به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
رخ خود به خون نگارم که نگار من نیامد
غم او چو کشت زارم به مزار من نیامد
به کنار جو ندیدم چو قدش به باغ سروی
که ز آب دیده جویی به کنار من نیامد
خط سبزه کامد از گل که ز پی رسیدم اینک
چه کنم چو این بشارت ز بهار من نیامد
به کدام کاسه سر خوش زیم از شراب راحت
به سرم چو زخم سمی ز سوار من نیامد
به رهش چو خاک گشتم چه به وقت بود گریه
که به پشت پاش باری ز غبار من نیامد
چو دهم به او دلی را که خراب ازوست کارم
به چه کار آید او را چو به کار من نیامد
زر چهره ساخت جامی ز دو دیده سرخ یعنی
که ز کان عشق نقدی به عیار من نیامد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.