کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر دم آیم بر درت با دیده خونبار خویش

    تا طفیل دیگران بنماییم دیدار خویش

    تا به کی زین بخت بی اقبال نادیده رخت

    روی حرمان آورم در گوشه ادبار خویش

    دیدنت دشوار و نادیدن ازان دشوارتر

    چون کنم پیش که گویم قصه دشوار خویش

    بزم وصلت بهر پاکان است من زیشان نیم

    چون سگانم جای ده در سایه دیوار خویش

    ای ز سوز عاشقان حسن تو را بازار گرم

    تا کیم سوزی برای گرمی بازار خویش

    از خدنگ خود چو نی سوراخها کن سینه ام

    تا دهم یک دم برون درد دل افگار خویش

    کار جامی عشق خوبان است و هر سو عالمی

    در پی انکار او و او همچنان در کار خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha