به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ساقی بیا و باده ده اکنون که فرصت است
مطرب بزن ترانه که فرصت غنیمت است
چشمم به روی شاهد و گوشم به بانگ چنگ
ای پندگو برو که نه جای نصیحت است
جان مرا ز مرهم راحت نشان مپرس
کز عاشقی نصیبه او داغ محنت است
پیکان آبدار که آید ز دست دوست
بر عاشقان سوخته بارا رحمت است
زان دم که سرفکند بر آن آستان مرا
بر گردنم ز تیغ تو صد بار منت است
هر سفله پی به گنج قناعت کجا برد
این نقد در خزینه ارباب همت است
ز ابنای دهر وقت کسی خوش نمی شود
خوش وقت آن که معتکف کنج عزلت است
جامی به جست و جو نتوان وصل دوست یافت
موقوف وقت باش که این کار دولت است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.