جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۴۹۹: هر دم آیم بر درت با دیده خونبار خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر دم آیم بر درت با دیده خونبار خویش تا طفیل دیگران بنماییم دیدار خویش تا به کی زین بخت بی اقبال نادیده رخت روی حرمان آورم در گوشه ادبار خویش دیدنت دشوار و نادیدن ازان دشوارتر چون کنم پیش که گویم قصه دشوار خویش بزم وصلت بهر پاکان است من زیشان نیم چون سگانم جای ده در سایه دیوار خویش ای ز سوز عاشقان حسن تو را بازار گرم تا کیم سوزی برای گرمی بازار خویش از خدنگ خود چو نی سوراخها کن سینه ام تا دهم یک دم برون درد دل افگار خویش کار جامی عشق خوبان است و هر سو عالمی در پی انکار او و او همچنان در کار خویش جامی هروی