کنم دمبدم 44شمارهٔ ۵۸۳: ای ز روی تو ماه چارده کم 45شمارهٔ ۵۸۴: زهی رسیده تو را هر دم از خدای پیا ...46شمارهٔ ۵۸۵: ساری ست سر عشق در اعیان علی الدوا ...47شمارهٔ ۵۸۶: ز لعلش کام جستم داد دشنام 48شمارهٔ ۵۸۷: مایل به قامت تو بود طبع مستقیم 49شمارهٔ ۵۸۸: خبر مقدم عیسی نفسی داد نسیم 50شمارهٔ ۵۸۹: گر دهد بوی صحبت تو نسیم 51شمارهٔ ۵۹۰: ای دل ز دست برده به مشکین خط خودم 52شمارهٔ ۵۹۱: امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم 53شمارهٔ ۵۹۲: معاذالله ازان شبها که بود از حد ب ...54شمارهٔ ۵۹۳: تند می راندی و می سوخت سراپای وجو ...55شمارهٔ ۵۹۴: نادیده رخت عمری سودای تو ورزیدم 56شمارهٔ ۵۹۵: نیایم سوی تو هر چند سوزد شوق دیدا ...57شمارهٔ ۵۹۶: چون خاک شوم گر گذری سوی مزارم 58شمارهٔ ۵۹۷: چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گ ...59شمارهٔ ۵۹۸: نوید آمدنت می دهند هر روزم 60شمارهٔ ۵۹۹: نه صبر آنکه از خاک سر آن کوی برخی ...61شمارهٔ ۶۰۰: این چنین کز دیده و دل غرق آب و آت ...62شمارهٔ ۶۰۱: من غایبانه عاشق آن روی مهوشم 63شمارهٔ ۶۰۲: به ناخن سینه خود می خراشم 64شمارهٔ ۶۰۳: شدم دیوانه وان طفل پری پیکر نزد س ...65شمارهٔ ۶۰۴: سینه شکافم هر سحر کاید صبا زان من ...66شمارهٔ ۶۰۵: بنمای ساعد ز آستین آن دم که خواهی ...67شمارهٔ ۶۰۶: زار می نالم و کس نیست که گوید حال ...68شمارهٔ ۶۰۷: این چنین واله و شیدا که ز عشق تو ...69شمارهٔ ۶۰۸: ای که دیدی رخ آن دلبر پیمان شکنم 70شمارهٔ ۶۰۹: زهی به وعده وصل تو تازه جان و جها ...71شمارهٔ ۶۱۰: می رسد عید و کشته آنم 72شمارهٔ ۶۱۱: گل شد حریم کویت از اشک لاله گونم 73شمارهٔ ۶۱۲: ای بی تو چو غنچه خون درونم 74شمارهٔ ۶۱۳: ندارم وقت گل طاقت که بی تو روی گل ...75شمارهٔ ۶۱۴: تو شاه مسند حسنی و من گدای کمینم 76شمارهٔ ۶۱۵: خوش آنکه تو شب خواب کنی من بنشینم 77شمارهٔ ۶۱۶: چو نتوانم که با آن مه نشینم 78شمارهٔ ۶۱۷: نفس از درون و دیو ز بیرون زند رهم 79شمارهٔ ۶۱۸: بیا که وصل تو را از خدای می خواهم 80شمارهٔ ۶۱۹: من بیدل گهی ز آمد شد کویت نیاسایم 81شمارهٔ ۶۲۰: هستم ز جان غلامت اما گریز پایم 82شمارهٔ ۶۲۱: من آن نیم که زبان را به هرزه آلای ...83شمارهٔ ۶۲۲: شب تا به سحر گرد سر کوی تو پویم 84شمارهٔ ۶۲۳: عشق به کشور وفا داد نوید شاهیم 85شمارهٔ ۶۲۴: بر سر کوی مغان بس بود این مرتبه ا ...86شمارهٔ ۶۲۵: نیستم چون یار ترکی گو ولی تا زنده ...87شمارهٔ ۶۲۶: مانده ام از یار دور و زنده ام 88شمارهٔ ۶۲۷: چشم منی و خانه تو چشم خانه ام 89شمارهٔ ۶۲۸: منزل نکرده دل هنوز اندر حریم سینه ...90شمارهٔ ۶۲۹: ما به رنجوری و مهجوری و دوری ساخت ...91شمارهٔ ۶۳۰: ما به یادت نشسته خاموشیم 92شمارهٔ ۶۳۱: به مسجدی که خم ابروی تو را نگریم 93شمارهٔ ۶۳۲: ز آرزوی تو سرگشته در بیابانیم 94شمارهٔ ۶۳۳: هر چند تو شاه و ما گداییم 95شمارهٔ ۶۳۴: عمری ست دل به مهر و وفای تو بسته ...96شمارهٔ ۶۳۵: در هر گذر که بی گه و گاهی نشسته ا ...97شمارهٔ ۶۳۶: تنگ دل مانده به فکر دهن تنگ توام 98شمارهٔ ۶۳۷: چند روزی می برد بخت بد از کوی توا ...99شمارهٔ ۶۳۸: به ناز برمشکن چون نیازمند توییم 100شمارهٔ ۶۳۹: چنین کافتاده دور از جان خویشم 101شمارهٔ ۶۴۰: اگر چه پاره شد از غم هزار باره دل ...102شمارهٔ ۶۴۱: هر دم ار تیرت فتادی بر دلم 103شمارهٔ ۶۴۲: ای دلم از تو غرق خون دیده اشکبار ...104شمارهٔ ۶۴۳: خواهد تنم ز آتش دل سوخت خانه هم 105شمارهٔ ۶۴۴: شکر خدا که شیخ نیم، شیخ زاده هم 106شمارهٔ ۶۴۵: جان داغ تو دارد جگر غرقه به خون ه ...107شمارهٔ ۶۴۶: زهی رخسار و خطت آیت لطف و ستم با ...108شمارهٔ ۶۴۷: زهی قدت نهال گلشن چشم 109شمارهٔ ۶۴۸: عاشقم بیچاره ام درمانده ام 110شمارهٔ ۶۴۹: ز فرقت تو چه گویم چه ناتوان شده ا ...111شمارهٔ ۶۵۰: هر جا که کنم خانه هم خانه تو را ی ...112شمارهٔ ۶۵۱: بادی که گذارش به سر کوی تو یابم 113شمارهٔ ۶۵۲: نه نامه ای که در آنجا نشان نام تو ...114شمارهٔ ۶۵۳: خواهم که دمی در قدم آن پسر افتم 115شمارهٔ ۶۵۴: به کعبه رفتم و زانجا هوای کوی تو ...116شمارهٔ ۶۵۵: خیالی بود یارب دوش یا در خواب می ...117شمارهٔ ۶۵۶: خاک آن در که چو کحل بصرش می دارم 118شمارهٔ ۶۵۷: بسی سوزند ازان شمع دل افروزی که م ...119شمارهٔ ۶۵۸: گر چه بر دل ز غم عشق تو باری دارم 120شمارهٔ ۶۵۹: خوشم که رو به ملاقات یار خود دارم 121شمارهٔ ۶۶۰: هر شبی کز ماه مهرافروز خود یاد آو ...122شمارهٔ ۶۶۱: هر شب دم گرم از دل غمناک برآرم 123شمارهٔ ۶۶۲: چو می دور ازان لعل میگون خورم 124شمارهٔ ۶۶۳: دهی شراب که بر نغمه رباب خورم 125شمارهٔ ۶۶۴: وقت آن شد که ره دیر مغان برگیرم 126شمارهٔ ۶۶۵: من دلخسته هر دم بهر آن نازک بدن م ...127شمارهٔ ۶۶۶: گهر کز وصف آن لبهای شکرخند می ریز ...128شمارهٔ ۶۶۷: من ای ساقی نه آنم کز می گلرنگ بگر ...129شمارهٔ ۶۶۸: نام آن ماه ندانم ز که نامش پرسم 130شمارهٔ ۶۶۹: بس که درد سر ز فریاد و فغان خود ک ...131شمارهٔ ۶۷۰: شبها که داغ فرقت آن ماه می کشم 132شمارهٔ ۶۷۱: ماه نه آن قومیم کز بار کسی گردن ک ...133شمارهٔ ۶۷۲: خیز تا رخت به سر منزل انصاف کشیم 134شمارهٔ ۶۷۳: نیاساید کس از افغان من جایی که من ...135شمارهٔ ۶۷۴: چو نتوانم که بر خوان وصالت میهمان ...136شمارهٔ ۶۷۵: در دور لبت بی می و پیمانه نباشم 137شمارهٔ ۶۷۶: چو نتوانم که بر خاک کف پایش جبین ...138شمارهٔ ۶۷۷: ز زلف تو رگی با جان و دل پیوسته م ...139شمارهٔ ۶۷۸: من بی صبر و دل کان شکل زیباهر زما ...140شمارهٔ ۶۷۹: چه حسن است این که گر هر دم رخت را ...141شمارهٔ ۶۸۰: بود آیا که من آن شکل همایون بینم 142شمارهٔ ۶۸۱: به راه توسنش صد نازنین را خاک می ...143شمارهٔ ۶۸۲: چون مرا دولت آن نیست که دیدار تو ...144شمارهٔ ۶۸۳: ز عشقت سینه بی غم نبینم 145شمارهٔ ۶۸۴: بس که شبها دور ازان گل خاک بر سر ...146شمارهٔ ۶۸۵: روی تو غایب از نظر گل را تماشا چو ...147شمارهٔ ۶۸۶: جدا ز لاله رخ خود بهار را چه کنم 148شمارهٔ ۶۸۷: غم رخم زرد می کند چه کنم 149شمارهٔ ۶۸۸: کی بود یارب که رو در یثرب و بطحا ...150شمارهٔ ۶۸۹: هر زمان گویم که مهر او ز دل بیرون ...151شمارهٔ ۶۹۰: من که با یاد رخت آن آستان مسکن کن ...152شمارهٔ ۶۹۱: هر زمانت پیش چشم خود تخیل می کنم 153شمارهٔ ۶۹۲: آرزوی دل خونین جگرانت خوانم 154شمارهٔ ۶۹۳: از عشق تبرا چه کنم چون نتوانم 155شمارهٔ ۶۹۴: تا با تو من دلشده یکجا ننشینم 156شمارهٔ ۶۹۵: سوی صحرا نی پی عیش و تماشا می روم 157شمارهٔ ۶۹۶: گر همی باشم به کنج خانه شیدا می ش ...158شمارهٔ ۶۹۷: از هر که نامت ای بت غماز بشنوم 159شمارهٔ ۶۹۸: اگر به کوی تو یک شب سری به خشت نه ...160شمارهٔ ۶۹۹: هر شب به پاسبان تو جان در میان نه ...161شمارهٔ ۷۰۰: من کیم تا رو به آن رخساره زیبا نه ...162شمارهٔ ۷۰۱: کی بود کی که ازین سوز درون باز ره ...163شمارهٔ ۷۰۲: هر دم ز تو بر سینه صد داغ جفا خوا ...164شمارهٔ ۷۰۳: چو نبود روی جانان دیده روشن نمی خ ...165شمارهٔ ۷۰۴: هر صبح خروشی ز دل تنگ برآریم 166شمارهٔ ۷۰۵: از چشم خوابناک تو بی خواب مانده ا ...167شمارهٔ ۷۰۶: دمی نگذرد کز غمت خون نگریم 168شمارهٔ ۷۰۷: به عارض تو ز ماه تمام چون گویم 169شمارهٔ ۷۰۸: بیا ای اشک تا بر روزگار خویشتن گر ...170شمارهٔ ۷۰۹: زلف تو عمر ماست می گویم 171شمارهٔ ۷۱۰: جز آنکه مهر تو را جا به جان خود ک ...172شمارهٔ ۷۱۱: به دیده ای که ز راه تو خار و خس چ ...173شمارهٔ ۷۱۲: کجا باشد چو تو شوخی کماندار و کمن ...174شمارهٔ ۷۱۳: همچو نقطه خال آن شیرین دهن 175شمارهٔ ۷۱۴: آن کان حسن بود و نبود از جهان نشا ...176شمارهٔ ۷۱۵: بیا ای ساقی مهوش بده جام می رخشان 177شمارهٔ ۷۱۶: تو در پرده نهان ای کعبه جان 178شمارهٔ ۷۱۷: بناز ای چشم شوخت فتنه خوبان ترکست ...179شمارهٔ ۷۱۸: هر کس که بیند آن لعل خندان 180شمارهٔ ۷۱۹: چند ز آشوب می فتنه برانگیختن 181شمارهٔ ۷۲۰: چند از دگران وصف جمال تو شنیدن 182شمارهٔ ۷۲۱: ای شه تنگ قبایان مه زرین کمران 183شمارهٔ ۷۲۲: بگشاد نقاب از رخ گل باد بهاران 184شمارهٔ ۷۲۳: شد وزان سوی رزان باد خزان باز وزا ...185شمارهٔ ۷۲۴: بودم آن روز درین میکده از دردکشان 186شمارهٔ ۷۲۵: ای خاک نعل توسن تو تاج سرکشان 187شمارهٔ ۷۲۶: نه زهد آید مرا مانع ز بزم عشرت ان ...188شمارهٔ ۷۲۷: فزاید ز خط حسن نازک عذاران 189شمارهٔ ۷۲۸: ای همه سیمبران سنگ تو بر سینه زنا ...190شمارهٔ ۷۲۹: حکایت کرد باد از گل، گل از پیراهن ...191شمارهٔ ۷۳۰: زهی ابرویت قبله پاک دینان 192شمارهٔ ۷۳۱: موسم عید و بهار خرم و شاه جهان 193شمارهٔ ۷۳۲: کنا شئون ذاتک فی وحدة البطون 194شمارهٔ ۷۳۳: ای به رخت هر نفس مهر دل ما فزون 195شمارهٔ ۷۳۴: دل چشمه چشمه شد ز خدنگ تو و کنون 196شمارهٔ ۷۳۵: ز درد تا شده چشمت چو اشک ما گلگون 197شمارهٔ ۷۳۶: تبارک الله ازین شکل و شیوه موزون 198شمارهٔ ۷۳۷: ای با لب تو طوطی شیرین زبان زبون 199شمارهٔ ۷۳۸: صوفی چه فغان است که من این الی ای ...200شمارهٔ ۷۳۹: ای ز خورشید رخت تا ماه بعد المشرق ...201شمارهٔ ۷۴۰: بیا ای اهل دل را قرة العین 202شمارهٔ ۷۴۱: ای ز لعلت کامجو روح الامین 203شمارهٔ ۷۴۲: ترک شهر آشوب من زینسان که شد صحرا ...204شمارهٔ ۷۴۳: مشو سنگین دلا مشغول چوگان باختن چ ...205شمارهٔ ۷۴۴: کشیده بود مه از حسن سر به چرخ بری ...206شمارهٔ ۷۴۵: پس از مردن به خاک من گذر کن غمگذا ...207شمارهٔ ۷۴۶: ای ز عشقت صد بلا بر جان غم پرورد ...208شمارهٔ ۷۴۷: روزی که می سرشت فلک آب و خاک من 209شمارهٔ ۷۴۸: نوبهاران که دمد شاخ گلی از گل من 210شمارهٔ ۷۴۹: زان خط کرام الکاتبین تا خواند حسب ...211شمارهٔ ۷۵۰: با یار کوچ کرده که گوید پیام من 212شمارهٔ ۷۵۱: ای ز تو کوه کوه غم بر دل مبتلای م ...213شمارهٔ ۷۵۲: ای خاک پای توسنت افزوده آب روی من 214شمارهٔ ۷۵۳: نگار شوخ چشم تیز خشم تندخوی من 215شمارهٔ ۷۵۴: کس وصالت چنین نخواست که من 216شمارهٔ ۷۵۵: ای غمت شادکامی دل من 217شمارهٔ ۷۵۶: چه کمر بسته ای به کین با من 218شمارهٔ ۷۵۷: صوفی متاع صومعه رهن شراب کن 219شمارهٔ ۷۵۸: عاشقان را قوت جان از لعل شکرخند ک ...220شمارهٔ ۷۵۹: پیاده سوی چمن سرو من گذار مکن 221شمارهٔ ۷۶۰: ای دیده بشنو گفت من نظاره آن رو م ...222شمارهٔ ۷۶۱: با اسیران ای رقیب آغاز بدخویی مکن 223شمارهٔ ۷۶۲: بنمای رخ که مطلع صبح صفاست این 224شمارهٔ ۷۶۳: بیمار غمت را نفس بازپس است این 225شمارهٔ ۷۶۴: مهی از راه برآمد نه که افزون ز مه ...226شمارهٔ ۷۶۵: هر سو مرو جولان کنان چابک سوارا ب ...227شمارهٔ ۷۶۶: مردم شکارا کین مجو با دوستداران ب ...228شمارهٔ ۷۶۷: این منم یارب ز درد عاشقی زار این ...229شمارهٔ ۷۶۸: الله الله کیست مست باده ناز این چ ...230شمارهٔ ۷۶۹: بیا جانا دل پر درد من بین 231شمارهٔ ۷۷۰: قبای ناز درپوش و نیاز پادشاهان بی ...232شمارهٔ ۷۷۱: طره شبرنگ و جعد مشکسای خویش بین 233شمارهٔ ۷۷۲: جلوه آن شوخ و جولان سمند او ببین 234شمارهٔ ۷۷۳: ای به رخسار چو مه چشم و چراغ دگرا ...235شمارهٔ ۷۷۴: من و فکر تو چه بینم به جمال دگران 236شمارهٔ ۷۷۵: دل به جان درمانده وان جان جهان با ...237شمارهٔ ۷۷۶: هر بامداد کان مه راند سواره بیرون 238شمارهٔ ۷۷۷: مرو زین چشم تر ای اشک خونین دمبدم ...239شمارهٔ ۷۷۸: باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برو ...240شمارهٔ ۷۷۹: بازم اندیشه یاری ست که گفتن نتوان 241شمارهٔ ۷۸۰: یافتن پیش تو راهی نتوان 242شمارهٔ ۷۸۱: ای فلک تا کی دل و جان خرابی سوختن 243شمارهٔ ۷۸۲: گر چه تنگ آمد دل از فکر محال انگی ...244شمارهٔ ۷۸۳: ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن 245شمارهٔ ۷۸۴: مرا تا کی ز کشتن بیم کردن 246شمارهٔ ۷۸۵: برون ران ای سوار شوخ و قلب صد سپه ...247شمارهٔ ۷۸۶: بیا وز لب لعل جامم بگردان 248شمارهٔ ۷۸۷: شدم بهر تو خاک راه خوبان 249شمارهٔ ۷۸۸: هر چند بینی عالمی صید کمند خویشتن 250شمارهٔ ۷۸۹: آمدم در دل اساس عشق محکم هم چنان 251شمارهٔ ۷۹۰: چو نای بر دل من تنگ شد فضای جهان 252شمارهٔ ۷۹۱: پرده ز رخ برفکن جامه جان چاک کن 253شمارهٔ ۷۹۲: مگر وزید نسیمی ز سرو سیمبر من 254شمارهٔ ۷۹۳: تو جان پاکی سر به سر نی آب و خاک ...255شمارهٔ ۷۹۴: با این جمال همدم مستان عشق شو 256شمارهٔ ۷۹۵: تا خم چرخ کهن باشد و جام مه نو 257شمارهٔ ۷۹۶: ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر م ...258شمارهٔ ۷۹۷: یشهد الله اینما یبدو 259شمارهٔ ۷۹۸: شبی چون مه نمودی روی نیکو 260شمارهٔ ۷۹۹: ز هر سو بدانند و رویت نکو 261شمارهٔ ۸۰۰: دلا کام از لبش با چشم تر جو 262شمارهٔ ۸۰۱: گر سرم خاک گشت بر در تو 263شمارهٔ ۸۰۲: چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم هم ...264شمارهٔ ۸۰۳: زینسان که خو گرفت دلم با وصال تو 265شمارهٔ ۸۰۴: شاه خوبانی و ترکان خطا هندوی تو 266شمارهٔ ۸۰۵: روی برتابی ز من هرگه که بینم سوی ...267شمارهٔ ۸۰۶: چون به مسجد بینمت ای قبله من روی ...268شمارهٔ ۸۰۷: من کیستم که چشم گشایم به روی تو 269شمارهٔ ۸۰۸: گر به خطا کنم نگه یک سر مو به روی ...270شمارهٔ ۸۰۹: داری به جان من کمین ای من کمین هن ...271شمارهٔ ۸۱۰: ای دل و دیده هر دو خانه تو 272شمارهٔ ۸۱۱: تو آن مهی که برد خجلت آفتاب از تو 273شمارهٔ ۸۱۲: زهی چشم جهان بین روشن از تو 274شمارهٔ ۸۱۳: من برنخواهم داشت دل از مهر یاری ه ...275شمارهٔ ۸۱۴: ای دل من صید دام زلف تو 276شمارهٔ ۸۱۵: گر به پای سرو بخرامد قد رعنای او 277شمارهٔ ۸۱۶: آن ترک نیم مست که جان شد خراب او 278شمارهٔ ۸۱۷: غمزه ات کز سعی چشم است این همه بی ...279شمارهٔ ۸۱۸: یارب از جانم ببر مهر مه رخسار او 280شمارهٔ ۸۱۹: حبذا پیر مغان کز فیض جام پاک او 281شمارهٔ ۸۲۰: مرغ جان کردی هوای دانه های خال او 282شمارهٔ ۸۲۱: آن سرو که شادند جهانی به غم او 283شمارهٔ ۸۲۲: نامه سربسته آمد غنچه و مضمون او 284شمارهٔ ۸۲۳: بریز ای هجر خونم چند سوزی جان من ...285شمارهٔ ۸۲۴: می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو 286شمارهٔ ۸۲۵: چرخ اخضر کز دو چشم خاست موج خون د ...287شمارهٔ ۸۲۶: ای ز ابروانت متصل عشاق را محراب د ...288شمارهٔ ۸۲۷: دو نرگس تو که مستند و ناتوان هر د ...289شمارهٔ ۸۲۸: ای اشک سرخ دمبدم از چشم تر مرو 290شمارهٔ ۸۲۹: ای پیر گشته بهر جوانان ز ره مرو 291شمارهٔ ۸۳۰: خوی که تو را ز تاب می ریخته از جب ...292شمارهٔ ۸۳۱: ای جاودان به صورت اعیان برآمده 293شمارهٔ ۸۳۲: گشاد از چهره مشکین برقع آن مه 294شمارهٔ ۸۳۳: به لطف قد ره دلها زد آن مه 295شمارهٔ ۸۳۴: ای ز همه صورت خوب تو به 296شمارهٔ ۸۳۵: سیب زنخدان تو را به ز به 297شمارهٔ ۸۳۶: میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به 298شمارهٔ ۸۳۷: ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه 299شمارهٔ ۸۳۸: آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا ب ...300شمارهٔ ۸۳۹: اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه 301شمارهٔ ۸۴۰: آن دو رخ را که نبینیم مگر ماه به ...302شمارهٔ ۸۴۱: همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه 303شمارهٔ ۸۴۲: حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه 304شمارهٔ ۸۴۳: رمید آن آهوی مشکین ز من آه 305شمارهٔ ۸۴۴: دلم شبها کشد زان دام زلف آه 306شمارهٔ ۸۴۵: ای بر سریر حسن جم آیین و کی شکوه 307شمارهٔ ۸۴۶: منع سماع نغمه نی می کند فقیه 308شمارهٔ ۸۴۷: حدیث جم و جام لاغ است و لابه 309شمارهٔ ۸۴۸: آن که بالای تو را افراخته 310شمارهٔ ۸۴۹: ای خطت نقشی ز نو انگیخته 311شمارهٔ ۸۵۰: رسید از ره آن شاه خوبان پیاده 312شمارهٔ ۸۵۱: منم ز مهر تو شبها به فکر ماه فتاد ...313شمارهٔ ۸۵۲: زهی رویت ز هر رویی نموده 314شمارهٔ ۸۵۳: آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزید ...315شمارهٔ ۸۵۴: مرا دلی ست به صد گونه درد پرورده 316شمارهٔ ۸۵۵: میفکن به روز دگر قتل بنده 317شمارهٔ ۸۵۶: ای گشته دلم هزار باره 318شمارهٔ ۸۵۷: آن شوخ رسید اینک و خلقی به نظاره 319شمارهٔ ۸۵۸: گوید نگار من چو ز هجران کنم گله 320شمارهٔ ۸۵۹: ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیال ...321شمارهٔ ۸۶۰: گر بنالم ز دل خاره برآید ناله 322شمارهٔ ۸۶۱: خوشا می از کف آن ماه چارده ساله 323شمارهٔ ۸۶۲: سلام الله ما ناحت حمامه 324شمارهٔ ۸۶۳: قبول خاص طلب چند بهر خاطر عامه 325شمارهٔ ۸۶۴: تعالی الله زهی شاه یگانه 326شمارهٔ ۸۶۵: مغنی به آواز چنگ و چغانه 327شمارهٔ ۸۶۶: منم امروز و اشک دانه دانه 328شمارهٔ ۸۶۷: شدم ز مدرسه و خانقاه بیگانه 329شمارهٔ ۸۶۸: گهی بوسم به مستی پای خم گه دست پی ...330شمارهٔ ۸۶۹: آیینه باش و عکس رخش بین در آینه 331شمارهٔ ۸۷۰: باری دگرم کش به جفا داغ به سینه 332شمارهٔ ۸۷۱: رسید یار طریق جفا رها کرده 333شمارهٔ ۸۷۲: رسید ترک من از تاب می عرق کرده 334شمارهٔ ۸۷۳: منم چو صبح ز شوق تو جامه شق کرده 335شمارهٔ ۸۷۴: رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده 336شمارهٔ ۸۷۵: منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده 337شمارهٔ ۸۷۶: یا رب این منشور اقبال از کجا واصل ...338شمارهٔ ۸۷۷: تا بسته ای به طره عنبرفشان گره 339شمارهٔ ۸۷۸: ای سر زلف تو گره بر گره 340شمارهٔ ۸۷۹: ای طره تو خم خم و گیسو گره گره 341شمارهٔ ۸۸۰: باز آی و مرهمی به دل ریش خسته نه 342شمارهٔ ۸۸۱: بر برگ گل رقم ز خط عنبرین منه 343شمارهٔ ۸۸۲: هر کس که نیست زنده به عشق تو مرده ...344شمارهٔ ۸۸۳: ساقیا صاف می عیش به خودکامان ده 345شمارهٔ ۸۸۴: ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته 346شمارهٔ ۸۸۵: دل کان میان نازک با خود خیال بسته 347شمارهٔ ۸۸۶: ای به قصد ملک دل حسنت سپاه آراسته 348شمارهٔ ۸۸۷: کی بود جانم ز بند غم رهایی یافته 349شمارهٔ ۸۸۸: ای بی تو ز دیده خواب رفته 350شمارهٔ ۸۸۹: کیست می آید قبا پوشیده دامن بر زد ...351شمارهٔ ۸۹۰: برفت آن ماه و ما را در دل از وی ص ...352شمارهٔ ۸۹۱: نشاید ای مه خورشید رخ تو را روزه 353شمارهٔ ۸۹۲: خوش آن دو یار که دل صاف کرده چون ...354شمارهٔ ۸۹۳: چشم نگشایی ز ناز آخر چه ناز است ا ...355شمارهٔ ۸۹۴: گشاد گنج جواهر به بوستان ژاله 356شمارهٔ ۸۹۵: اشکی که تو را بر گل رخسار دویده 357شمارهٔ ۸۹۶: بی منت کس راست نشد زان قد و بالا 358شمارهٔ ۸۹۷: عشق جانان نهاد خوان بلا 359شمارهٔ ۸۹۸: ای تو را رخ فتنه و بالا بلا 360شمارهٔ ۸۹۹: زان تازه خط سبز که بر لب فزوده ای 361شمارهٔ ۹۰۰: بازم طفیل خیل سگان نام برده ای 362شمارهٔ ۹۰۱: حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ...363شمارهٔ ۹۰۲: ای سرو راستین که کله کج نهاده ای 364شمارهٔ ۹۰۳: ای کزان آرام جانها مانده تنها زند ...365شمارهٔ ۹۰۴: ای که مرا به صد جفا سینه فگار کرد ...366شمارهٔ ۹۰۵: جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای 367شمارهٔ ۹۰۶: رخ برافروخته ای ماه منور شده ای 368شمارهٔ ۹۰۷: الله الله چه نازنین شده ای 369شمارهٔ ۹۰۸: شبها من و خیال تو و کنج خانه ای 370شمارهٔ ۹۰۹: ای تو را چون من به هر ویرانه ای د ...371شمارهٔ ۹۱۰: گفتمش با لعل جان بخش از مسیحا کم ...372شمارهٔ ۹۱۱: لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی 373شمارهٔ ۹۱۲: ز شیخ چله نشین دور باش و چله وی 374شمارهٔ ۹۱۳: چند گردم بهر لیلی گرد حی 375شمارهٔ ۹۱۴: نشان نبود ز عهد الست و قول بلی 376شمارهٔ ۹۱۵: ای صورت زیبای تو مجموعه معنی 377شمارهٔ ۹۱۶: نسیم صبحدم ای روح بخش روح فزای 378شمارهٔ ۹۱۷: وای من وای من ز عشق تو وای 379شمارهٔ ۹۱۸: ساختم چشم راست بهر تو جای 380شمارهٔ ۹۱۹: بگشای ساقیا به لب شط سر سبوی 381شمارهٔ ۹۲۰: نشان جام جم و آب خضر می طلبی 382شمارهٔ ۹۲۱: زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی 383شمارهٔ ۹۲۲: ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی 384شمارهٔ ۹۲۳: به شهر نیکوان مسکین غریبی 385شمارهٔ ۹۲۴: عاشق و رندم و خراباتی 386شمارهٔ ۹۲۵: همچو مه طالع شدی در دیده منزل ساخ ...387شمارهٔ ۹۲۶: دل ز مهر دیگران برداشتی 388شمارهٔ ۹۲۷: ساقی بیا که به ز خودی عشق و بی خو ...389شمارهٔ ۹۲۸: مرید توام زان که جان را مرادی 390شمارهٔ ۹۲۹: هوای نیکوان عیش است و شادی 391شمارهٔ ۹۳۰: به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی 392شمارهٔ ۹۳۱: در لباس نیلگون تا جلوه کردی ای پر ...393شمارهٔ ۹۳۲: ای که از شاخ گل لطیف تری 394شمارهٔ ۹۳۳: به روی من از لطف بگشا دری 395شمارهٔ ۹۳۴: ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری 396شمارهٔ ۹۳۵: مرا بر دل است از تو چون کوه باری 397شمارهٔ ۹۳۶: کیم من بیدلی بی اعتباری 398شمارهٔ ۹۳۷: مرا بس بر سر میدان عشاق این سرافر ...399شمارهٔ ۹۳۸: زهی از خط سبزت تازه رسم فتنه انگی ...400شمارهٔ ۹۳۹: الله الله چه شوخ دیده کسی 401شمارهٔ ۹۴۰: ای که جز قتل محبان هنری نشناسی 402شمارهٔ ۹۴۱: لی حبیب عربی مدنی قرشی 403شمارهٔ ۹۴۲: با هر که غیر ماست چو شیر و شکر خو ...404شمارهٔ ۹۴۳: گهی در دل گهی در دیده باشی 405شمارهٔ ۹۴۴: باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی 406شمارهٔ ۹۴۵: خسته زخم عشقم ای ساقی 407شمارهٔ ۹۴۶: صدای آن غژکم کشت و شکل آن غژکی 408شمارهٔ ۹۴۷: ای ز خورشید جمالت ماه را شرمندگی 409شمارهٔ ۹۴۸: ای فسون چشم مستت مایه دیوانگی 410شمارهٔ ۹۴۹: نه خرد راست قصوری و نه دین را خلل ...411شمارهٔ ۹۵۰: نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی 412شمارهٔ ۹۵۱: می زد صفیر شوق خزان دیده بلبلی 413شمارهٔ ۹۵۲: زهی دور زلفت به هر چین دلی 414شمارهٔ ۹۵۳: به هر زمین که نشانی ز خیمه لیلی 415شمارهٔ ۹۵۴: سر تا به قدم غرقه دریای زلالی 416شمارهٔ ۹۵۵: ای مظهر حسن لایزالی 417شمارهٔ ۹۵۶: ز مشک تر خطی داری و خالی 418شمارهٔ ۹۵۷: ای باغ حسن را جمال تو خرمی 419شمارهٔ ۹۵۸: دارند جان و دل به تو هر یک تظلمی 420شمارهٔ ۹۵۹: ارید بسط غرامی الیک بعد سلامی 421شمارهٔ ۹۶۰: سینه روزن روزن است از ناوک صیدافک ...422شمارهٔ ۹۶۱: آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی 423شمارهٔ ۹۶۲: ای مرا از عشق تو در کار خود حیران ...424شمارهٔ ۹۶۳: خوش آنکه وارهاند ما را ز ما زمانی 425شمارهٔ ۹۶۴: وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی 426شمارهٔ ۹۶۵: تو شمع مجلس انسی و شاه عالم جانی 427شمارهٔ ۹۶۶: هر چند ز چشم ما نهانی 428شمارهٔ ۹۶۷: ای فتنه چشم تو جهانی 429شمارهٔ ۹۶۸: به کوی می فروشان خرده بینی 430شمارهٔ ۹۶۹: نی کیست همدمی شده از خویشتن تهی 431شمارهٔ ۹۷۰: به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگ ...432شمارهٔ ۹۷۱: ز چشمت چشم آن دارم که گاهی 433شمارهٔ ۹۷۲: هر نازنین که بینم جولان کنان به ر ...434شمارهٔ ۹۷۳: ای که در پرده به بازار جهان می آی ...435شمارهٔ ۹۷۴: هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی 436شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعن ...437شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی 438شمارهٔ ۹۷۷: ای ز خاک قدمت چشم مرا بینایی 439شمارهٔ ۹۷۸: شنیده ام که ز من یاد کرده ای جایی 440شمارهٔ ۹۷۹: گر بدانی که چها می کشم از درد جدا ...441شمارهٔ ۹۸۰: از سبزه بر گل خط می فزایی 442شمارهٔ ۹۸۱: سینه ام را چاک کن وآنجا درآی 443شمارهٔ ۹۸۲: هر سر مو بر دل من گر زبانی داشتی 444شمارهٔ ۹۸۳: گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی 445شمارهٔ ۹۸۴: در دل چاکم درون از چشم روشن آمدی 446شمارهٔ ۹۸۵: کاش من بیدل از سگان تو بودی 447شمارهٔ ۹۸۶: من آواره را گر دل به جای خویشتن ب ...448شمارهٔ ۹۸۷: شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری 449شمارهٔ ۹۸۸: اگر چه در لب جانبخش انگبین داری 450شمارهٔ ۹۸۹: ز شهر تن نکنی دل به ملک جان نرسی 451شمارهٔ ۹۹۰: ای غمت آرزوی جان کسی 452شمارهٔ ۹۹۱: ای سرشک من ز لعلت با می گلگون یکی 453شمارهٔ ۹۹۲: ای دو چشمت در ستیز و کین یکی 454شمارهٔ ۹۹۳: خیل بتان برون ز شمار است و شه یکی 455شمارهٔ ۹۹۴: بر سر آن کو سر من خاک بودی کاشکی 456شمارهٔ ۹۹۵: قسم به صفوت جام و صفای جوهر می 457شمارهٔ ۹۹۶: ای به بالا همانک می دانی 458شمارهٔ ۹۹۷: آسوده دلا حال دل زار چه دانی 459شمارهٔ ۹۹۸: با همه سنگدلان ساغر گلرنگ زنی 460شمارهٔ ۹۹۹: گاهی ز هجر چشم مرا خون فشانی کنی 461شمارهٔ ۱۰۰۰: تا کیم خاطر آسوده به غم رنجه کنی 462شمارهٔ ۱۰۰۱: هر دم به دیده دگری خانه می کنی 463شمارهٔ ۱۰۰۲: جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی 464شمارهٔ ۱۰۰۳: تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی 465شمارهٔ ۱۰۰۴: بازم ز دیده ای گل خندان چه می رو ...466شمارهٔ ۱۰۰۵: از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی 467شمارهٔ ۱۰۰۶: اگر وصف مه می کنم مه تویی 468شمارهٔ ۱۰۰۷: نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی 469شمارهٔ ۱۰۰۸: با چنین قامت و بالا که تویی 470شمارهٔ ۱۰۰۹: این چنین خوب و نازنین که تویی 471شمارهٔ ۱۰۱۰: بس که در جان فگار و چشم بیدارم ت ...472شمارهٔ ۱۰۱۱: ای صبا گر یاد مهجوران ناشادش دهی 473شمارهٔ ۱۰۱۲: اغیار را مدام می از جام زر دهی 474شمارهٔ ۱۰۱۳: ای عمر گرانمایه و ای جان گرامی 475شمارهٔ ۱۰۱۴: هر قطره می لعل که ریزد به زمینی 476شمارهٔ ۱۰۱۵: هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ