کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی بیا و باده ده اکنون که فرصت است

    مطرب بزن ترانه که فرصت غنیمت است

    چشمم به روی شاهد و گوشم به بانگ چنگ

    ای پندگو برو که نه جای نصیحت است

    جان مرا ز مرهم راحت نشان مپرس

    کز عاشقی نصیبه او داغ محنت است

    پیکان آبدار که آید ز دست دوست

    بر عاشقان سوخته بارا رحمت است

    زان دم که سرفکند بر آن آستان مرا

    بر گردنم ز تیغ تو صد بار منت است

    هر سفله پی به گنج قناعت کجا برد

    این نقد در خزینه ارباب همت است

    ز ابنای دهر وقت کسی خوش نمی شود

    خوش وقت آن که معتکف کنج عزلت است

    جامی به جست و جو نتوان وصل دوست یافت

    موقوف وقت باش که این کار دولت است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha