کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن لاله رخ که باشد از داغ ما فراغش

    از دیده رفت لیکن بر سینه ماند داغش

    سروی به تازگی بود از باغ لطف رسته

    زد سیل قهر موجی کند از حریم باغش

    خرم گلی به بستان بشکفت بعد عمری

    نادیده سیر بلبل تاراج کرد زاغش

    آن را که این شمامه دوران رباید از کف

    مشکل که هیچ عطری مشکین کند دماغش

    زان گمشده ندانم با من نشان که گوید

    جایی نرفت کز کس کردن توان سراغش

    دل را ره برون شد کی باشد از شب غم

    کز باد بی نیازی بی نور شد چراغش

    اینسان که شغل هجران شد رنج بخش جامی

    کی خواب راحت آید بر بستر فراغش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha