کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دی که بود آن کافر سرکش که ترکش بسته بود

    تیر مژگان در کمان ابروان پیوسته بود

    یک دل اندر برنبینم مردم نظاره را

    کش نه آن ابرو کمان از تیر مژگان خسته بود

    خرمن تقوی و صبر اهل دل سالم نجست

    زآتشی کز نعل سم بادپایش جسته بود

    رشته ها بود از رگ جان ها مهیا هر طرف

    توسنش را چون عنان از سرکشی بگسسته بود

    شد دلم صد شاخ و با هر یک جدا پیوند یافت

    شاخ ریحان ترش کز برگ نسرین رسته بود

    او گذشت از ما و ما ماندیم حیران چون کنیم

    مرکب او تند و ما را بارگی آهسته بود

    دید جامی ناگهان آن شکل شهرآشوب و رفت

    آن که روزی چند از سودای خوبان رسته بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha