به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
حلقه زر تا به گوشت جای کرد ای سیمبر
قامتم چون حلقه شد زین رشک و رخسارم چو زر
بست زرین حلقه ات راه خلاص از هر طرف
بر دل من چون برد مسکین از آنجا ره بدر
آن چنان از حلقه نبود گوش تو هرگز تهی
از خیالش نیست خالی چشم ارباب نظر
زر گرفت از پختگی پیش بناگوش تو گوش
سیم گو خامی مکن زین بیش و لاف از حد مبر
تا تو را زر دیده ام از حلقه بر بالای سیم
سیم بر بالای زر ریزم مدام از چشم تر
داغ بر ران سگان از حلقه باشد رسم و تو
می نهی از حلقه های خویش داغم بر جگر
نظم جامی را به وصف حلقه خود گوش کن
گر چه نبود در خور آن حلقه زر این گهر
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.