کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شبم در سر خیال آن لب میگون بود

    دامن از مژگان و مژگان از دلم پر خون بود

    چون رسد پیکان تو بر سینه آنگه بگذرد

    از رسیدن درد بگذشتن بسی افزون بود

    آن غزالی تو که از بهر شکارت عالمی

    گمره اندر کوه یا سرگشته در هامون بود

    با غمم بگذار و شادی دیگران را ده که من

    عاشق غمخواره ام شادی ندانم چون بود

    دود ناید ز اخگر آتش ولی دل در برم

    آمد آن اخگر که دودش رفته بر گردون بود

    هر گیاهی کز حریم خیمه لیلی دمد

    خورده آب از چشمه سار دیده مجنون بود

    صحبتی تنگ است جامی جان و دل را در غمش

    عقل محرم نیست گو تا یک زمان بیرون بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha